حکومت در ایران نیازمند جراحی سیاسی است نه جراحی اقتصادی 

زیتون– جمعی از فعالان سیاسی و مدنی «از طیف‌های مختلف سیاسی»  طی بیانیه‌ای ضمن همدلی با زندانیان سیاسی و عقیدتی، پشتیبانی از اعتراضات و مطالبات  مردم، به نظام حکمرانی در ایران پیشنهاد کردند که به‌جای «جراحی‌های فریبکارانه اقتصادی» دست به «جراحی اقتصادی» بزند.

نسخه‌ای از این بیانیه برای انتشار به «زیتون» ارسال شده است.

در این بیانیه از «بیت و سپاه» به‌عنوان حاکمان ایران نام‌برده شده که چون «دچار کمبود بودجه» شده‌اند «به جای کاستن از هزینه‌های داخلی و منطقه‌ای‌» و «کاستن از غارتگری الیگارش ها»  ارزهای اختصاص یافته به کالاهای عمومی را حذف می‌کنند و  از «سهم مردم» بر می‌دارند.

امضاء‌کنندگان بیانیه با اشاره به اسم تعدادی از بازداشتی‌های اخیر از جمله سعید مدنی، ‌کیوان صمیمی، رضا شهاب و ریحانه انصاری بر این باورند که نیروهای امنیتی درصدد «پاپوش‌دوزی سیاسی» و «نسبت دادن این فعالان سرشناس و اعتراضات» به بیگانگان و «دشمن» هستند.

ان‌ها در ادامه بازداشت دو شهروند فرانسوی و  زیر تیغ بردن احمدرضا جلالی  را بخشی از این سناریو خوانده‌اند.

بیانیه در پایان «جایگزینی حاکمیت ملی، دموکراتیک و سکولار» به جای «حکمرانی ولایت فقیه» را  به‌عنوان «جراحی سیاسی» به حکومت پیشنهاد داده‌اند.

در میان رسانه‌ها و فعالان سیاسی، اصطلاح «جراحی اقتصادی» در این روزها برای مجموعه برنامه‌های اقتصادی دولت سیزدهم در خصوص حذف ارز ترجیحی و اصلاخ یارانه‌ها و قیمت محصولات اصلی به‌کار می‌رود.

سال گذشته، ابراهیم رئیسی، در دیداری با مجمع نمایندگان استان تهران گفت«اگر نجات اقتصاد کشور از وضع کنونی نیاز به چند جراحی بزرگ داشته باشد، شخص بنده و دولت سیزدهم از هزینه کردن توان و آبروی خود در این مسیر دریغ نخواهیم کرد».

متن کامل این بیانیه در پی می‌آید.

بیانیه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی در باره اعتراضات مردمی

حکومت در ایران نیازمند جراحی سیاسی است نه جراحی اقتصادی

حاکمان ایران، بیت و سپاه، در حالی که دچار کمبود بودجه شده‌اند طبق روال سابق باز تصمیم گرفتند به جای کاستن از هزینه‌های داخلی و منطقه‌ای‌شان و ردیف‌ها و مبالغ بودجه ارگان های سرکوب و نهادهای تبلیغاتی و کاستن از غارتگری الیگارش ها، از سهم مردم بردارند: حذف هر چه بیشتر ارز اختصاصی به کالاهای عمومی و این بار آرد و نان.

اما دستگاه تبلیغاتی حکومت باز مانند قبل به جای بیان صادقانه انگیزه اصلی اتخاذ این تصمیم، آن را پشت تعابیر اصلاح و جراحی اقتصادی، شفاف سازی قیمت‌ها، کاستن از نقش دولت در اقتصاد و عناوین دهان‌پرکن دیگری پنهان کردند.

چند برابر شدن قیمت چند کالای اولیه به طور مستقیم به چندین برابر شدن کالاهای مرتبط و به طور غیرمستقیم اما زنجیره‌ای به افزایش قیمت کالاهای متعددی انجامید و کارد گرانی و تورم را بیش از پیش بر استخوان اقشار مختلف مردم فرو برد.

هر چند حاکمان بیت و سپاه هنوز پروژه اصلی‌شان یعنی گران کردن قیمت آرد نان سنتی را اجرا نکرده‌اند (و دارند به صورت نمونه در زنجان امتحان می‌کنند)، اما در مرحله اجرای مقدمات این طرح و در همین چند روزه، مردم جان به لب رسیده با نارضایتی‌هایی بر هم انباشته شده، به فریاد درد مشترک شان در کوچه‌ها و خیابان‌های روستاها و شهرهای مختلف پرداختند.
پاسخ حکومت اما همچنان لجبازی و سرسختی با مردم و سرکوب و شلیک بود. همانگونه که در سیاست خارجی نیز به یکدندگی و سماجت بر سیاست ضد ملی هسته‌ای خویش و گروگان گرفتن زندگی محنت بار روزانه مردم ادامه میدهد.

در چنین شرایطی ما شاهد تحرک موازی اعتراضات معلمان، کارگران، بازنشستگان، رانندگان اتوبوس‌رانی و مردم جان به لب رسیده برای دستیابی به حقوق اولیه زندگی و کرامت انسانی شان هستیم.

همزمان اما شاهد بازداشت سعید مدنی پژوهشگر و فعال سیاسی وطن‌دوست، رضا شهابی و ریحانه انصاری فعالان کارگری با سوابق روشن، کیوان صمیمی فعال سیاسی خستگی‌ناپذیر و زندانی سیاسی دو نظام و تداوم حبس معلمان فعال صنفی که سالها در عرصه عمومی زیر چشم هوشیار افکار عمومی صادقانه تلاش کرده‌اند، تنی چند از اتوبوسرانان زحمتکش معترض و سعی بیهوده نیروهای امنیتی برای پاپوش دوزی سیاسی و سناریونویسی‌های نخ‌نما برای نسبت دادن این فعالان سرشناس و اعتراضات به حق مردمی و صنفی به بیگانگان و «دشمن» هستیم.

در همین رابطه دو شهروند فرانسوی سندیکالیست را، که هیچ ربطی به دولت فرانسه ندارند، قربانی این سناریو کرده‌اند، همان‌طور که با جان عزیز احمدرضا جلالی برای گروکشی‌های خارجی شان بازی می‌کنند.

ما امضاءکنندگان این بیانیه از طیف‌های مختلف سیاسی ضمن همدلی با زندانیان سیاسی و عقیدتی، پشتیبانی از اعتراضات و مطالبات صنوف و اقشار مختلف معترض؛ براساس تجربه زیسته چند دهه اخیر معتقدیم نظام حکمرانی در ایران بیش از هر چیز نیازمند جراحی سیاسی به جای جراحی‌های فریبکارانه اقتصادی و… و جایگزینی حاکمیت ملی، دموکراتیک و سکولار به جای حکمرانی ولایت فقیه است.

اسامی امضاء کنندگان به ترتیب حروف الفباء:

احمد پورمندی، احمد علوی، اسماعیل زرگران، اسماعیل صفرزاده، الهه امیرانتظام، امید اقدمی، امیر حسین بهبودی، آلان توفیقی، باویان ملک، بهروز خلیق، پرویز مختاری، پروین ملک، توران همتی، حجت نارنجی، حسن جعفری، حسن زهتاب، حسن نایب هاشم، حسن یوسفی اشکوری، حسین علیزاده، حسین کمالی، حسین پورجانکی، رحمان لیوانی، رضا باقری، رضا شیرازی، رضا علیجانی، رضا قریشی، رضا مسموعی، روزا روزبهان، زهرا قضات، سمیه قضات، سیامک آرام، سیامک فرید، سیامک کلهر، شعله زمینی، صادق کار، علی ایزدی، علی کلائی، فرزانه بذرپور، فرهاد داودی، کاظم کردوانی، مجید عبدالرحیم پور، محسن نکومنش، محسن یلفانی، محمد اولیائی فرد، محمود علیزاده لسانی، مرتضی نیکی، مریم پورتنگستانی، مریم سطوت، مسعود شب افروز، معصومه شاپوری، ملیحه محمدی، منصور فرهنگ، منصوره شجاعی، منوچهر گلشن، منوچهر مختاری، مهدی ابراهیم زاده، مهدی فتاپور، مهدی ممکن، مهدی نوربخش، مهرداد بهارآرا، مهرداد درویش پور، نیره توحیدی، هژیر عطاری، یاسر میردامادی، یدی قربانی، یوسف محمدی

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »