تاریخ چه مبارزات علیه حجاب اجباری

از «یا روسری یا توسری» تا #دختران_خیابان_انقلاب

زیتون-سحر نصیری: روز ۹ بهمن را می‌توان روز «دوشنبه‌ای برای نه به حجاب اجباری» نام‌گذاری کرد. سه روز مانده به آغاز جشن‌های رسمی پیروزی انقلاب اسلامی و نزدیک به چهل سال پس از حجاب اجباری و شعارهایی چون «یا روسری یا توسری» چندین زن به صورت علنی به حجاب اجباری اعتراض کردند.

حجاب اجباری در نظام جمهوری اسلامی یک روز قبل از تظاهرات روز زن در ۱۷ اسفند سال ۵۷ که مصادف باروز جهانی زن، ۸ مارس، آغاز شد.

سخنرانی آیت‌الله خمینی در مدرسه رفاه که در آن از حضور بی‌حجاب زنان در وزارت‌خانه‌های اسلامی شکایت داشت و خواهان حضور کارمندان زن با رعایت حجاب شرعی می‌شد.

حسن یوسفی اشکوری تاکید کرد که احکام اجتماعی اسلام از جمله حجاب تغییر پذیرند و حجاب امری فرهنگی است.همین سخنان یکی از دلایل صدور حکم اعدام برای او دردادگاه اولیه بود.

پس از انتشار این سخنان، تظاهرات زنان در روز زن تبدیل به بزرگ‌ترین تظاهرات علیه حجاب اجباری شد؛ حدود ۱۵ هزار زن در دانشگاه فنی دانشگاه تهران به همراهی برخی از مردان به طرف دفتر نخست‌وزیری حرکت کردند و علیه استبداد و حجاب اجباری شعار سردادند.

این تظاهرات که البته از سوی موافقین حجاب اجباری نیز بی‌پاسخ نماند، در روزهای بعد با پیوستن زنانی از طیف‌های مختلف اجتماعی هم‌چون معلم‌ها، کارمندان بیمارستان‌ها و سازمان هواپیمایی، بازیگران و با همراهی برخی از شهرهای بزرگ ادامه یافت و باعث شد پروژه حجاب اجباری تا مدتی مسکوت بماند.

اما در ۱۴ تیرماه ۵۹ و یک روز پس از سخنرانی اعتراضی آیت‌الله خمینی و انتقاد شدید از اهمال دولت در پاک‌سازی نشانه‌های نظام شاهنشاهی در وزارت‌خانه ها در حالی که شرایط کشور از نظر سیاسی به شدت ملتهب بود و ناآرامی‌ها در کردستان و ترکمن‌صحرا از یک‌سو و درگیری نیروهای مخالف حکومت و حزب‌الهی در تهران دیگر مجالی را برای اعتراضات زنان به حجاب اجباری باقی نمی‌گذاشت، ممنوعیت ورود زنان بدون حجاب شرعی به ادارات و وزارت‌خانه ها یک‌شبه و بدون مجالی برای اعتراض اعمال شد.

تا تصویب قانون لزوم رعایت حجاب اسلامی در سال ۶۲ به عنوان ماده ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی، برخورد با بی‌حجابی در کوچه و خیابان توسط موتورسواران و با خشونت و ارعاب ادامه داشت و پس از آن نیز با حضور کمیته‌هایی متشکل از زنان و مردانی که وظیفه آن‌ها «امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با بدحجابی» بود ادامه یافت.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ پوشش زنان به یکی از موضوعات اصلی انتخابات مطرح شد و میرحسین موسوی وعده داد که در صورت پیروزی درانتخابات گشت ارشاد را تعطیل می‌کند.

تا سال‌ها این وضعیت ادامه داشت و فضای جنگ ایران و عراق و فضای بسته دهه ۶۰ کمتر مجالی برای طرح موضوع پوشش زنان باقی می‌گذاشت.

در دهه ۷۰ و  دوران مشهور به سازندگی، فائزه هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوری، وقت یکی از خبرسازانی بود که از بین نیروهای خودی تابوشکنی کرد. نماینده زن مجلس پنجم که با پوشیدن شلوار جین زیر چادر در اماکن عمومی ظاهر می‌شد و عکس‌های چکمه قرمز او و سخنانش درباره دوچرخه‌سواری زنان بسیار بحث‌برانگیز شد.

اما تغییرات اساسی‌تر را نوجوانان و جوانانی ایجاد کردند که فرزندان اصلی انقلاب محسوب می‌شدند؛ فرزندانی که در سال‌های پس از ۵۷ متولد شده، در مدارسی کاملا انقلابی رشد کرده بودند و چشم و چراغ انقلاب نامیده می‌شدند.

جوانانی که از بگیر و ببندها، اعدام و تصفیه‌های انقلابی دهه شصت چندان خبری نداشتند. همان جوانانی که با انتخاب خاتمی شروع دوران اصلاحات را رقم زده و اندک مجالی برای نافرمانی مدنی یافتند.

بخش عمده‌ای این جوانان دخترانی بودند که تمایل به حضور بیشتر در جامعه داشتند، بیش‌ترین درصد ورودی دانشگاه‌ها را شامل می‌شدند و مایل به پوشیدن مانتوهای رنگی، شال و روسری طرح‌دار، شلوارجین و پیروی از مدهای روز بودند؛ علاقه‌ای که از سوی حکومت به عنوان چالش جدید جمهوری اسلامی و «نفوذ دشمن با سلاح فرهنگی» نامیده می‌شد.

با گسترش شبکه‌های مجازی و ایجاد فضایی که خارج از کنترل یک حکومت و ایدوئولوژی خاص است زنان نیز همچون سایر گروه‌ها مجال بیشتری برای تنفس یافتند.

با وجود تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی در دولت محمد خاتمی کمتر کسی از چهره‌های شاخص سیاسی به این مساله که حجاب اجباری باید مورد نقد و چالش قرار دهد فکر می‌کرد و یا حداقل جرات بیان آن را نداشت، یا آن را از اولویت‌های خود نمی‌دانست.

درگیری‌های شدید سیاسی هم باعث می‌شد تک‌صداهایی که دراین میان به این موضوع می‌پرداختند کمتر شنیده شوند. از جمله حسن یوسفی اشکوری، روحانی و فعال ملی،مذهبی، حسن یوسفی اشکوری در نشست های جانبی کنفرانس برلین تاکید کرد که احکام اجتماعی اسلام از جمله حجاب تغییر پذیرند و حجاب امری فرهنگی است. همین سخنان یکی از دلایل صدور حکم اعدام برای او دردادگاه اولیه بود.این سخنان اما در هیاهوی کنفرانس برلین چندان شنیده نشد.

در فروردین ماه ۸۲،  طرحی با عنوان طرح توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در شورای عالی انقلاب به تصویب رسید که البته در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به دستگاه‌ها ابلاغ شد.

در دوران احمدی‌نژاد که در دوران تبلیغات ریاست‌جمهوری مسائل و مشکلات مملکت را فراتر مو و مدل مو جوانان می‌دانست، گشت‌های ارشاد شدت بیشتری گرفت. هر چند که اصل این موضوعات همواره فراتر از اختیار دولت و در اختیار نهادهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است.

درانتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ برخلاف گذشته موضوع پوشش زنان به یکی از موضوعات اصلی انتخابات تبدیل شد، به گونه‌ای که میرحسین موسوی دراولین نشست مطبوعاتی خود وعده داد که در صورت پیروزی در انتخابات گشت ارشاد را تعطیل می کند.

این برای نخستین‌بار بود که موضوع پوشش زنان در مصاحبه یک نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری به این گستردگی مطرح و تیتر یک روزنامه‌ها می‌شد.

چندین زن که نامشان مشخص نیست، پس از ۴۰ سال مانند شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اعتراض به حجاب اجباری، به صورت علنی اعتراض خود را فریاد زدند.

هفت سال بعد، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری، حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی ایران، گفت: «امروز شاهدیم که هر کسی در هر شهرستان می‌خواهد کاندیدا شود یا هر کس می‌خواهد در ریاست‌جمهوری شرکت کند، شعار می‌دهد که من گشت ارشاد را برمی‌دارم؛ اما مگر این شدنی است؟ ».

حسن روحانی نیز در سال‌های گذشته به این موضوع اشاره تلویحی داشته، از جمله  گفته «فرهنگ با ون، مینی‌بوس و پاسبان درست نمی‌شود».

با گسترش شبکه‌های مجازی و ایجاد فضایی که خارج از کنترل یک حکومت و ایدوئولوژی خاص است زنان نیز هم‌چون سایر گروه‌ها مجال بیشتری برای تنفس یافتند. دیگر نمایش عکس‌های خصوصی، مهمانی‌های مختلط، نمایش رقص و حتی مدل شدن مساله‌ای تابوشکن نبود که سی‌دی آن در گوشه و کنار خیابان به فروش برسد و مایه شرمساری و حتی زمینه‌ساز خودکشی شود.

در تین فضا کمپین‌هایی در فضای مجازی شکل گرفت، از جمله سال ۹۱ کمپین «نه به حجاب اجباری» با شعار «حجاب اختیاری ،حق زن ایرانی».

پس از آن نیز کمپین‌های «آزادی‌های یواشکی» و سپس «چهارشنبه‌های سفید» در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت که مسیح علی‌نژاد، مدیر آن، زنان و دختران را ترغیب می کرد در فضاهای عمومی و کوچه و خیابان لحظه‌ای حجاب را برداشته و عکس بگیرند.

روز ششم دی اما تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که به سرعت بازتاب گسترده ای یافت و تبدیل به سمبل مبارزه علنی با حجاب اجباری شد. تصویر دختری که با آرامش در نزدیکی خیابان انقلاب تهران روسری خود را به یک چوب وصل کرده و ایستاده بر روی یکی از پست‌های انتقال برق تکان می‌داد.

روز یک‌شنبه نسرین ستوده، وکیل دادگستری، اعلام کرد که این زن آزاد شده است. یک روز بعد از خبر ستوده درباره آزادی او، چندین زن همان حرکت را تکرار کردند؛ زن‌هایی که نامشان مشخص نیست اما پس از چهار دهه مانند شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اعتراض به حجاب اجباری به صورت علنی اعتراض به حجاب اجباری را فریاد زدند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

تاریخ چه مبارزات علیه حجاب اجباری

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش دمِ مشکش بود. چشمِ جوانان مؤمن و انقلابی را خوب گرفته

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در مطلبی با عنوان «اصولگرایان

ادامه »

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی

ادامه »