دریغ از یک لحظه مقاومت

محمد رهبر

محمدعلی نجفی در پی فشارهای مافیای قدرت از شهرداری تهران استعفاء داد و سعی کرد تا این فشارهای غیر قانونی را زیر لحافِ بیماری پنهان کند که مبادا نظام هزینه‌ای بپردازد. شورای شهر در جلسه ۱۹ فروردین بارِ دیگر به شهردار تهران رای و دلگرمی داد و استعفایش را نپذیرفت و آقای نجفی هم با خرسندی اعلام کرد که تا جایی که بتواند وظیفه‌اش را انجام خواهد داد.

اما یک روز بعد شهردار دوباره استعفا داد و عذر بدتر از گناهی آورد که پزشک معالج ، حذر داده که مبادا به سر کار بروی که پروستات وخیم است. اما عاقلان دانند که پزشک معالج کسی نبود جز همین منتظری دادستان کل کشور که بعد از جلسه شورا با توپ پُر به میدان آمد و امر کرد نجفی دوباره استعفا بدهد و این‌بار زمان هم تعیین کند که تا چه وقت در شهرداری هست و عجیب اینکه نجفی دستورات دادستان را مو به مو اجرا کرد .

اما مگر نجفی چه گناه عظیمی کرده بود که این چنین تحقیر شد و استعفا داد. آقای شهردار کمی پرده‌ی فساد را بالا زد. در گزارش عملکرد صدروزه‌اش ، پرونده ۱۴ ساله قالیباف را شفاف‌سازی کرد. دانستیم که شهرداری تهران ورشکسته به تقصیر است با پنجاه هزار میلیارد تومان بدهی. معلوم شد که خرج ستاد انتخاباتی قالیباف از حساب شهرداری بوده است و سردار خلبان، ششصد باب ملکِ شهرداری را به هر کسی میلش کشیده، بخشیده است.

نجفی گزارش مفصلی از تخلفات عظیم در شهرداری قالیباف را به قوه قضاییه فرستاد و هیچ خبری نشد جز اینکه فشارها بر شهردار تهران چنان فزونی گرفت که کار به استعفا و فرار رسید.

شورای شهر تهران جای عجیبی است. دوره اول شورای شهر، ژنرال‌های اصلاح‌طلب چنان دعوا و مرافعه‌ای راه انداختند که مردم در دوره دوم دلزده از اصلاح‌طلبان به پای صندوق رای نیامدند و فاجعه‌ی احمدی‌نژاد و قالیباف شکل گرفت.

سال‌ها بعد و با آن تجربه تلخ شورای شهرِ اصولگرایان، بار دیگر مردم تهران شورمندانه آمدند و هر بیست‌ویک نفر فهرست اصلاح‌طلبان به شورا راه یافتند و عاقبت چمران و دار و دسته‌اش رفتند. شهردار تهران و همین آقای نجفی هم خیلی زود و با قاطعیت انتخاب شد، اما این‌جا جمهوری اسلامی است و هر جا که نام فساد در میان باشد حامی بزرگ فاسدان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به میدان می‌آید.

فساد قالیباف نباید برملا می‌شد، قراردادهای هنگفت سپاه با شهرداری نباید که لغو می‌شد و لشگر بیکارگان و مداحان که به استخدام شهرداری درآمده بودند، نباید اخراج می‌شدند.

رهبری از شورای شهر منتخبِ مردم، مکدر بود و حتی یک‌بار هم شورا و شهردار را به حضور نپذیرفت. افشاگری نجفی و شفاف‌سازی حساب‌های شهرداری، زنگ خطر را در بیت رهبری به صدا درآورد و مافیای قدرت دست به کار شد و بیچاره شهردار تهران فرار را بر قرار ترجیح داد.

اما مگر نجفی بعد از عمری زیستن در جمهوری اسلامی نمی‌دانست با چه اژدهای پلید هفت‌سری روبروست و مگر عاقله مردی مانند نجفی از روحیات خویش بی‌خبر است و نمی‌دانست که طاقت فشار و مشقت ندارد و اهل خطر نیست.

استعفای محمدعلی نجفی را می‌توان دلیل بزرگی بر این دانست که فساد در ارکان نظام اسلامی چنان عمیق شده است که نمی‌توان در چارچوب‌های اداری و قانونی جمهوری اسلامی با آن مبارزه کرد.

همین‌که دادستان کل کشور خود عضوی از مافیای فساد و قدرت است و از شهردار تهران استعفا می‌خواهد، نشان می‌دهد که راه اصلاحات مسدود است.

از طرفی ترس نجفی در مقاومت و این‌که حتی اعضای شورای شهر شجاعت آن‌را ندارند تا دلایل اصلی استعفا را فاش کنند، نشان می‌دهد که چنان فساد عظیمی را با این اصلاح‌طلبانِ سست‌عناصر نمی‌توان برانداخت.

می‌توان پیش‌بینی کرد که شورای شهر تهران در پی استعفای نجفی به سراغ چهره‌های مصمم و شجاع نخواهد رفت و عاقبت کسی را به شهرداری خواهد گمارد که دست از پا خطا نکند و رهبر و دادستان راضی باشند. امیدواریم چنین نشود و شورای شهر تهران با مماشات و مصلحت‌اندیشی، رای مردم تهران را زنده‌به‌گور نکند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش دمِ مشکش بود. چشمِ جوانان مؤمن و انقلابی را خوب گرفته

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در مطلبی با عنوان «اصولگرایان

ادامه »

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی

ادامه »