حکومت اگر نگهبان جان و مال و آبرو و حقوق و آزادی شهروندان نبوده، و بلکه خود، مخل آن باشد، چه فایدهای دارد؟
امنیت کشور در گرو امنیت شهروندان است و امنیت شهروندان جز در سایه ی برخورداری همگان از حقوق برابر، تامین نمی چشود. اساسی ترین وظیفهی هر حکومتی تامین امنیت کامل شهروندان خویش و به عبارتی حفاظت از جان و مال و آبرو و همهی حقوق انسانی آنان است. چه اسفبار است هنگامی که ببینی نهادهای حکومتی، نه عاجز از تامین امنیت، بلکه عامدانه مخل آن باشند.
تخریب خانههای برخی هموطنان بهایی و غصب اراضی کشاورزی آنان ستم بزرگی است که رفتهرفته با اغماض از ستمهای پیشین بزرگ شده است و اگر از این ستم بزرگ نیز چشمپوشی شود، لابد فردا خودمان را نیز زیر آوار خانههایمان دفن خواهند کرد.
به وضعیت کشور که مینگرم، میبینم به نام دین همهی زیرساختهای مدنیت و فرهنگ و حتی اخلاق، مورد هجوم قرار گرفته و به این ترتیب هرج و مرج و بیانضباطی در همهی ابعاد حاکم شده است.
دوستان عزیز من فریبا کمال آبادی و مهوش شهریاری هر یک به جرم بهایی بودن پیش از این ده سال از عمر خود را در زندان سپری کردهاند و اکنون دیگربار، در دههی شصت زندگی خود، به اتهام ناروای جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شدهاند. بهراستی و شرمگنانه باید گفت، هموطنانی که در این کشور و در کنار ما زندگی میکنند در حالی که از حق تحصیل در دانشگاهها، حق استخدام و اشتغال در ادارات دولتی و حتی خصوصی و تقریبا از همهی حقوق مدنی و شهروندی محرومند، چگونه میتوانند جاسوسی کنند؟
نسبت دادن چنین اتهامات ناروایی به نظر میرسد با هدف منحرف کردن اذهان از اخبار واقعی حاکی از نفوذ عوامل اسرائیل در نهادهای امنیتی و نظامی انجام میشود و یا شاید با هدف زمینهسازی برای تصرف ظالمانهی اموال و املاک شهروندان بهایی و یا فشار آوردن بر آنان و واداشتن ایشان به ترک ایران و دیگر اهداف ناشایستی از این دست.
یکی از هموطنان بهایی، میگفت که موبایل و لبتاپش را گرفتند و هرچه پیگیری کرد، آنها را به او پس ندادند و آخرالامر به وی گفتند همینقدر که اجازه داری نفس بکشی خدا را شکر کن و دنبال اموالت نیا.
زندگی در چنین شرایط خفقانآوری نه فقط برای هموطنان بهایی، بلکه برای هر کسی که میخواهد شرافتمندانه زندگی کند، سخت و دشوار است. صدای گرفتهی ایران را میشنوم که میگوید: نعلینت را، چکمهات را، از گلویم بردار، دارم خفه میشوم.
8 پاسخ
در هرصورت ظلم زشت و منفور است و توجیهی ندارد. هیچ پیامبری منزل کسی را ویران نکرد و هیچ دانشمند و حکیم و مخترعی حکم تخریب منزل مسکونی را نداد و یا ازآن دفاع نکرد .
تو تابع کدامی ؟ پول و قدرت و موقعیت ظالم و یا یک فرد راستین و تابع حقیقت ، پیامبران و دانشمندان و حکما ؟
مازیار گرامی،توجیه جنایت عین جنایت است وباعث جری شدن جنایتکار شده و سپس به سراغ من و تو و دیگران خواهد آمد.
همه نگران حکومتی شدن که سینه ستبر کرده برابر آمریکا و اسرائیل و استعمارگران.
چه داخلی و خارجی
اما شرمنده که نمیتونین در برابر مقاومت کنین و ابر قدرتی ایران رو خواهید دید.
درود بانو. درک درستی از دین داری در حالی که هنوز روشنفکران عقب افتاده دینی در حال توجیه کارهای پیامبرشان هستند
خسارت رساندن ناروا به حقوق هر انسانی محکوم است. خانم نوسینده که گویا در زمره اصلاح طلبان بوده و همکار و کار گزار استبداد دهه شصت، حال به خراش کوچکی (در مقایسه به زخم عمیقی که بر پیکر دگراندشان وارد می نمودید) که به بهائیان وارد آورده اند به خشم در آمده است. در دهه شصت که کودکان خرد سال را ذبح می نمودید شما و این بهائیان که آن همه در نقاط جهان نفوذ دارند کجا بودید. هر گز کسی دیده که یک ارگان بهائی در سراسر گیتی یک اعتراض به کشتار بی سابقه به اصطلاح هم وطنانشان در دهه شصت کرده باشد؟!
گم شو
جواب برهان و نوشته ائی را با توبیخ، ناسزا، چماق و گلوله نمی دهند. آنکه میگوید : “گم شو” نشان می دهد که بی منطق و تاریک اندیش است و همانند خفاش شب پرست. گویا شناگر ماهری هستید ولی به همت شادروان میرزا تقی خان امیر کبیر که سر فتنه را از همان نخست نشانه گرفت (راهش پر رهرو باد) آب گیرتان نمی آید و گر نه دست چماقدران رژیم را از پشت می بندید.
مازیار این زخمها فقط یک خراش کوچک به پیکر جامعه بهایی نیست یک زخم عمیق یکصدو هفتاد ساله است با بیش از بیست هزار کشته که نادیده گرفتن آن باعث شد گسترده اش همه را فرا گرفته و تنها یک نگاه باز و منصفانه را انتظار داریم و بس . لطفا نگاه خود را اصلاح کنید
دیدگاهها بستهاند.