میرحسین موسوی در نوشتاری از حصر، با هشدار درباره جانشینی موروثی رهبری و نتایج «جرائم ننگین» حکومت در منطقه، تاکید کرد که «۱۱ سال و اند دوری، ما را بر عهدمان با آرمانهای پیشین پابرجاتر کرده است».
او در این نوشتار، که مقدمهای است بر «ترجمه عربی بیانیههای جنبش سبز» با روایت و تحلیلی از آنچه در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در ایران و نیز در جنبشهای اعتراضی منطقه رخ داد نوشت: «حاکمیت، نام بهار عربى را به بیدارى اسلامى تغییر داد، تا حرکت معطوف به آزادى و عدالت ملتهاى به ستوه آمده از دیکتاتورى و گرسنگى و فقر و بىعدالتى و مجالس قلابى را از حقیقتش خالى کند».
میرحسین موسوی با اشاره به «غمنامهای که همچنان در سوریه ادامه دارد» نوشت: «گناه بزرگ حکومت ما دست بردن در حقیقت معانی است. هر نام پرشکوهی به ننگینترین جرائم تعلق میگیرد. دفاع از حرم که به معنای حراست از قلب مومن در مقابل کمترین گرایش به ستمگران است، به خون ریختن در سرزمینهای بیگانه برای تحکیم پایههای رژیمی کودککش اطلاق میشود».
او «میلیونها مهاجر و صدها هزار کشته در سوریه، بدنامى حزبالله لبنان، پیدایش داعش، جنگهاى قومى و قبیلهاى در یمن و گرایش کشورهاى عربى به پیوند با اسرائیل و شعار هلال شیعى» را «شاهد شوم بودن نیات این کجروى» دانست و افزود: «مصیبتهاى ناشى از این اقدامات برای ایران و منطقه همه از یک خطاى بزرگ ریشه مىگرفت و آن دست بردن در مضمون حقیقى خواست ملتها بود. مردم تشنه آناند که آزاد باشند و خود بر گزینند، و این انتخاب آنان قطعا به نفع بشریت به طور عموم، با هر ایده و ایمانى، و به سود منافع ملى و حاکمیت مردم خواهد بود».
میرحسین موسوی از عاشورای ۸۸ و «استخدام اوباش بدسیرت برای قمهکش کردن جوانان مردم» یاد کرد و افزود: «سزای آن سردار بیافتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود». او این سرنوشت را «عبرتی برای بازماندگان» خواند «تا دریابند که خودکامه در ازای طعمهای که پیشپایشان میاندازد همه چیز آنان را مطالبه میکند».
رهبر محصور جنبش سبز در بخش دیگری از این نوشتار، درباره جانشینی موروثی رهبری در ایران هشدار داد و با اشاره به سخنانی از این دست که پس از مرگ رهبری، فرزندش رهبری شیعیان را به دست میگیرد نوشت: «زبانشان لال! مگر سلسلههای ۲۵۰۰ ساله بازگشتهاند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد؟» او با اشاره به سخنی عتابآمیز از بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره مناسبات «شاهنشاهی» افزود: «سیزده سال است که اخبار این توطئه شنیده میشود. اگر به راستی در پی آن نیستند چرا یک بار چنین نیتی را تکذیب نمیکنند؟»
میرحسین موسوی در پایان این نوشتار، آرزو کرد روزی را «که قنداقهپوشهای ما دیگر زیر قنداقه تفنگ بزرگ نشوند. باشد روزی که ایران و ایرانی به آزادی و شکوفائی لایق خویش برسد. باشد زمانی که راستی بر دروغ و دادگری بر ستم پیروز شود. باشد که این شب سر آید و این زادبوم از نو بامداد را تجربه کند».
متن کامل مقدمه میرحسین موسوی بر «ترجمه عربی بیانیههای جنبش سبز» در “کلمه” منتشر خواهد شد.
*کلمه
3 پاسخ
الان مشکل جمهوری اسلامی موروثی بودن رهبری است یا خود وجود مقام ولایت فقیه و دخالت دین در سیاست؟!
مثلا خامنه ای که فرزند خمینی موسوم به خدای دهه شصت یا به قول موسوی وجدان بیدار نبود خیلی مملکت حال و روز خوبی دارد که اگر ولی فقیه بعدی موروثی باشد خیلی بد می شود؟!
واقعا ما چقدر تعطیل بودیم که یه زمانی پشت همچین کسی راه افتاده بودیم
آقای حسین پور: مسلما اصل ولایت فقیه در درجه دو و اصل اسلام در درجه یک مشکل اساسی است و اما وضعیت فعلی ما در ایران و با وجود ولی فقیه بیمار و دیوانه، و فرزند ناشناخته او ، کابوس شبهای این دوره از تاریخ است، بجای پرداختن به گوینده این نظر که میر حسین موسوی است، و با در نظر داشتن اینکه یک زمانی این خود ما بودیم که او را سر دست بلند کردیم و هورا کشیدیم و جلو انداختیم ، بی انصافی است که حالا و در روزگار سختی و غم ، او را اینگونه از خود برانیم و حتی حرفهای درست او را نیز بر نتابیم! او هم مانند هر انسان دیگری حق داشتن عقیده خاص خودش را دارد، مهم این است که خیال ندارد آن را تحمیل کند و با زور تو پاچه مردم کند، وگرنه حرف و نظر ، گفتنش آزاد و بطور حتم من و شما نبایستی با آن مشکلی داشته باشیم!
دوست گرامی ایشان می تواند نظر اش را آزادانه بگوید و حتی آن را تبلیغ کند و شاید هر وصف عاشقانه ای که دوست داشت برای دوران طلایی حضرت امام موسوم به خدای دهه شصت از جان بیدار تا … استفاده کند.
ما هم حق داریم نظر خودمان را داشته باشیم و نباید خود سانسوری کنیم. از نگاه من مشکل موسوی شخصی است او به خدای دهه شصت ارادت شخصی دارد و از خامنه ای نفرت شخصی دارد.
آیت الله منتظری در نامه ای به امام خمینی نوشت که کارهای ما روی شاه و ساواک را سفید کرد یا در آن نوار ضبط شده در آن جلسه می گوید که با این موارد از ما به عنوان جنایتکاران در تاریخ یاد می کنند بعد این توصیف آقای موسوی از نگاه من تکان دهنده است.
در مورد موروثی بودن هم که جان کلام هشدار او است تا این لحظه جمهوری اسلامی که موروثی نبوده چرا کشور را به نیستی کشانده است؟!
او حق دارد که آن طور فکر کند و ما هم حق داریم مثل او فکر نکنیم.
همانطور که عده ای برای مسعود رجوی جان می دادند بعدتر از او بریدند ما هم حق داریم که زمانی طرفدار موسوی بودیم حالا از او برائت بجوییم. همانطور که صرف نفرت از خمینی نباید به دام رجوی افتاد در مورد خامنه ای هم نباید به صرف آن از هر چیز که موسوی گفت حمایت کرد.
به امید ایرانی سربلند و آزاد حتی برای آقای خامنه ای و آقای موسوی.
دیدگاهها بستهاند.