پیرمرد سیگار می‌کشید

آرمان امیری

حکایت «فیل» شهر قصه را حتما شنیده‌اید. هرکسی از راه رسید و یک جایش را تغییر داد. دندانش را کشیدند. دماغش را بریدند و دست‌آخر اسمش را هم عوض کردند. دیگر هرچه بود، فیل نبود. تاریخ انقلاب این سرزمین هم بی شباهت به این حکایت نیست. شاید باید گفت، «یکی داستان است، پر آب چشم»!

طالقانی سیگار شرق زیتون

پیرمرد زمانی محبوب‌ بود. بسیار محبوب. اگر نگوییم محبوب‌ترین. ساده بود. با اخلاق منحصر به فرد خودش. دوست و دشمن نمی‌توانستند به او احترام نگذارند. مسلمان بود، اما خیل دوست‌دارانش مسلمان و کمونیست نمی‌شناخت. به ویژه آنگاه که علیه اعلامیه «نجس و پاکی» یک تنه قد علم کرد و مبارزان در راه عدالت را هم ردیف اولیای خداوند دانست.

خاکی بود. اهل کارهای عجیبی که شاید در زمانه ما دیگر رنگ و بوی ریاکاری و تظاهر داشته باشند. اما او جنس اصل بود. ناب بود. حتی آن زمان که به جای نشستن روی کرسی‌های سرخ‌رنگ مجلس خبرگان، روی زمین می‌نشست و همانجا سیگارش را دود می‌کرد. بی‌تفاوت به آداب رسمی و دیپلماتیک.

اما هرقدر که محبوب‌تر باشی، هر قدر که حسابت پاک‌تر باشد و پرونده‌ات سفیدتر، حتما دشمن هم بیشتر پیدا می‌کنی. در بازی آن‌ها که حساب‌شان پاک نیست، ساز ناکوک می‌شوی. وصله ناجور. البته کسی به رویت نمی‌آورد. به روی خودشان هم نمی‌آورند. اما «اگر نباشی بهتر است». مرده‌ات عزیزتر است. به قول یارو، «زنده‌اش دردسر، مرده‌اش تاج سر».

حالا که نزدیک به ۴۰ سال از مرگش گذشته، تصویرش، درست به مانند فیل شهر قصه، تکه تکه عوض شده. می‌گفت برای حجاب اجباری در کار نیست. یک عده دوست نداشتند. می‌گفت کمونیست‌ها هم باید در فعالیت آزاد باشند. یک عده دوست نداشتند. اهل شورا بود. اهل آزادی و عدالت بود. خیلی‌ها دوست نداشتند و هرکسی هرآنچه که دوست نداشت را عوض کرد. تا دست‌آخر فقط ماند یک تصویر قاب کرده، از پیرمردی که سیگار می‌کشید. اما حالا معلوم شده که همین را هم یک عده‌ای نمی‌توانند تحمل کنند.

پیرمرد سیگار می‌کشید. خوب و بدش را من کاری ندارم. همین بود که بود. شما اگر دوست ندارید، دوست‌اش نداشته باشید. اما ۴۰ سال بعد از مرگش، هرآنچه را از او گرفتید، حداقل اجازه بدهید همان یک نخ سیگارش را حفظ کند. کرسی‌های مجلس هم برای شما. بگذارید همان گوشه خودش بنشیند روی زمین و سیگارش را دود کند. این خواسته زیادی نیست.

توضیح: این متن پیش از این در «فیس بووک مجمع دیوانگان» منتشر شده است. مطلب اصلی را «اینجا»می‌توانید بیابید. ما پیشنهاد می کنیم مطالب را در منابع اصلی هم ببینید، گاهی تفاوت هایی در عکس و لینک های افزوده وجود دارد.

 

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

آقای خامنه‌ای! رهبر جمهوری اسلامی ایران که بیشتر علاقه دارید خودتان را رهبر «انقلاب» بدانید، شما در تاریخ ۱۴ یا ۱۵ خرداد ۶۸ در مجلس خبرگان رهبری در اظهاراتی در اوج فروتنی فرمودید:««باید خون گریست

ادامه »

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در

ادامه »