علی معلم دامغانی، شاعری که از شعر حقیقی و یا حقیقت شعر استعفا نداده است! برای شجریان آوای فرهنگ و هنر و خردمندی ملت ایران شعر خوشی سروده است. دست مریزاد! پایان شعر که در حقیقت ترانه ای است که می توان آن را برای همیشه، عاشقانه زمزمه کرد، این بیت است:
تا شب ما به ربنا روشن
به تو آسیب چشم بد مرساد!
در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم. آیا صدا و سیما این خردمندی و موقع شناسی را داراست که مثنوی افشاری و ربنای شجریان را در آستانه افطار پخش کند؟ در واقع صدا و سیما به ربنا برگردد! اگر چنین تصمیمی گرفته شود، افطار ماه رمضان در خانه های مردم رنگ و بوی دیگری خواهد داشت. اگر هم گرفته نشود، باز هم ملتی که در دست خود و یا در خانه های خویش، بیش از صد میلیون موبایل و رایانه دارد، برای شنیدن صدای شجریان منتظر رادیو و تلویزیون نمی ماند. به عبارت دیگر ربنای شجریان و آوای او به صدا و سیما اعتبار می دهد و صدا و سیما را یک گام به سوی ملی شدن پیش می برد. لبخندی از خرسندی بر سیمای ملت شکفته می شود که چه خوب، صدا و سیما بازهم ناپرهیزی خوشایندی کرد!
بدیهی است که اعتبار شجریان و اصالت ربنای او از جایی دیگر است. به خوبی به یاد دارم که فرزانه ای می گفت: ربنای شجریان و محراب مسجد شیخ لطف الله میدان نقش جهان اصفهان، -عمل استاد رضا بنّای اصفهانی -و اذان موذن زاده اردبیلی نشانه های بارز فرهنگ و هنر دینی و ملی ماست. چه خوب است که ایشان با اشاره ای به صدا و سیما بگویند که ربنای شجریان مرزهای سیاست و تاریخ و زمان را پشت سر گذاشته است. این صدا از جای دیگری و در حال و هوای دیگری آفریده شده است. این صدا می ماند. این صدا پر پرواز روح انسان ها در لحظات خوش و عبیر آمیز افطار های ماه رمضان است. بگذارید این صدای خوش آسمانی ، آن تیرگی ها و ناسزا ها را مثل آبشاری از سیمایِ سیما و صدای جمهوری اسلامی بزداید!
بگذارید به تعبیر علی معلم شب ها با ربنا روشن شود.
توضیح: این نوشته پیش از این در «وبسایت شخصی عطاءالله مهاجرانی » منتشر شده است. مطلب اصلی را «اینجا»میتوانید بیابید. ما پیشنهاد می کنیم مطالب را در منابع اصلی هم ببینید، گاهی تفاوت هایی در عکس و لینک های افزوده وجود دارد.
یک پاسخ
سلام بر دوستان خوش مشرب تارنمای وزین و روشنگر زیتون
پیشنهادی دارم :
مصاحبه مفصّل و مستوفایی با فرهنگمند نکته دان ، حضرت دکتر مهاجرانی صورتبندی و منعقد کنید .
نگاه نافذ ایشان ، سالهاست سره و ناسره را در ساحت متعالی فرهنگ ، رصد کرده است و پوشه پرتوشه دارند . کافی ست با ایشان به آسیب شناسی فرهنگ در ایران معاصر بپردازید . تجارب ارزنده ای که در انس با مجامع فرهنگی درجه اول جهان کسب کرده اند ، مزید توفیق در نیل به شناختواره ای تازه از آسیب های فرهنگ وطن خواهد شد .
از این رند نکته دان سنجیده گوی شیرین سخن ، که اینک در هیئت یک پاتولوژیست فرهنگی ، یارای آن دارد که گره از کار فروبسته ما بگشاید ، بخواهید که در صحبت درازدامنی ، حرفهای نهفته در سینه را به نشر بسپارند . حتم دارم زیتونیان از آن خجسته سخن ، خوشدل و برخوردار و کامیاب خواهند شد …
با سپاس و آرزوی استمرار توفیق
دیدگاهها بستهاند.