تهران و ابوظبی؛ از حملات پهپادی تا «صفحه‌ی جدید» و «دست رهبر امارات» 

زیتون-فرید بهمنش: حسین امیرعبداللهیان که به منظور شرکت در مراسم درگذشت رییس امارات متحده عربی به ابوظبی سفر کرده بود، با محمد بن زاید آل نهیان، دیدار کرد.

وزیر امور خارجه‌ی کابینه‌ی رئیسی در توییت امیدوارانه‌ی خود نوشت: «صفحه جدیدی در روابط جمهوری اسلامی ایران و امارات گشوده شد. به گرمی دست همسایگان خود را می‌فشاریم. گرمی روابط همسایگان، دشمنان منطقه را مایوس می‌سازد.»

حمیدرضا دهقانی سفیر ایران در قطر نیز نوشته است: «گاهی تلفن و پیام کافی نیست…باید سفر کرد و حضوری ابراز همدردی کرد…البته اولین بار نیست که ما کنار همسایگان خود می ایستیم…شخصا شاهد بودم که چگونه جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان، برای این اقدام مشورت و به تمامی جوانب آن دقت می کرد…آن دست رهبر امارات، نشانه انتخاب درست ماست.»

این سخنان در حالی بیان شده که تا همین دو ماه پیش، تنش بین تهران و ابوظبی، ابعاد مشهود و نمایانی پیدا کرده بود. علاوه بر طرح مکرر ادعاهای امارات در مورد جزایر سه‌گانه‌ی ایرانی، یمن نیز عملا به بحرانی مهم  در روابط فی‌مابین تبدیل شد. حوثی‌ها از چپ و راست، با پهپادهایی که گفته می‌شود از سپاه قدس دریاف می‌کنند، به پالایشگاه‌ها و نفتکش‌های امارات ضربه می‌زدند. اماراتی‌ها نیز با همراهی اسرائیل، در صدد مانع‌تراشی بر سر راه مذاکرات برجام بودند.

در بسیاری از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، آتش‌به‌اختیارهای خط رهبری، آرزو می‌کردند پهپادهای حوثی‌ها به برج خلیفه اصابت کند. اما سفر امیرعبدالهیان به ابوظبی نشان می‌دهد که تهران، حاضر به پرداخت هزینه‌های ادامه‌ی تقابل با امارات نیست.

چرا این خبر مهم است؟ ایران، امارات و دو پوشه‌ی قرمز
در اوت ۲۰۲۰ میلادی، امارات متحده‌ی عربی، با ورود به پیمان ابراهیم و قرار گرفتن در کنار اسرائیل و آمریکا، منطقه را در برابر چالش بزرگی قرار داد. در همان دوران بود که ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم، اقدام ابوظبی را زیر سوال برده و آل نهیان را به خیانت به آرمان فلسطین متهم کردند.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، درباره‌ی پیمان ابراهیم گفته بود: «امارات متحده عربی هم به دنیای اسلام خیانت کرد، هم به ملت‌های عرب و کشورهای منطقه خیانت کرد و هم به فلسطین خیانت کرد

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، درباره‌ی پیمان ابراهیم گفته بود: «امارات متحده عربی هم به دنیای اسلام خیانت کرد، هم به ملت‌های عرب و کشورهای منطقه خیانت کرد و هم به فلسطین خیانت کرد. البته این خیانت دیر نخواهد پایید. امیدواریم اماراتی‌ها زودتر بیدار شوند و این کارشان را جبران کنند.»

بعدها، نه تنها امارات موضع خود را در مورد اسرائیل تغییر نداد، بلکه پذیرای نخست‌وزیر اسرائیل شد و اردوغان نیز، به سمت سیاست عادی‌سازی روابط رفته و ابتدا بن زاید و سپس هرتزوگ رئیس جمهور اسرائیل را در آغوش کشید. بنابراین، تغییری در سیاست امارات در مورد فلسطین و اسرائیل صورت نگرفته و در همان مسیری است که در راستای منافع خود، تعریف کرده است.

اما حالا وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی از «صفحه جدید» در روابط با این کشور می‌گوید و سفیرش از «دست رهبر امارات» به ذوق می‌آید و آن را  نشانه‌ی «انتخاب درست» می‌خواند.

آتش‌به‌اختیارهای خط رهبری، آرزو می‌کردند پهپادهای حوثی‌ها به برج خلیفه اصابت کند اما سفر امیرعبدالهیان به ابوظبی نشان می‌دهد که تهران، حاضر به پرداخت هزینه‌های ادامه‌ی تقابل با امارات نیست.

چه چیزی عوض شده است؟ آیا این امارات است که می‌خواهد اختلافات خود را با ایران کنار بگذارد و با آسودگی خاطر به تحرکات منطقه‌ای خود ادامه دهد؟ یا این جمهوری اسلامی است که قصد دارد خود را از انزوای سیاسی و اقتصادی خارج کند؟

کمی عمیق‌تر؛ امارات، کنش‌گر بیش‌فعال منطقه
در دوران مسئولیت دونالد ترامپ، دو بازیگر در صحنه‌ی مناسبات منطقه‌ای خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس، نقش‌های مهمی گرفتند؛ یکی محمد بن زاید در امارات و دیگری محمد بن سلمان در عربستان سعودی.

این دو  موفق شدند در سایه‌ی روابط شخصی نزدیک با ترامپ و کوشنر، منطقه را به انبار تسلیحات پیشرفته تبدیل کنند؛ علیه ایران، یمن و قطر موضع بگیرند؛ و نشان دهند که برای تاثیر گذاشتن بر تحولات منطقه، الزاما نیازی به تاریخ طولانی و جغرافیای وسیع نیست.

ایران و امارات، تفاوت‌های عمده‌ای دارند. در شرایط فعلی، ایران به عنوان یک کشور گرفتار تحریم‌های بین‌المللی با یک اقتصاد قفل‌شده و متورم شناخته می‌شود. ولی امارات متحده‌ی عربی، اقتصاد بزرگی با گردش مالی تجارت خارجی هشتصد میلیارد دلاری است. امارات در حوزه‌ی ارزآوری و پردرآمدی به نام «بازصادرات» در قد و قواره‌ی هنگ‌کنگ و تایوان ظاهر شده است. یعنی کالا را از کشوری وارد و به کشوری دیگر، بازصادرات می‌کند که مدیون سه مزیت مهم توان مالی، موقعیت دریایی و سیستم عظیم زیرساخت حمل و نقل است.

امارات در حوزه‌ی ارزآوری و پردرآمدی به نام «بازصادرات» در قد و قواره‌ی هنگ‌کنگ و تایوان ظاهر شده است. یعنی کالا را از کشوری وارد و به کشوری دیگر، بازصادرات می‌کند که مدیون سه مزیت مهم توان مالی، موقعیت دریایی و سیستم عظیم زیرساخت حمل و نقل است

امارات نمونه‌ی کشوری است که از حیث مولفه‌های مهمی همچون استفاده‌ی بهینه از درآمدهای نفتی، سطح رفاه شهروندان، تحلیل مزیت جغرافیایی در تجارت خارجی، مناسبات اقتصادی با منطقه و جهان، سرمایه‌گذاری، قدرت دیپلماسی و ابتکار عمل منطقه‌ای و ورود به رقابت‌های فن‌آوری و دانش‌بنیان، با ایران، تفاوت اساسی دارد.

در حالی‌که ایران عملا به خاطر بن‌بست در مذاکرات هسته‌ای و سیاست تنش‌زای موسوم به محور مقاومت، در انزوا قرار گرفته، امارات متحده‌ی عربی، عضو این گروه‌ها است: شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب، اوپک، آاوپک، بانک عرب برای توسعه اقتصادی آفریقا، صندوق توسعه اقتصادی و اجتماعی اعراب، صندوق پول اعراب، فائو، بانک توسعه اسلامی، گروه ۷۷، صندوق بین‌المللی پول و سازمان جهانی تجارت.

امارات متحده عربی به طور ثابت، جزو ۵ شریک اصلی تجاری ایران است. اما نکته مهم این است که تراز تجاری بین این دو بازیگر مهم منطقه، به سمت امارات سنگینی می‌کند. حالا بازرگانان ایرانی و فعالان بخش صادرات، در رویای آن هستند که مذاکرات برجام، سرانجام به نتیجه برسد و موانع بانکی برای افزایش تجارت با امارات و دیگر کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس برداشته شود و البته برای افزایش تجارت ایران به امارات، گشایش در سیاست منطقه‌ای کافی نیست و زیرساخت پوسیده و ضعیف حمل و نقل دریایی ایران نیز دردسرساز است که ترمیم آن، نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی دارد.

به عبارتی روشن، جمهوری اسلامی ایران، با وجود شعارهای تندی که قبلا سرمی‌داد و هر گونه عادی‌سازی روابط با اسرائیل را همچون خیانت قلمداد می‌کرد، به طور ضمنی با سیاست امارات و ترکیه  و نزدیکی آن‌ها با اسرائیل کنار آمده است.

در ماجرای یمن نیز، با آن که جنگ و حملات عملا متوقف شده، اما تحولی بنیادین به وجود نیامده که نشان دهنده‌ی انصراف کامل امارات از رویکرد سیاسی ائتلاف عربی در مورد یمن و خلیج عدن باشد.

جمهوری اسلامی، با وجود شعارهای تندی که قبلا سرمی‌داد و هر گونه عادی‌سازی روابط با اسرائیل را همچون خیانت قلمداد می‌کرد، به طور ضمنی با سیاست امارات و ترکیه  و نزدیکی آن‌ها با اسرائیل کنار آمده است

در این صورت، می‌توان دریافت که این دولت رئیسی است  که با رصد تحرکات دیپلماتیک اخیر در منطقه، به این نتیجه رسیده که حل بخش مهمی از مشکلات سیاست خارجی ایران، در گرو ترمیم روابط ایران با امارات متحده عربی است.

مذاکره با عربستان سعودی با وساطت عراق، بخش دیگری از ضرورت جدی گرفتن بازیگران عرب در خلیج فارس است.

شواهد نشان می‌دهند که دولت رئیسی، علاوه بر درک اهمیت تاثیر امارات و عربستان بر مذاکرات برجام، به خاطر فشارهای مالی و اقتصادی، ناگزیر است با ریاض و ابوظبی، از درِ سازش درآید. این در حالی است که در دوران مسئولیت روحانی، حوثی‌های گوش‌به فرمان سپاه قدس، گاه و بی‌گاه با حملات موشکی و پهپادی، مانع از آن می‌شدند که دستگاه دیپلماسی ایران، با این دو کنش‌گر مهم خلیج فارس، به سمت رفاقت برود.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که جهان در آن قرار دارد. این دوران جدید از جنگ جهانی اول آغاز شد؛ زمانی که اصلی‌ترین کشورهای تشکیل‌دهنده «غربِ

ادامه »

۱. بدیهی است که می‌توان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با یکی از فقهای حوزه علمیه قم (ابوالقاسم علیدوست) در

ادامه »

بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بن‌بست راهبرد “نه جنگ، نه مذاکره” رهبر حاکمیت ولایی را برجسته‌تر خواهد کرد. بنا به

ادامه »