در مسیر سبز امید، فراموشی راه ندارد

نامه مادر سهراب اعرابی به زهرا رهنورد

زیتون- پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی، در پاسخ به در خواست تلفنی زهرا رهنورد مبنی بر «یادآر ز شمع مرده یاد آر»  نامه‌ای خطاب به او نوشته است. در این نامه مادر شهید سهراب اعرابی با ذکر خاطره‌ای از حضورش در مراسم ۱۶ آذر دانشگاه تهران، به این رهبر در حصر جنبس سبز اطمینان خاطر داده است که هنوز در یاد و خاطر مردم هستند. متن این نامه که در وب سایت کلمه منتشره شده است به این شرح است: .

shahid-sohrab-arabi

بانوی سبز وطنم
یاد شما و یار مهربان و مقاومتان هر لحظه در قلبم جاری است. گرچه از دیدار با شما محرومم، ولی یادتان و باورهایتان در قلبم جاوید و همانا امید بذر هویت در وجودم زنده است و به امید آزادی‌تان روزشماری می‌کنم. نگاهم به آینده روشن و رهایی از بند ظلم و برقراری عدالت می‌باشد.

از شما و برادر عزیزمان در این سال‌ها مشق صبوری و استقامت و ایستادگی آموختم تا در مسیر احقاق حق مردم و طلب عدالت با آنها همراهی نمایم. مسیری سبز که فراموشی در آن هرگز راهی ندارد.

بانوی سبزم
بگذارید آخرین حضورم در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران را برایت تصویر کنم. سالن سراسر سبزی که جوانان سرزمینم تصاویر و نام شما بر دستان و لبان آنها تکرار می‌گردید (شما و میر عزیز و شیخ گرامی) در آنجا حضور داشتید. در تمامی مراسم‌ها یاد و نام شما عزیزان است که تکرار می‌شود. این خواسته اکثریت است که بر رفع حصرتان پافشاری می‌نمایند. مگر می‌شود از یادتان کاست، مگر می‌شود یادتان از خاطر مردم بیرون برود. اگر فریاد خیابانی نیست، اگر راهپیمایی میلیونی نیست، اما قلب‌ها و دل‌های فراوانی است که برای آزادی‌تان می‌تپد.

خواهر گرامی
بگذار از جوانان و میانسالانی بگویم که از راه‌های دور به شما درود و سلام می‌رسانند و جویای حال و احوالتان می‌باشند.

باور نمایید که مردم شما را فراموش نکرده‌اند. همچنان در قلب‌های مان زنده‌اید.

پروین فهیمی

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش دمِ مشکش بود. چشمِ جوانان مؤمن و انقلابی را خوب گرفته

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در مطلبی با عنوان «اصولگرایان

ادامه »

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی

ادامه »