حماسه‌سازی به جای قبول مسوولیت

سرپوش بر فاجعه پلاسکو در هم‌دستی صداوسیما و شهرداری؛

زیتون-‌نازنین نامدار: واژه‌ها قلب می‌شوند و راویان فاجعه برای این که تصویر مطلوب خود را به مخاطب بدهند دست به دامن تعابیر حماسی می‌شوند. فاجعه پلاسکو نمونه‌ای روشن است از این که مدیریت شهری در ایران چگونه برای رهاندن خود از زیر بار مسوولیت با ابزارهای تبلیغاتی به دنبال پیشبرد هدف‌هایش است و در این راه  هم‌دست قدرت‌مندی چون صدا و سیما دارد.

در خدمت یک روایت

گزارش‌های صدا و سیما از دل بحران پلاسکو به تدریج رنگ و بوی حماسی به خود گرفت و ادبیات مجریان و گزارش‌گران به نحوی تغییر کرد تا بحث‌ها به جای آن که معطوف به ناکارآمدی‌های مدیریت شهری شود به سمت‌وسوی رشادت و قهرمانی آتش‌نشان‌ها برود. انتخاب عنوان «‌شهید» برای قربانیان پلاسکو از همراهی عمومی قابل توجهی برخوردار بود اما سیاست‌گذاران صدا و سیما سریع به این نتیجه رسیدند که باید به این بحران حال و هوای حماسی بیشتری بدهند و حالا اگر به ادبیات گزارش‌گران تلویزیون دقت کنید گویی که دارند صحنه یک جنگ را گزارش می‌کنند.

روزنامه‌نگاران مستقلی که در صحنه پلاسکو حضور دارند از اعمال محدودیت‌های شدید در فعالیت‌های خود توسط نیروهای امنیتی خبر می‌دهند

گزارش‌گران در روزهای نخست ریزش آوار پلاسکو از واژه‌هایی نظیر «‌عملیات امداد» یا «عملیات جستجو» برای توصیف فعالیت‌ آتش‌نشان‌ها استفاده می‌کردند و حالا واژه‌ «تفحص پیکر شهدا» جایگزین شده که به آن بار معنایی کاملا متفاوتی می‌دهد. حتی واژه‌های مربوط به توصیف موقعیت مکانی این آوار برداری هم تغییر کرده است و گزارش‌گران حالا برای روایت عملیات در ضلع شرقی یا غربی از عبارت جبهه شرقی یا غربی استفاده می‌کنند که یک تعبیر مربوط به فضای جنگی است. شهرداری تهران هم تمام ابزارهای تبلیغاتی خود را برای رساندن تصویری جنگی از فضای پلاسکو به کار گرفته است. تیم ‌رسانه‌‌ای قالیباف در روزهای اخیر بارها و بارها تیتر‌های خود را با تاکید بر «عملیات جهادی» در آواربرداری و امداد انتخاب کرده‌اند و سعی دارند شهردار تهران را در این حال و هوا همچون سرداری توصیف کنند که گویی در جبهه نبرد به کمک سربازان‌اش آمده‌ و آن‌ها را در جبهه تنها نگذاشته است. بیلبوردهای تهران هم پر شده از تبلیغاتی در وصف رشادت آتش‌نشان‌ها و مقایسه‌ آن‌ها با سربازانی که در جریان جنگ تحمیلی جان خود را در جبهه‌ها از دست دادند.

 

تکذیب همه‌چیز

مدیریت بحران در ماجرای پلاسکو آن‌طور که یاشار سلطانی روزنامه‌نگار افشاکننده املاک نجومی شهرداری در توییتر خود نوشته است جای خود را به بحران مدیریت داده است و حالا روزنامه‌نگاران مستقلی که در صحنه پلاسکو حضور دارند از اعمال محدودیت‌های شدید در فعالیت‌های خود توسط نیروهای امنیتی خبر می‌دهند. آنها می‌گویند که مقام‌های امنیتی مانع مصاحبه آنان با آتش‌نشان‌ها می‌شوند و فقط خبرنگاران تلویزیون یا رسانه‌های نزدیک به شهرداری برای فعالیت خود آزادی عمل دارند. انبوه سوال‌های بی‌جواب درباره این فاجعه از جمله دلایل کمبود امکانات امداد رسانی٬ تعداد دقیق مفقود شدگان٬ مسوولیت شهرداری و سایر ارگان‌ها و  سرنوشت سایر محل‌های بحران‌‌خیز به بی‌اعتمادی عمومی نسبت به مدیریت درست بحران دامن زده است.

سازمان آتش‌نشانی تهران در پوستر‌هایی که برای آتش‌نشانان کشته‌شده در پلاسکو منتشر کرده‌ است از عنوان بسجی برای آنها استفاده کرده تا سطح بهر‌ه برداری از این ماجرا را به حداکثر برساند

اگر شبکه‌های اجتماعی را نمایی از وضعیت کلی جامعه در نظر بگیریم اوضاع حکایت از یک خشم و نارضایتی شدید دارد و با تداوم بحران بر این خشم افزوده هم شده است. نارضایتی بیشتر از این جهت است که بحران نه تنها به درستی مدیریت نشده است بلکه شهرداری در هم‌دستی با صدا و سیما در حال مصادره ماجرا به نفع خود است و به همین دلیل هم بخش عمده روایت‌های روزنامه‌نگاران مستقل توسط مسوولان تکذیب شده است. مصادره این فاجعه و ارایه روایتی دلخواه از آن برای نخستین بار نیست که اتفاق می‌افتد و اصولا تبدیل به یکی از استراتژی‌های‌ مدیریت اوضاع در جمهوری اسلامی شده است. در جریان اعتراض‌های پس از انتخابات سال ۸۸ هم موارد فراوانی از قلب ماهیت و مصادره اعتراض‌ها توسط توسط نهادهای امنیتی و صدا و سیما اتفاق افتاد و برای مثال زمانی که صانع ژاله در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ کشته شد٬ در رسانه‌های اصول‌گرا از او به عنوان دانشجوی بسیجی یاد می‌شد که قربانی فتنه‌گران شده است.

حالا هم سازمان آتش‌نشانی تهران در پوستر‌هایی که برای آتش‌نشانان کشته‌شده در پلاسکو منتشر کرده‌ است از عنوان بسیجی برای آن‌ها استفاده کرده تا سطح بهر‌ه‌برداری از این ماجرا را به حداکثر برساند. یک نگرانی که در شبکه‌های اجتماعی پیرامون آن بحث می‌شود مربوط به مراسم خاک‌سپاری است که ظاهرا در هفته آینده قرار است انجام گیرد. نگرانی مبنی بر این که نیروهای امنیتی مدیریت مراسم را عهده‌دار شوند و در راه بدرقه آتش‌نشان‌ها و سایر قربانیان پلاسکو توسط شهروندان مانع بتراشند. هراس تکرار ماجرایی مانند تشییع پیکر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز احتمالا بر انگیزه‌ امنیتی‌ها برای به دست گرفتن مدیریت چنین مراسمی می‌افزاید. بنابراین در شرایط کنونی گرچه مدیریت خود بحران با نارضایتی‌های فراوانی همراه است اما نهادهای امنیتی و رسانه‌های پشتیبان‌ها برای مدیریت از جنس مصادره به مطلوب کردن اتفاق‌ها بارها و بارها مانور کرده و آبدیده‌اند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. پیشنهاد میشود که در تکمیل این حماسه شام غریبانی اضافه شده و پیکر اتش نشانان را شبانه و در غیاب مردم دفن کنند ، برای رفع نگرانی های امنیتی !
    علی القاعده در مقابل جبهه شهدا جبهه اشقیایی هم وجود دارد !

  2. ضمن سلام و عرض ادب. من پیشتر عذر خواهی می کنم از آنچه در این چند سطر خواهید خواند، که همه دنیا نیارزد به آزرده کردن دلی. ولی خلاصه اینکه اگر برای زندگی کردن اینطوری می نویسید که هیچ.اما اگر همین گونه که می نویسید، می بینید که ندیده و نشناخته عرض می کنم خیلی زندگی درخشانی ندارید و نخواهید داشت. ببخشید ، مطلقا قصد آزرده کردن شما را نداشتم ولی از نوشته شما همین بر می آید. آرزوی بهروزی دارم .

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش دمِ مشکش بود. چشمِ جوانان مؤمن و انقلابی را خوب گرفته

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در مطلبی با عنوان «اصولگرایان

ادامه »

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی

ادامه »