محمد رهبر

گریه بر مردی که باران خواست و سیل آمد

مرحوم بازرگان در عمر بلندش، هیچ‌گاه معاصر زمان خویش نبود و در ناکامی بزرگِ مهندس همین بس که اگر دیگران یک عمر دیر رسیدند، ایشان زود می‌رسید و عجیب اینکه شیوه ره سپردنش هم آهستگی و پیوستگی بود. مهدی بازرگان،

حافظ و فقیه

برای شناخت حافظ لازم بود تا حکومت فقیهان و دولتِ شیخان را درک کنیم و می‌توان گفت آنچه امروز، عامه ایرانیانِ دین‌زده از این بیت حافظ می‌فهمند که: ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم / یا جام باده یا قصه

پارکینسون اصلاحات و آلزایمر اصلاح‌طلبان

اصلاحات با این دست‌های لرزان و ترسانِ از قدرت و با این دل‌های پر از حُبِ جاه و طعم ثروت به باتلاقی می‌رسد که حالا رسیده است و تبلور وجودی‌اش محمد رضا عارف است، یک «هیچ» بزرگ و سکوتِ کور

جایی که آباد است قبر توست

روزی که خمینی درگذشت در آن چهارده خرداد سال ۶۸، ایران چه حال و روزی داشت. اگر این سوال را همین روزها که ۲۹ سال از وفات خمینی می‌گذرد، در فضای رسانه‌ای و سیاسی حکومتی ایران بپرسیم، قدری آه و

به وقتِ «ایران»

محمد جواد ظریف در جلسه غیر علنی مجلس، برجام را بیمار رو به موتی دانست که در آی‌سی‌یو افتاده و هر لحظه بیم فوتش می‌رود. اما این وصف بیشتر به نظام جمهوری اسلامی شبیه است که این روزها به وضعیتِ

روحانی و آخرالزمان ایرانی

هنوز یکسال از انتخاب دوباره روحانی نگذشته که دولت به گل نشسته است. برجام هسته‌ای که قرار بود درهای اقتصادی را بگشاید و سرمایه‌های خارجی را به ایران بکشاند، زیر دست و پای ترامپ، جان داده است و اگر در

«ارزش»های بی‌ارزش

دست روحانیان دیر به قدرت رسید. حضرات معتقدند که حکومتِ مباح و شرعی همان پنج سالی است که در کفِ امیرالمومنین بود و پس از آن امامان، ناکام همیشگی خلافت شدند تا سال ۱۳۵۷ که دوباره همای سعادت باز آمد

سقف بی‌ستون نظام

بیت رهبری تصاویر دیدار خامنه‌ای و محمد عبدالستار- احتمالا این آخرین بار است که نامی از این چهره مشعشع می‌شنویم- رییس اوقاف سوریه و کارمندان اداره‌اش را با آب‌وتاب و کلوزاپ و پاناروما برای رسانه‌ها فرستاد. در این دیدار کارمندان

انقلاب برای ما چه کرد؟

به دیوار مدرسه‌ی ما که به زندان شبیه‌تر بود با آن سیم‌های خاردارِ بالای سرش و در آهنی سبز و سردش، کلام خمینی را نوشته بودند با همان لحنی که نازل شده بود، بی کم‌وکاست: «هی نگویید انقلاب برای ما

روزی که می‌ترسیدیم و آرزویش را داشتیم رسید

ما کجا ایستاده‌ایم، در آغاز چهلمین سال انقلاب. سی‌ سال از جنگ می‌گذرد و بیست‌ سال از دوم خرداد سال ۷۶، همه چیز تغییر کرده و هیچ چیز عوض نشده است. تمام چهل سال گذشته را در برهه حساس کنونی

اینها خدایگان‌اند!

مهسا دختر شیرینِ ۵ ساله یکی از دوستان، متولد غربت است و چند ماه پیش دیار پدری را دیده است. نقل است که وقتی برای اولین بار به تماشای سیمای جمهوری اسلامی نشسته و یک‌باره چشمش به تمثال روحانیت افتاده،

وعده‌هایی که مثل برف آب شد

عاقبت کابینه کامل شد و منصور غلامی از چهره‌های محافظه‌کار دانشگاهی با صلاحدید رهبری به وزارت علوم گماشته شد و بسیار بعید است که مجلس شورای اسلامی به غلامی رای منفی بدهد. حالا می‌توان دولت دوم روحانی را در نمایی

برای علیرضا رجایی که بی‌دهان خندیده است

حالا وقتی چشم‌ها را می‌بندم و به سال‌های دور می‌روم به آخرهای دهه هفتاد که جوانی بود و شور بود و امید و آن تحریریه روزنامه که مثل معبدی از صبح تا شب معتکفش بودیم و می‌رفتیم و می‌آمدیم و

پایان اصلاح‌طلبی حکومتی

بیست سال پیش در دوم خردادِ دل‌انگیز سال ۷۶ ، صبح اول وقت به سیدمحمد خاتمی رای دادم و سرشار از امید، کنار مسجد جامع میدان هفت حوض ایستاده بودم و نگاهم به صف بلندی بود که تا آن سوی

برای ابراهیم یزدی از آن سوی گریه‌ها

شهریور سال ۵۷ ابراهیم یزدی به پاریس می‌آید، قصد نجف دارد اما چند روزی پاریس می‌ماند. ۱۸ سال در غربت گذران کرده و ایران را ندیده است. سال‌هاست که ازآن سوی ینگه دنیا می‌دود و می‌آید به خاورمیانه و عراق

عجب مصلحتی!

مجمع تشخیص مصلحت بعد از پنج ماه رییس جدیدی پیدا کرد و هاشمی شاهرودی به جای هاشمی رفسنجانی نشست، اما زین حسن تا آن حسن صد گز رسن. هاشمی شاهرودی، مرد خوش‌نشین سیاست ایران است. دو تابعیتی است و زاده‌ی

جمهوری مشروطه

تحلیف حسن روحانی و پوشیدن دوباره خلعتِ رییس‌جمهوری، دست بر قضا مقارن شده با ۱۴ مرداد و صد و دهمین سالگرد انقلاب مشروطیت. بعید است که مجلس شورای اسلامی در انتخابِ  روز تحلیف، نیت و ذوقی داشته و روز مشروطه

«ماجرای نیمروز» و نیمه گم‌شده‌اش

فیلم «ماجرایِ نیم‌روز» که این روزها بر یوتیوپ اکران عام دارد، برشی از تاریخ خون‌بار پس از انقلاب ماست و نمایش فورانِ خشونت که کارگردان سر و ته‌اش را زده است و نیم‌نگاهی انداخته از خرداد سال شصت تا بهمن

علی را به تاریخ بازگردانیم

در کتاب حیات القلوبِ مرحوم مجلسی که قصص الانبیا و احوالِ پیامبر خاتم است، در بخش معراج رسول، داستانی ذکر شده تا مدح علی باشد. حکایت این است که در آسمان چهارم، پیامبر با تندیسِ عظیمی از علی مواجه می‌شود

رفراندوم جمعه

ریاست‌جمهوری روحانی به وضوح پیروزی جنبش سبز است و می‌توان انتظار اتفاقات بزرگی را در چهار سال آینده برد، اما از همین جمعه و در پی این رفراندم، استبداد اقلیت در حضور آفتابِ مردم، مثل برف، آب خواهد شد.
‎ سرنوشت ایران به دست شماست، باید سال‌ها دور از وطن باشی تا بدانی همه هویت و دارایی ایرانی از دنیا، ایران است و دیگر هیچ…

جغرافیای یک صندلی

حالا پس از آمدن و رفتن چهار رییس‌جمهور در دوران مادام‌العمری رهبر جمهوری اسلامی، باید اعلام کرد که نهاد رهبری بازنده نبرد همواره‌اش با نهاد ریاست جمهوری است…

رئیسی رای نمی‌خواهد

در فیلم ارباب حلقه‌ها که بنابر کتابِ  حیرت‌انگیز «تالکین» ساخته شده است، یاران حلقه در مسیر دلهره‌آورشان به کوه‌ها و غارهایی می‌رسند که جایگاه «اُرک‌ها» و عفریت‌های دوزخی است. یاران حلقه در محاصره اُرک‌ها می‌افتند اما یک‌باره همه این موجودات

آینده دست پیرمردها

اگر بخواهیم در خِرت‌وپرت‌های حاکمیتِ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی، سمبل و نمادی پیدا کنیم که ظاهر و باطنِ نظام و سیر قهقهرایی تاریخ صد ساله ایران را در یک نما و یک کلام نمایان کند، بهتر از مجلس خبرگانِ رهبری

آشتی و سیاستِ خاله بازی

قدرت را فقط قدرت می‌تواند مهار بزند. در فقدان قدرتی که افساری بر قدرت حاکمان بزند، نوشتنِ اندرزنامه و دست دوستی دراز کردن و آشتی‌کنان راه انداختن ، خاله بازی سیاسی است که اعتماد به نفس را از مردم می‌گیرد و بدتر اینکه اعتماد مردم به مصلحین را بر باد می‌دهد.

برقص ستاره

داستانی که می‌خوانید در مجموعه‌ای از آثار نویسندگان مهمان نروژ به زبان انگلیسی و نروژی به چاپ رسید . اما فارسی‌اش را نمی‌دانم کی و چطور می‌توان در ایران به چاپ رسانید. این قصه رقص و آزادی را تقدیم می‌کنم به

روز آمدنِ هیچ

خمینی جذابیتِ نشناختن بود و آن حس غریب که آدم‌ها به سوار اسب سفید رویاها دارند را بیدار می‌کرد، عشقِ به هیچ.

هاشمی؛ مصلحتی که به حقیقت نرسید

برای نسل من که تا چشمِ هشیاری بازکردیم «امام» در ایوان دیدیم و «هاشمی» بر منبر نماز جمعه، درگذشت رفسنجانی حُزنی می‌آورد که اگر در خود بکاویم نه از غمِ مرگ کسی است که این چند روز آتی به امیرکبیر

از نامه تا گور

این نوشته درباره نامه آن سی نفر به حضرت ترامپ نیست و نیز قصد مرثیه‌خوانی بر بینوایانی که در گور زندگی را می‌میرند، ندارد اما برای این‌که ممکن است تا انتشار این چند کلمه، وقایع از حافظه کوتاه مدتِ  ایرانی

منشور و کوزه و آب

اولین منشور حقوق شهروندی به دستور ناصر الدین شاهِ فرنگ دیده، نوشته شد و در روزنامه اعلان عمومی کردند. آن زمان یعنی در رمضان سال ۱۳۰۵ قمری، همه رعیت بودیم و هنوز به شهروندی مفتخر نبودیم با این حال خاقان لطف