تیتر یک

حجاب در ایران؛ مسئله، باور، هویت

زیتون-داریوش محمدی: انقلاب ۵۷، جامعه‌ی ایران، مسئله‌ی گذر از حجاب اجباری به پوشش اختیاری را برای ایرانی‌ها به‌سختی بازنویسی کرد و  خدای دهه‌ی شصت مهر و امضاء خونین خود را بر پای آن نهاد.

حالا دیگر کمتر روزی است که‌ فیلمی و عکسی از درگیری میان طرف‌داران پوشش و حجاب اختیاری با گشت‌های ارشاد و یا نیروهای فشار حکومت و حتی شهروندان محجبه در شبکه‌های اجتماعی هم‌رسان نشود و به رسانه‌ها راه نیابد.  

تازه‌ترین فیلم، زن جوان محجبه‌ای را نشان می‌دهد که در حال گفتگوی تلفنی با پلیس ۱۱۰ است و گزارش می‌دهد که «جلوی ما سه خانم ایستاده‌اند و روسری بر سرشان نیست، به آنها گفتیم که روسری بگذارند، گفتند که دلمان نمی‌خواهد، بدون اجازه هم در حال فیلم گرفتن از ما هستند.»

در ادامه صدای مشاجره و فریادهای دوطرف شنیده می‌شود و زن معترض به حجاب می‌گوید که «به تو ربطی ندارد که من روسری سر می‌کنم یا لخت می‌گردم… مملکت را به … کشیده‌اید با این اعتقادات مزخرفتان»، زن محجبه در بخشی از ویدئو چندبار تکرار می‌کند که «اگر نمی‌ترسی بایست(وایسا)» و پاسخ می‌شنود «از کی بترسم از تو؟ از گنده‌تر از تو هم نمی‌ترسم …وقتی زندگی ما را به … کشیده‌اند، دیگر می‌خواهند با ما چه کار کنند؟»

برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی با اشاره به اینکه زن معترض به حجاب با وجود اطلاع از این‌که پلیس ۱۱۰ به زودی می‌رسد محل را ترک نکرده و نمی‌رود، نوشتند که «مردم دیگر از برخورد های خشن حکومت نمی‌ترسند.»

دو روز پیش، شنبه ۲۵ تیر، نیز انتشار فیلمی که در آن یک زن جوان چادری در اتوبوس شرکت واحد در حال مشاجره با زن دیگری است، خبرساز و به بازداشت زن شهروند معترض به حجاب منجر شد.

امروز برخی  از رسانه‌ها و منابع آگاه اعلام کردند که نام این زن «سپیده رَشنو» است و بازداشت او را تایید کردند.

آرش صادقی، زندانی سیاسی پیشین در توییتی نوشت که سپیده رشنو روز ۲۵ تیر بازداشت شده، او افزود که رشنو داستان‌نویس و ویراستار است.
سپیده رشنو در صفحه توییتر، خود را «کلمه‌گرا و قصه‌ریس» خوانده است. با جستجوی نام سپیده رشنو در اینترنت می‌توان داستان‌های او را در وبسایت انجمن‌های ادبی خواند.

هویت زن محجبه نیز از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی فاش و نام او رایحه ربیعی گزارش شده است. او در اینستاگرام خود خبر داده است که فیلمی را که گرفته «به مراجع مربوطه» فرستاده.

براساس گزارش‌ها این مشاجره پس از تذکر زن چادری به پوشش خانم رشنو آغاز شده است. در فیلمی که از این مشاجره منتشر شده زن محجبه، سپیده رشنو را تهدید می‌کند که فیلم او را گرفته و برای «سپاه» می‌فرستد.

در این ویدئو حجم بالایی از خشم و هیجان از سوی دوطرف نمایش داده شده است این فیلم به فریادهای خشمگین منتهی شده و در نهایت زن محجبه با فشار بقیه مسافران از اتوبوس پیاده می‌شود.

اما ویدئو دیگری نیز منتشر شده که کمی طولانی‌تر است، در این فیلم پس از پیاده شدن زن محجبه، تصویری از مچ دست سپیده رشنو نشان داده می‌شود که برروی آن جای دندان بوده و خون‌آلود است. به نظر می‌رسد که زن محجبه در زمانی که تصویری از آن ثبت نشده، دست خانم رشنو را گاز گرفته و علت فریادهای خانم رشنو و بیرون کردن زن چادری از اتوبوس نیز همین اقدام است.

خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، روز  بعد مدعی شد که این اتفاق یک ماه پیش افتاده است و نوشت «خانم بدحجاب که عضو یک شبکه سازمان‌یافته کشف حجاب و مرتبط با مسیح علی‌نژاد بوده، تا قبل از غروب همان روز دستگیر شد».

خبرگزاری وابسته به سپاه پس از مدتی خبر خود را اصلاح و تایید کرد که حادثه صبح روز شنبه، ۲۵ تیر، در اتوبوس بی‌آرتی رخ داده است اما ادعاهای خود را در خصوص «خانم بدحجاب» اصلاح نکرد.

چرا این خبر مهم است؟

برخی از تحلیل‌گران و فعالان شبکه‌های اجتماعی، با نگاهی بی‌طرفانه از حکومت جمهوری اسلامی انتقاد کرده‌اند که عامل «دوقطبی شدن فضای جامعه» است و از سوی دیگر به انتشار چنین ویدیوها و موضع‌گیری نسبت به آنها نیز انتقاد کردند.

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی، نیز روز شنبه ۱۸ تیر با طرح این ادعا که «همه بانوان ایرانی پاک‌دامن، عفیف و هنرمند و با علاقه به فرهنگ ایرانی اسلامی خود هستند» گفته‌بود «اجازه دوقطبی‌سازی در این حوزه را به بدخواهان مردم ایران نمی‌دهیم.»

گزارش قبلی زیتون را در این‌باره بخوانید:

برخی نیز بر این باورند که این یک موضوع شخصی و یا برخورد میان شهروندان نیست بلکه افرادی مانند این زنان محجبه، بخشی از بازوی سرکوب جمهوری اسلامی هستند که با تحمیل عقاید خود حقوق بقیه زنان را پایمال کرده و از نهادهای قدرت در این راستا استفاده می‌کنند.

در هفته‌های اخیر، سخت‌گیری‌ها در سازمان‌ها و مراکز دولتی درباره نحوه پوشش کارکنان زن افزایش یافته و مقامات جمهوری اسلامی اخیرا قوانین سخت‌گیرانه‌ای در خصوص حجاب زنان وضع کرده‌اند. گزارش‌ها، تصاویر و ویدئوهای متعددی از برخورد خشونت‌آمیز نیروی انتظامی و گشت ارشاد با زنان و دختران نیز منتشر شده است.

در مقابل فعالان و گروه‌های مخالف حجاب اجباری در فضای مجازی کارزار گسترده‌ای با هشتگ «حجاب_بی _حجاب» به راه انداختند و از زنان دعوت کردند که روز ۲۱ تیر بدون پوشش مورد تایید حکومت به خیابان‌ها بیایند. پس از آن ویدئوهای متعددی از زنانی که در خیابان بی‌حجاب هستند در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد.

کمی ‌عمیق‌تر؛ آیا مسئله حجاب خدای دهه‌ی شصت را بیدار خواهد کرد؟

برخوردهای سطحی و فردی و سوء‌استفاده‌های سیاسی از پوشش زنان در ایران اجازه طرح جدی این مسئله را گرفته است و فقدان عقلانیت  و بی‌کفایتی مسئولان جمهوری ‌اسلامی می‌تواند از هر مسئله‌ای یک بحران بسازد.

حجاب و بی‌حجابی هرچند موضوعی فردی است و رعایت‌کردن و نکردنِ آن بخشی از شبکه «باور» و حریمِ شخصی فرد به‌حساب می‌آید، اما بهسبب ماهیتِ ایدئولوژیک و  مذهبی جمهوری اسلامی، به بخشی از «هویت» این حکومت نیز تبدیل شده است. تا وقتی که این وضعیت هویتی و ناموسی پیرامون «مسئله» حجاب در حکومت وجود داشته باشد، تسلیم حاکمان با موجودیتِ آن‌ چنان گره می‌خورد که معنایی جز «همه» یا«هیچ» نخواهد داشت.

کنش‌ها و واکنش‌ها و درگیرها و تجمعاتی که در هفته‌های اخیر پیرامون موضوع حجاب شکل گرفته، اگرچه از سوی بخش معترض، کنش‌گر  یا رادیکال جامعه شکل گرفته و غالبا از سوی طرفداران براندازی و رسانه‌های نزدیک به آن‌ها تقویت و تبلیغ شده، اما سبب شده است که نوشته‌ها وتحلیل‌ها و واکنش‌های جامعه‌ی دین‌دار و میانه‌رو نیز با صدای بلند‌تر و در حجم وسیع‌تری به گوش بخورد و به‌چشم بیاید. این صدا که میلِ بهاختیاری بودنِ حجاب دارد و بر این باور است که در اسلام حجاب اجباری وجود ندارد، اگرچه تازگی ندارد اما تنها در این بستر می‌توانستچنین رسا به‌گوش بیاید و احتمالا بر «باورها»  تأثیرگذار باشد و به حل «مسئله» حجاب در جامعه ایران کمک کند.

این البته تنها یک روی ماجراست. اگرچه تا به‌امروز «خبر» از برخوردها و بگیر و ببندهای گشت ارشاد و حتی زندانی‌شدنِ تعدادی از فعالان آنکم نبود، اما بی‌حجاب‌ها و بدحجاب‌ها و طرف‌داران حجاب اختیاری در هم‌زیستی با حکومت و کسانی که به حجاب اجباری اعتقاد دارند، پیش‌روی آرام و محسوسی داشته و با تهی کردن عملی حجابِ  از معنا و فرم مدنظر فقیهان ‌اسلامی آینده‌ی روشنی را برای خود رقم می‌زدند.

اگر با اتفاقات چند هفته‌ی اخیر، غولِ ایدئولوژیک و مذهبی «حجاب» بیدار شود و حجاب از مسئله‌ای اجتماعی و سیاسی به موضوعی امنیتی تبدیل شود، حکومت موتور سرکوب را علیه بی‌حجاب‌ها و مخالفان حجاب اجباری روشن خواهد کرد و  به همان روشِ آشنای «پاک‌کردنِ صورتمسئله» فضا برای کم‌حجاب‌ها نیز  تنگ و امنیتی خواهد شد.

در این حالت، این‌بار ماشین سرکوبِ حکومت در مقابل سبکِ زندگی  جمعیتی عظیم و جنبشی بی‌سر قرار می‌گیرد که در سراسر کشور گسترده است و از هر لحاظ بسیار متنوع است. ماهیتِ این مواجهه و گستردگی، احتمال موفقیت پروژه‌ی سرکوب را بسیار پایین می‌آورد و‌ در آن‌صورت پیروزی طرفداران حجاب اختیاری، اتفاقی صرفا اجتماعی نخواهد بود و نه تنها مسئله حجاب را حل می‌کند بلکه بخشی از هویتِ جمهوری اسلامی را از او می‌گیرد و افسانه‌ی سرکوب را هم باطل می‌کند و مخالفان می‌توانند به تسخیر سنگرهای دیگر هم امیدوار شوند.

اما اگر حکومتی که در نمدمالیِ مخالفانش تجربه‌ی چشم‌گیری دارد و در این ماجرا پشتش بیش از همیشه به مراجع سنتی گرم است؛ به هر طریقی، از جمله یکی به‌در و یکی به‌تخته و با بهره‌برداری سوء از گفتمان‌های میانه‌رو و اصلاح‌طلب و برخورد سخت با فعالان و نسبت دادن چند نفر به خارج و  اعدام کردن «چند جاسوس و رابط»، در این سرکوب موفق شود، در آن‌صورت محصولِ مخالفتِ گل‌درشت و جمعی و رسانه‌ای با حجابِ اجباری،  بیداریِ «خدای دهه‌ی شصت» خواهد بود و لابد باید منتظر بازگشت به سبک پوشش دهه‌ی شصت و هفتاد، با مانتوهای بلند و سیاه باشیم؛ بیدار شدن خدای دهه‌ی شصت همان و ظهور و بروز معجزاتِ او در همه‌ی موضوعات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در همه‌جای ایران، همان.

Recent Posts

به همه ی اشکال خشونت علیه زنان پایان دهید

در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

ابلاغ «قانون حجاب و عفاف» دستور سرکوب کل جامعه است

بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور

۱۴ آذر ۱۴۰۳

آرزوزدگی در تحلیل سیاست خارجی

رسانه‌های گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

سلوک انحصاری، سلوک همه‌گانی

نقدی بر کتاب «روایت سروش از سهراب »

۱۴ آذر ۱۴۰۳

مروری بر زندگی سیاسی طاهر احمدزاده

زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…

۰۹ آذر ۱۴۰۳