ما علاوه بر تجربه دردناک فقر و تهیدستی، فساد و نابرابریهای عظیم اجتماعی، داغدار هزاران قربانی مظلوم و میلیونها قلب زخمی و مجروح هستیم. با همه این حرفها، گله از جفایی که بر ما رفته را به مجالی دیگر وا میگذارم و آنرا به چشمان بیدار خداوند میسپارم.
ای پیامبر خدا! در سال روز وفات ات میگویم؛ حاکمان روحانی نه تنها لبخند و شادی را در زندگی بر ما حرام و اندوه و ناامیدی را بر ما تحمیل کردند، که شوربختانه برای نفوذ در ذهن و اندیشه ما، دین تو را نیز تعلیم درستی ندادند و تصویری در تاریخ از آن ارائه کردند که چندان به درد هدایت بشر نمیخورد ولی برای باز گشودن دکان فقیهان بسیار موثر بود۰ چرا چنین ادعایی دارم ؟
۱– پیام دین تو اطاعت از خدا و عدم سرسپردگی به غیر بود ( سوره مائده عتاب خدا به حضرت عیسی که مبادا بهجای خدا خودت را محور سازی)
اما فقیهان گونهای بهما القا کردند که سعادت در تقلید و سر سپردن خاموش به دستورات آنهاست. یعنی پرستش خدا تبدیل شد به اطاعت از فقیه. از همین روی قرنهاست که بهجای عشق به خداوند در سر، برای رسیدن به سعادت مقلد بیچون و چرای فقیهان شده ایم و همین جرأت اندیشه و رغبت خلاقیت را از ما ستانده.
۲– پیام دین پاک شما این بود که بی هیچ مزدی و منتی قلب مردم را مورد خطاب قرار دهید و بدون تکبر و فروتنانه، بدون سلطهورزی به دیگران، فقط پیامتان را ابلاغ کنید و تذکر دهید. مبادا مردم را کوچک بشمارید و مبادا چون جباران رفتار کنید (ما انت علیهم بجبار) ؛ مبادا حرمت انسانها را شکسته و عقلشان را ناچیز شمارید و خود را قیم انسانها بدانید (ما انت علیهم بحفیظ ) و بر حریم خصوصی آنها نیز چشم بدوزید. اما ای پیامبر! آیا عالمان دین به همین راه رفتند. دریغ که بسیاری از آنان بر عقل آدمیان تاختند و خود را استثنا کرده و قیم سایرین دانستند و هر که را مخالف اندیشه فقیهان بود کافر و منافق و نجس خواندند. امروز در کشور من، مردم رنجور جرأت ندارند از مطالبه سادهترین حقوق خود دم بزنند زیرا حکومتی که بهدست روحانیون و معلمانِ اسلام افتاده، مردم معترض را اوباش و اغتشاشگر می خواند و فرمان سرکپبشان را صادر می کنند. داد آن است که حاکم میگوید نه غیر . آیا چنین رفتاری عین جباریت نیست ؟
۳– بهنظر می رسد بنای پیام شما ای پیامبر عزیز ، بر نفی اجبار و رخصت انتخاب آدمها بنا شده باشد، زیرا روشن است که با اجبار و اکرم و تهدید ممکن است جسم آدمیان رام شود ولی پیامی که با اکراه و تهدید باشد هرگز در دل نفوذ نمیکند و موجب تغییر رفتار سازنده نمیشود. خدایت ای پیامبر در سوره یونس آیه ۹۹ میفرماید: اگر پروردگارت میخواست، تمامی اهل زمین ایمان می،آوردند، ولی آیا تو میخواهی مردم را به اکراه به ایمان واداری ؟
این آیه فقط با یک منبع مشهور و تعلیمی فقهی بنام لمعه الدمشقیه مقایسه کنید که در آن گفته میشود عاقبت تارک نماز مرگ است! عاقبت نگرفتن روزه مرگ است! عاقبت تغییر عقیده مرگ است! آری در آموزه بسیاری از روحانیون و برخلاف هدف دین شما، آنچه اصل است مرگ و تهدید و رعب است نه بحث عشق و ذوق و انتخاب آگاهانه .
امروز که کشور ما در اندوهی عظیم فرو رفته، دختر و دختران بسیاری حتی محکوم به مرگ میشوند زیرا که حق ندارند سبک زندگی خود را انتخاب کنند. آنها را بهنام عدم رعایت حجاب بهدست نیممردانی میسپارند که هیچ بویی از شفقت و انسانیت نبرده اند و آنها نیز به وظیفه شغلی و شرعی! خود عمل کرده فرزندان مظلوم شما را زیر مشتهای خود له میکنند.
ای پیامبر ! آیا روش شما هم آزردن و نابود کردن مظلوم بوده و دخالت در حریم خصوصی و سبک زندگی انسانها؟
۴- شاید باور این بخش از نوشته برای برخی دشوار باشد ولی اطمینان دارم که روح پیامی که منتشر کردید دعوت به شفقت و مدارا و پرهیز از خشونت است. در کتابی که آوردید خشونت، آنهم به شکل دفاعی تنها در مورد ستمگران بهکار رفته، اما در مورد مخالفان بحث از بخشندگی، حلم و مدارا در میان است و بندهای نزد خداوند محبوب است که جرم و خطاها را ببخشد و بر طبل عفو و محبت بکوبد. در سوره ممتحنه آیات ۱۱ و ۱۲ خداوند از مؤمنان میخواهد با کسانی که باشما سر جنگ ندارند و دینتان را به سخره نمیگیرند، حتی اگر کافر باشند، دوستی کنید و با آنها عادلانه رفتار کنید. البته تشخیص اینکه شما را آزار میدهند یا نه هم بر اساس عقل و اخلاق جمعی است نه سلیقه شخصی.
شرایط ما با چنین تفسیری از پیامت به گونهای شده که بهجای نگاه سازنده و اثر بخش به زندگی، با همه جهان سر جنگ داریم و به اسم ترویج اسلام همهساله میلیاردها دلار از ثروت مردم را هدر میدهیم تا موشک و سلاحهای کشتار جمعی بسازیم که در جهان ترسناک بهنظر برسیم. این در حالی است که میلیونهت انسان بیدفاع در این سرزمین چنان در فقر و تنگدستی فرو رفتهاند که گاهی شنیده میشود که فرزند خود را به فروش میرسانند.
آری ای پیامبر بزرگ! آنچه عرض شد گوشه ناچیزی از تحریف دینی است که قرار بود پیام رستگاری و شکوفایی باشد اما به دلیل برداشتهای کج شخصی به قفسی مبدل شده که دست کم در ایران ۸۰ میلیون انسان در آن اسیرند. حال شما بفرمایید ، آیا ما باید در سوگ غمناک رحلت شما ناله سر دهیم ؟ یا شما باید به زندگی دردآوری که ما بدان مبتلا شده ایم اشک بریزید؟
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…