زیتون-نرگس محمدی و عالیه مطلبزاده، با انتشار یادداشتی از انتقال «ناگهانی و غافلگیرانه»ی خود به زندان اوین خبر دادند.
این دو زندانی سیاسی، که پیشتر در زندان قرچک بهسر میبردند در این یادداشت با توصیف بخشی از شرایط «هولناک» زندان قرچک، آنرا «بازنمای دیدگاه، اراده و عمل حکومت استبداد دینی علیه زن» خواندهاند».
این دو فعال مدنی، در بخشی از یادداشت خود مینویسند که ماموران و زندانبانان هم به آزادی زندانیان از آن شرایط غبطه میخورند و خود نیز بهدنبال راه نجاتی از آنجا هستند.
متن کامل این یادداشت در پی میآید.
نامکان قرچک صرفا نام یک زندان برای نگهداری محکومین و متهمین زن نیست. قرچک بازنمای دیدگاه، اراده و عمل حکومت استبداد دینی علیه زن است. کم نیستند زنانی که نه به موجب رفتاری خلاف قوانین بلکه به دلیل اصرار بر حق پوشش، نگرش و زیست انسانی شان گرفتار این نامکان هولناک شده اند. کم نبودند ماموران و زندان بانانی که به آزادی زندانی از این زندان به منزلهٔ رهایی او از شرایط دشوار غبطه خورده و به دنبال راه نجاتی از آنجا بودند.
ما نیز از جمله زنانی بودیم که ماه ها این شرایط را تحمل کردیم و بخشی از مبارزات مان را براساس تجربه و همزیستی با زنان زندانی قرچک رقم زدیم. چون بر این باور بوده و هستیم که مبارزه علیه شرایط غیرانسانی قرچک مبارزه برای ممنوعیت حضور و تبعید زندانیان سیاسی عقیدتی که به منظور آزار آنها صورت میگرفت نبوده بلکه فراتر از آن منظور ما تعطیلی این زندان و مشکلات هزاران زنی ست که طی سال های گذشته به اجبار متحمل آن شرایط شده اند.
شرایطی که سختی و بدی هوای سوزناک و جهنمی آن، آلوده و غیرقابل شرب و حتی غیر قابل استحمام بودن آب، ساختمان سوله مانند، بدون نور طبیعی و جریان هوا فاضلاب و تاسیسات فرسوده و زیرساخت های نامناسب جهت زندگی انسان تنها بخشی از رنج فزآینده و پایان ناپذیر تحمیل شده بر جان تک تک زنان این زندان است.
بخش بزرگتر آن، نوع نگاه حکومت، مسئولان و حتی برخی از ماموران امنیتی، زندانبانان و کادر درمان است، که هیچ شان و هویت انسانی برای زنان زندانی قائل نبوده و آنها را مستحق هرگونه بدفتاری و توهین می دانند.
ما و بقیه زندانیان سیاسی در روز ۲۹ تیرماه ۱۴۰۱ بدون هیچگونه درخواست جابجایی بطور ناگهانی و غافلگیرانه از این زندان اخراج شدیم.
ما بخشی از روح و روان و جان و دلمان را در میان خواهرانمان در قرچک برجای گذاشتیم.حضور زندانیان سیاسی می توانست انعکاس صدای آن زنان بی صدا باشد و اخراج ما از آن زندان به منظور قطع آن صداست. ما سکوت در قبال شرایط سخت زنان در زندان قرچک را به ازای ترک آن نامکان را بر نمی تابیم، و همچنان به این باور داربم که زندان زنان قرچک ورامین باید تعطیل شود.
عالیه مطلب زاده-نرگس محمدی
۱۴ مرداد ۱۴۰۱
یک پاسخ
خداوند لعنت کند زن ستیزی و زن ستیزان را.
دیدگاهها بستهاند.