فقر، زباله‌گردی زنان را افزایش داده‌است

زیتون- معاون ستاد برنامه‌ریزی رفاه اجتماعی سازمان بهزیستی از افزایش زنان زباله‌گرد و کارتن‌خواب در جامعه خبر داد. zan
حسن موسوی به ایلنا گفت شهرداری‌ها مجبور به افزایش گرمخانه‌ برای زنانی شده‌اند که به دلیل اعتیاد و فقر خیابان‌ها را برای زندگی و کار انتخاب کرده‌اند. به گفته او یکی از راه‌های تامین معاش برای این زنان علاوه بر تن‌فروشی، پناه‌بردن به زباله‌ها برای یافتن آذوقه و مانده غذای دیگران است.
به گفته معاون سازمان بهزیستی از تبعات این مساله گرایش به اعتیاد، قرار گرفتن در معرض خشونت و ابتلا به بیماری‌های مختلف از جمله ایدز و هپاتیت این زنان است.
هفته گذشته یکی از اعضای شورای شهر تهران گفته بود که به دلیل مهاجرت‌های پرشمار از نقاط مختلف کشور به تهران، کارتن‌خوابی به بحران اجتماعی تبدیل شده است.
بهمن مشکینی، مشاور وزیر کشور نیز روز گذشته خبر داد که «۱۱ میلیون حاشیه‌‌نشین در کشور» زندگی می کنند. روزنامه وقایع اتفاقیه گزارش داد که مشکینی در ادامه به ارائه آمار در زمینه دیگر آسیب های اجتماعی داد: «۲,۸ تا چهار میلیون معتاد در کشور داریم. زنان سرپرست خانوار ۲,۶ میلیون از خانواده‌های ایرانی را شامل می‌شود که بسیاری از اینها زنان نسبتا جوان هستند. جامعه ما اکنون با طلاق ۲۶ درصدی و در بعضی مناطق ۶۰ درصدی روبه‌رو است.»
به گفته مشکینی سرمایه اجتماعی «اعتماد، رضایت، مشارکت نهادی» زیر میانگین است. او در ادامه تاکید کرد وجود چنین واقعیت هایی در جامعه «یعنی فاجعه» اینجاست که می فهمیم با این «دستگاه‌های فرتوت و فشل نمی توان کشور را اداره کرد.»

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. در سطل های زباله جنوب تهران که چیزی پیدا نمیشود ، ولی امر مسلمانان جهان دستور بدهند زباله های حزب الله لبنان به ایران حمل شود ، ذخیره آخرت حضرتشان !

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ رویکرد بینامرزی، میان گفتمان‌های مختلف و متضاد ایرانی، نوعی سازش و

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در بازار ارز، قیمت‌ها در

ادامه »

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری

ادامه »