این روزها جای یک نفر در میان مردم خیلی خالی است، یک تحلیلگر سیاسی با تسلط شگفتانگیز بر ابعاد و لایههای عمیق اجتماعی. کسیکه خیابان را حق مردم برای برخورداری از زندگی شرافتمندانه، آزادی و دموکراسی میداند. پژوهشگری که بیش از هرکس دیگری در حوزه حقوق مظلومترین و بیپناهترین گروه زنان و کودکان ایرانی کار کردهاست.
وقتی سخن از جنبشهای نوین اجتماعی است، نام سعید مدنی بهعنوان یک تحلیلگر جنبشهای اجتماعی پیشتاز و مترجم کتاب جنبشهای اجتماعی و دموکراتیزاسیون بیش از همه به ذهن میآید؛ کسی که بر روانشناسی و تغییرات اجتماعی تسلط دارد و کتابی با همین نام ترجمه کرده و کتاب جماعت گرایی و برنامههای جماعت محور را نوشته است. اما او از اردیبهشت امسال در بازداشت اطلاعات سپاه به سر میبرد.
اگر امروز در جامعه فقر و نابرابری بیداد میکند، سعید مدنی در ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران کتاب منتشر کرده است و اگر امروز زنان و کودکان در متن جنبش اعتراضی هستند، مدنی سه کتاب پژوهشی در حوزه حقوق کودکان با تاکید بر کودک آزاری و خشونت علیه کودکان منتشر کرد و با کتاب جامعهشناسی روسپیگری برای نخستین بار به این گروه مظلوم و بیپناه زنان ایرانی پرداخت.
مدنی دغدغه میهندوستی را نه بهعنوان یک ژست ظاهری بلکه در چهارچوب واکاوی و شناخت آسیبهای عمیق اجتماعی از اعتیاد تا روسپیگری تعریف کرد و برای از میان برداشتن آنها به پژوهش بسنده نکرد و راه کنشگری اجتماعی و سیاسی را برگزید از فعالیت سیاسی در طیف ملی مذهبی تا روزنامهنگاری، سخنرانی و تدریس در دانشگاه، دامنه گستردهای از بسترهای کنشگری اجتماعی و سیاسی سعید مدنی را شکل داده است. مدنی که دکترای جرمشناسی با گرایش جامعهشناسی از دانشگاه ساوترن پاسیفیک امریکا و کارشناسیارشد روانشناسی از دانشگاه تهران دارد، مدتی در دانشگاه تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به آموزش دانشجویان پرداخت اما راه تدریس او در دانشگاه را بستند. او همچنین در قامت سردبیر ماهنامه ایران فردا، عضو شورای سردبیری ماهنامه دریچه گفتگو، دبیر سرویس اجتماعی ایران فردا و سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی راه روشنگری را پیشگرفت.
سعید مدنی در طول عمر ۶۲ ساله خود بارها و بارها در طول دهههای مختلف حیات جمهوری اسلامی بازداشت شده و دورههای بازجویی طولانی و سخت در سلولهای انفرادی را از بازداشتگاه توحید در سال ۱۳۷۳ (همان زندان مخوفی که الان به موزه عبرت تبدیل شده) تا بند ۵۹ اطلاعات سپاه در سال ۱۳۷۹ و بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین در سال ۱۳۹۰ را گذرانیده و اکنون در بند دوالف اطلاعات سپاه است، او مدتی هم تجربه تبعید در بندرعباس را دارد اما هیچگاه از حرکت باز نایستاده است. کتاب جنبشهای اجتماعی و دموکراتیزاسیون را در بند ۳۵۰ زندان اوین ترجمه کرد، همچنان که کتاب جامعهشناسی روسپیگری او در دوره زندان منتشر شد. پژوهش درباره روسپیگیری در ایران که جدای از خطرات ذاتی از جانب شبکههای مافیایی، میتوان گفت در زمره موضوعات ممنوعه است که پرداختن بدان چه بسا جنبه امنیتی پیدا میکند، دستمایه یکی از پژوهشهای سترگ سعید مدنی بود که با سختگوشی و مجاهدت انجام شد و با پیگیری سرسختانه با کمترین سانسور ممکن منتشر شد.
من که افتخار داشتم دورهای با او در بند ۳۵۰ هماتاق بودم بر پایداری او بر منش اخلاقی و انسانی در سختترین شرایط گواهی میدهم در شرایط زندان که لایههای زیرین شخصیت روانی افراد هویدا میشود و چیزی برای پنهان کردن نمیماند. او در سختترین شرایط هم با تسلط، آرامش وصفناپذیر و خلاقیت کمنظیری به کار مطالعاتی و پژوهشی خود ادامه میدهد، حتی در زندان با کمترین امکانات راه خود را پیدا میکند. در زیست فردی و اجتماعی بسیار سنجیده و خلاق و البته فروتنانه عمل میکند، پا به پای جوانها فوتبال بازی میکند، فیلم میبیند، موسیقی میشنود و با تحولات جدید پیش میآید، در آشپزی بسیار دقیق و خوش سلیقه است و در شیوه ارتباط با گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی، کنشگری آزاده و جمعگرا است.
یادم هست، وقتی در بند ۳۵۰ در قامت وکیلبند با یک متد بسیار هوشمندانه و علمی، پرده از فساد سیستمی فروشگاه زندان برداشت، شکایت او در تعزیرات هم به نتیجه رسید و رسوایی به بار آورد مسئولان زندان او را به زندان رجاییشهر تبعید کردند. آنجا هم گروهی اوباش را به جان او انداختند و جای چاقو بر صورت او نشست. وقتی در مرخصی به دیدارش رفتم و از این نشانه گفتم با خنده شیرین و آرامی از آن به عنوان یک یادگار یاد کرد.
مدنی در زمره چهرههای پرآوازه و خوشنام سیاسی طیف ملی مذهبی است که سالهای زیادی را در جمهوری اسلامی در زندان و تبعید گذرانیده است و طعم هرگونه ستم را چشیده اما در هر زمان و هر حال از پژوهش، دانش اندوزی و همزیستی کنشگر و همدلانه با همه گروههای سیاسی و مدنی باز نایستاده است. مدنی یک شخصیت چند بعدی و اخلاقگرا است که ایران را برای همه ایرانیان میداند، برای همه ایرانیان…
یک پاسخ
متن بسیار جالبی درباره یک شخصیت فرهیخته و کنشگر اجتماعی بود. امیدوارم جناب سعید مدنی هر چه زودتر از بند رها شود و به کار مفید خود ادامه دهد. راستی، آیا خانواده وی از پی آتش سوزی و آشوب در زندان اوین در شب ۲۳ مهر، از او خبر دارند؟ آیا سلامت است؟
دیدگاهها بستهاند.