زیتون-داریوش محمدی: «بخشی از میوههای نوبرانهای که در کنار جادهها و اطراف شهر فروخته میشود میوههای سرقت شده از باغدارها هستند که زیر قیمت فروخته میشوند».
علیرضا جعفری، عضو اتحادیه بارفروشان تهران با اعلام این خبر به «بازار» میگوید: «امسال سرقت میوه از باغات بیشتر از سالهای گذشته شده. […] علت این مساله افزایش فقر و کاهش قدرت خرید است. اکنون میوه نسبت به سالهای گذشته به کالای ارزشمندی تبدیل شده و این روزها هر قشری نمیتواند میوه بخرد».
سیدمرتضی فاطمی، تهیهکننده سریال هوش سیاه و مجری برنامهی اختیاریه، تجربهی نفسگیری را از یک «خفتگیری» در صفحهی توییتر خود روایت کرده است.
بر اساس این روایت، دو موتور سوار، حوالی ساعت ۷ عصر، «در هوای روشن» و «در دیدرس ماشینهای عبوری» جایی حوالی وسط پایتخت امالقرای جهان اسلام، «آرام و خونسرد»، «خندهکنان»، «پاکباخته!»، «گویی آمدهاند طلبشان را وصول کنند»، قمههایشان را از جیبشان بیروم آورده و میخواهند اقدام به «خفتگیری» نویسنده کنند و کوله و موبایلش را بربایند.
سردبیر نشریه پنجره، با صاحبامتیازی زاکانی شهردار تهران، در آغاز این روایت نوشته است«بزرگواران! آقایان! حضرات! به هر که میپرستید قسم، در زیر پوست شهر آتی زیر خاکستر است» و در انتهای آن از خود پرسیده است «چرا آنقدر جسور بودند؟ این همه آرامش از کجا میآمد، چرا در روز روشن اقدام به خفتگیری و چاقوکشی میکنند؟ گویی میدانند که کسی مانعشان نمیشود..»
صدها کامنت و روایتهایی کموبیش مشابه ذیل این روایت در توییتر آمده است. و البته گفتهاند و به کارگردان اصولگرا طعنهها زدهاند که «این مملکتی است که خودتان خواستید»، «زنگ میزدی اطلاعات سپاه میگفتی دوتا موتورسوار آهنگ سلام فرمانده را مسخره کردن! با هلیکوپتر میومدن برای دستگیریشون»، «وجود نعمت ولایت رو قدر بدونید» و «از وقتی سلیمانی رفته امنیت هم رفته» و ….
چرا این خبر مهم است؟
«سرقت» اگرچه یک پدیده اقتصادی است اما از حدی که بیشتر شود یک مسئله و آسیب اجتماعی مهم بهحساب میرود؛ آسیبی که بلندمدت ایجاد میشود و در کوتاه مدت از میان نخواهد رفت.
قائممقام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه، در گفتوگویی با تسنیم اعلام کرده: «سال 1388 تعداد 200 هزار سرقت بهثبت رسیده بود که متأسفانه آمار یک میلیون و 400 هزار سرقت در سال 1400 به ثبت رسیده است. در طول 12 سال آمار سرقت در کل کشور۷ برابر شده است»
تیرماه ۹۹ هم رئیس پلیس آگاهی تهران گفته بود: «طی سه ماه گذشته، بیش از ۵۰ درصد از دستگیرشدگان برای بار اول مرتکب جرم شدهبودند.»
یک پژوهشگر آسیبهای اجتماعی میگوید سن سرقت به «۶ تا ۷سال» رسیده و «بسیاری از این کودکان به خانوادههایی تعلق دارند که ازنظر مالی شرایط مناسبی ندارند، بنابراین، این کودکان روانه خیابان میشوند برای سرقت.»
افزون بر چنین مواردی، اخبار سرقت در سراسر ایران نهتنها به لحاظ کمّی افزایش چشمگیری یافته بلکه روز به روز کیفیت سرقتها هم عجیبترو تیتر آنها نه تنها تأملبرانگیزتر میشوند؛ تیترهایی که فقط از یک اتفاق مالی و اقتصادی خبر نمیدهد بلکه هر کدام میتواند ذیل خبرهای اجتماعی نیز تیتر شوند. نمونهها چنان فراواناند که انتخاب چند تیتر برای یک گزارش کار راحتی نیست:
- –افزایش ۵۰ درصدی سرقت تجهیزات برقی در پایتخت
- –دستگیری ۶ متهم دررابطه با سرقت لوله های انتقال سوخت شرکت نفت بندرعباس
- -«با چه شگردی سرقت میکردی؟ به بهشتزهرا میرفتم و جیب افراد عزادار را میزدم».
- -«قتل به خاطر سرقت موبایلی که ۲۰ هزار تومان فروخته شد»
- -«اعضای یک باند سرقت که با بیهوش کردن کارگران کارواشها در مشهد به اموال آنها و لوازم کارواش دستبرد میزدند»
- -«سرقتها به لباسها، کفشو حتی دستگیره و آیفون در آپارتمان نیز رسیده است»
- –سرقت وسایل سرویس های بهداشتی عمومی
- سرقت کابل های برق بیمارستان امام علی کرج و قطع شدن چند ساعته برق
- رئیس کل دادگستری خراسانجنوبی: ۱۱ درصد از پرونده های کیفری خراسان جنوبی با موضوع سرقت است.
- مدیرکل راهداری البرز: در حوزه تجهیزات و علائم، بیش از ۲ میلیارد تومان، شامل گاردریل،پایه گارد، تابلو، کابل روشنایی، هندریل و … به سرقت رفته است.
کمی عمیقتر؛ آبی که از سر گذشته است
مسائل و آسیبهای اجتماعی اگرچه ریشه در جامعه و رفتار مردم دارند اما تا سیاستمداران برای حل آنها سیاستگذاری نکنند و امکانات دولتی را برای مبارزه با آن بهکار نگیرند، اوضاع بهتر نخواهد شد.
افزون بر این، بیاعتمادی به سیاستگذاران و سیاستها، فرد را به سمت کنشها و رفتارهای عمیقا خودمحورانه هدایت میکند و در نتیجهی این وضعیت، نظام اخلاقی به سرعت فرو ریخته و جامعه دچار بحران اخلاقی نیز خواهد شد.
آسیبشناسان در سالیان اخیر بارها در خصوص فروپاشی اخلاقی جامعه ایران هشدار دادهاند که «در شرایطی که جامعه دچار هراس از آیندهباشد مهمترین پیامد، ناکارآمد شدن هنجارها و ارزش هایی است که فرد را به جامعه و رعایت اخلاق و قوانین ترغیب می کند. به عبارت دیگروقتی فردی از جامعه اش ناامید شده و نظام مدیریت جامعه را نه تنها ناکارآمد بلکه بدکارکرد بداند، اولین پیامد آن است که جامعه به مثابهمجموعه بهم پیوسته ای از افراد که در تعامل با یکدیگر بستر زندگی فردی و جمعی را فراهم می کنند، دچار بحران مشروعیت اعتبار و اقتدار میشود. لذا فرد دیگر تعلقی به جامعه نخواهد داشت و هر آنچه که ذیل اخلاق و ارزشها او را به جامعه پیوند می دادند، به تعلیق درمی آیند.
کارگردان هوش سیاه در بخش از روایت خود از «خفتگیری» در تهران، از اعتماد بهنفس و چهرههای بشاش و خندان سارقان مینویسد وگویی آمدهاند طلبشان را وصول کنند».
مشابه همین این تعبیر در سخنان مصطفی اقلیما، جامعهشناس وجود دارد. او میگوید «برخی قصددارند با سرقتهای خرد سهم خود را از جامعه بگیرند».
رئیس پلیس آگاهی تهران هم چند ماه پیش گفته بود «الان سارقها – ما فیلم اینها را هم داریم– بعضا حتی کیف هم با خودشان به محل سرقتنمیبرند، از همانجا یک کیف برمیدارند».
خانم دکتر شناختهشدهای هم در فیسبووک در بخشی از ماجرای سرقتی از منزل پدر شوهرش نوشته «از دزدها واقعا جسارتشان زیاد شده. یارو دزده، یک ساعت به دیوار آویزونه تا بالاخره چراغ پروژکتور را می کنه و می بره. خونه دوربین و دزدگیر داره. یک ماشین در حیاط پارکه و دومرد داخل خانه ساکناند! دو روز قبلش هم آمده و شیلینگ آبیاری باغچه را برده!»
همهی این تعابیر و نشانه حاکی از آن است که قبح اخلاقی «سرقت از دیگری» دستِکم در نزد عاملان ریخته است و نهتنها اخلاق و ارزشهایی که فردِ سارق را به جامعه پیوند میدهد به تعلیق درآمده است بلکه خود را صاحبِ حق میداند. سارق یا زورگیر حتی خود را هم صاحب حق نداند در وضعیتی قرار گرفتهاست و جنان آب از سرش گذشته است که به خود «حق میدهد» اموال دیگری را به زور تصاحب کند.
طرفه آنکه در سالهای پس از انقلاب ۵۷ و استقرار جمهوری اسلامی، دو روایت دینی«فقر اگر به خانهای وارد شود ایمان از آن بیرون میرود» و «واکنش علیبنابیطالب به درآوردن خلخال از پای زن یهودی» بیش از هر روایت دیگری بر منابر تکرار شدهاند اما خبرهایی که این روزها از انتقال دستگاه گیوتین به زندان اوین و «در انتظار بودن ۷ زندانی برای اجرای حکمِ قطعِ دست» منتشر میشود حاکی از آن است که جمهوریاسلامی اراده و تدبیرش بر حذف صورت مسئله و «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما» قرار گرفته.
انکار و علاقه «به حذف صورت مسئله» در تمام ارکان حکومتی جمهوری اسلامی وجود دارد و در رأس آن شخص ولی فقیه بیش از هر کس دیگری در مواجهه با بحرانها و مسائل ملی در آن تخصص و سابقه دارد. بیدلیل نیست که ارائه آمار جرائم از جمله سرقت در سه سال اخیر متوقف شده است و رئیس پلیس تهران در پاسخ به سوال خبرنگاری که میپرسد «سرقت از منزل چقدر افزایش پیدا کرده؟ چرا آمار نمیدهید سردار؟» خیلی راحت جواب میدهد «ما نمیتوانیم آمار بدهیم ولی چندان نگرانکننده نیست».