تیتر یک

یادگاری روی دیوار چین


زیتون-فرید بهمنش: سفر سه روزه شی‌ جینگ‌پینگ، رئیس جمهور چین به عربستان سعودی، دستاوردهایی برای پکن – ریاض و پیامدهایی برای ایران به همراه آورد.

رئیس‌جمهور چین که در سال ۲۰۱۶ هم به عربستان سعودی سفر کرده بود، به گرمی مورد استقبال مقامات سعودی قرار گرفت و قراردادهایی به ارزش بیش از ۲۹ میلیارد دلار امضا شد. مائو نینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین این سفر را بزرگ‌ترین و بالاترین سطح مناسبات دیپلماتیک بین پکن و جهان عرب از زمان تأسیس جمهوری خلق چین دانست.

عربستان سعودی بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان و چین بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام است. چین بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی است و ارزش صادرات عربستان به چین در سال ۲۰۲۱ میلادی بیش از ۵۰ میلیارد دلار بود و ۱۷ درصد از کل واردات نفت چین، از مبدا عربستان بارگیری می‌شود.

اما ابعاد سیاسی سفر شی،  را هم نباید کم اهمیت دانست. این سفر، نه تنها بهانه‌ای برای گسترش روابط دوجانبه، بلکه کانونی برای دیدار رئیس جمهور چین با سران کشورهای عرب حوزه‌ی خلیج فارس و عبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر بود. به همین خاطر، شی جین‌پینگ پیش از دیدار با تولیدکنندگان نفت در حوزه خلیج فارس و حضور در جمع رهبران عرب در روز جمعه، این کشورها را «گنجینه‌ای از انرژی برای اقتصاد جهانی» و «زمینی حاصل‌خیز برای توسعه صنایع با تکنولوژی پیشرفته» توصیف کرد.  با این حال، محتوای دیدار و گفتگوها، فراتر از نفت و انرژی بود و دو بیانیه که هر دو به امضای سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان و شی جینگ پینگ منقوش شده‌اند، عملا به معنی موضع‌گیری آشکار علیه جمهوری اسلامی ایران بود. گویی دو بیانیه‌ی صادر شده از ریاض، پتکی بر سر روابط نیمه‌جان تهران–ریاض بود که در دو سال گذشته با وساطت و پادرمیانی عراق، به منظور عادی‌سازی، می‌رفت که نایی بگیرد.

در جریان اعتراضات اخیر، چند تن از مقامات ایران از جمله سلامی فرمانده سپاه، عملا عربستان سعودی را به عنوان حامی شبکه‌ی تلویزیونی ایران اینترنشنال معرفی و  او را مسبب فتنه دانستند و در بیانیه‌های وزارت اطلاعات (واجا) و سازمان اطلاعات سپاه «ساس»، آشکارا به نقش عربستان اشاره شد.

پادشاه عربستان سعودی و رئیس جمهور چین، ابتدا در بیانیه‌ی نشست دوجانبه، از ایران خواستند در امور داخلی دیگر کشورها دخالت نکند و به اصل حسن همجواری احترام بگذارد و با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کرده و به معاهده منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای پایبند باشد. اما بعد، به این هم اکتفا نکردند. در دیدار شی‌ جین‌پینگ با سران کشورهای حاشیه خلیج فارس، یک بار دیگر سخن از جمهوری اسلامی ایران به میان آمد و در بیانیه اجلاس پایانی مشترک، ادعاهای قدیمی تکرار شد و تهران را به «حل مسالمت‌آمیز موضوع جزایر سه گانه بین ایران و امارات، فراخواندند.

رهبران شش کشور امیر نشین عضو در شواری همکاری خلیج فارس به همراه چین، خواستار حفظ نظم بین‌المللی مبتنی بر احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورها، عدم مداخله در امور داخلی آن‌ها و عدم استفاده یا تهدید به زور شدند.

رهبران این کشورها بر لزوم حمایت از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، جلوگیری از تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی در منطقه شورای همکاری خلیج فارس و تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران برای حفظ امنیت و ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی تاکید کرده و حمایت خود را از تلاش امارات برای دستیابی به راه حل مسالمت آمیز برای موضوع جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی از طریق مذاکرات، اعلام کردند.

آنان در ادامه، حمایت از گروه‌های تروریستی و فرقه‌ای و سازمان‌های مسلح غیرقانونی و جلوگیری از تکثیر موشک‌های بالستیک و پهپادها و اطمینان از ایمنی ناوبری و تاسیسات نفتی بین‌المللی و پای‌بندی به قطعنامه‌های سازمان ملل را  این‌بار با امضای اژدهای بیدار شده‌ی چین هم تکرار کردند.

در واقع، این کشورها، با ادبیاتی دیپلماتیک، نگرانی‌های خود را از اقدامات جمهوری اسلامی در حمایت از حوثی‌های یمن و تهدیدات موشکی و پهپادی مستقیم و غیرمستقیم ایران علیه امارات و عربستان مطرح کردند. اگر چه طرح ادعاهای امارات در مورد جزایر مزبور تازگی ندارد، اما حضور رئیس جمهور چین در این نشست و صحه گذاشتن او بر بیانیه‌ی مزبور، اتفاق مهمی است که نشان داد، امضای قرارداد همکاری ۲۵ ساله بین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران، یک سند راهبردی مهم نیست و نمی‌تواند ضامن منافع ایران باشد.

شرم و رودربایستی جمهوری اسلامی در برابر چین
در عرف دیپلماتیک و آداب روابط بین‌الملل، وقتی که کشورها به مواضع و اقدامات همدیگر، معترض و گله‌مند باشند، سفیر کشور خاطی توسط کشور میزبان «احضار» شده و به صورت شفاهی یا کتبی به او «تذکر» داده شده و از او خواسته می‌شود تا آن را با مقامات دولت متبوع خود در میان بگذارد. اما وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، در مورد احضار سفیر چین، از واژگان دیگری استفاده کرد.

ناصر کنعانی سخنگو، با اشاره به «دیدار» سفیر چین با دستیار آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه ایران گفته است: در این «ملاقات» نسبت به ورود بیانیه مذکور به موضوع تمامیت ارضی ایران ابراز «ناخرسندی شدید» شد و تاکید گردید جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس جزو لاینفک تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران است.

امیرعبداللهیان وزیر هم بدون اشاره به اسم کشور چین، در تویت خود نوشت:« جزایر سه گانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیج فارس ، اجزای جدایی ناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارد. در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم ». توییتی که با واکنش‌ها تند و بسیاری از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد.

محمد جمشیدی، معاون سیاسی رییس جمهور ، هم  در توییتر نوشت: «همکاران چینی به یاد داشته باشند که وقتی سعودی و آمریکا از گروه های تروریستی داعش و القاعده در سوریه حمایت کردند و با تجاوز نظامی وحشیانه یمن را ویران کردند، این ایران بود که با تروریست ها جنگید تا ثبات و امنیت در منطقه مستقر شود و تروریسم به شرق و غرب تسری نیابد».

حمیدرضا ترقی عضو موتلفه اسلامی نیز گناه را بر گردن دولت روحانی انداخته و اعلام کرد: « دولت قبل چین را خیلی اذیت کرد».

واکنش فعالان سیاسی و همچنین فعالان فضای مجازی به موضع‌گیری محتاطانه و توام از شرم و رودربایستی جمهوری اسلامی در برابر چین، از دید دیگری به این موضوع نگریستند. حسین دهباشی در تویتر خود نوشت:«آقای وزیرکشور ج.ا، با سلام و احترام. این‌جانب متقاضی تجمع معترضین در برابر سفارت چین است. مجوز می‌دهید؟ یا این هم مصداقِ محاربه‌ است؟»

چین با ایران خواهد رقصید؟
یک سال از آغاز توافق همکاری‌ ۲۵ ساله ایران و چین عنوان سپری شد. مقامات جمهوری اسلامی مدعی شده بودند که در چهارچوب این توافق همکاری، چین تا ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری خواهد کرد یعنی به طور میانگین؛ سالانه حدود ۱۶ میلیارد دلار. اما هنوز خبری از آن نیست و عدم تمایل اژدهای آسیایی به سرمایه‌گذاری در ایران نمایان شده است. به موازات آن اشتیاق پکن برای توسعه همکاری با رقبای منطقه‌ای ایران، جلب توجه می‌کند. از امضای قرارداد ۲۷ ساله ۶۰ میلیارد دلاری با شرکت قطر انرژی گرفته تا سرمایه‌گذاری در عراق، اوج‌گیری همکاری با عربستان و امارات و ساخت بندر پالایشگاه ۵ میلیارد دلاری در بندر گوادر پاکستان یعنی بندر رقیب چابهار ایران.

شواهد نشان می‌دهد که همکاری اقتصادی با ایران، برای چین یک اولویت مهم نیست و البته موضوع تحریم‌های هسته‌ای نیز بر این ماجرا بی‌تاثیر نیست. در سال ۲۰۱۴ میلادی، ایران شریک اول تجاری چین در منطقه بود. اما امروز عربستان سعودی این جایگاه را از آنِ خود کرده است. مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین نیز گفته است: « برای سرمایه‌گذاری نیاز به امنیت و تضمین شرایط است و با توجه به تحریم‌هایی که اقتصاد ایران آن را تجربه کرده، برخی از شرکت‌های چینی نیز می‌ترسند که در صورت ورود به ایران با محدودیت مواجه شوند». در حالی‌که جمهوری اسلامی در داخل از سوی بسیاری مردم‌مورد  انتقاد اعتراض است  و خیابان‌های ایران شاهد کشتار شهروندان، به‌نظر می‌رسد که ترس چینی‌ها چندان هم غیرواقعی نیست و دور نمی‌نماید که  یکی از دیوار‌هایی که آقای خامنه‌ای به آن تکیه داده‌بود فرو ریزد و از یادگاری‌هایش هم روی دیوار چین اثری نماند .

Recent Posts

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳

غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…

۲۳ آبان ۱۴۰۳

ملاحظاتی فرامحتوایی بر یک مناظره؛ عبدالکریم سروش و فقه

۱. بدیهی است که می‌توان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با…

۲۳ آبان ۱۴۰۳

ترامپِ جنگ‌افروز

دونالد ترامپ، چهره جنجالی این سال‌های آمریکا و جهان، پس از سال‌ها تلاش و پایداری…

۱۸ آبان ۱۴۰۳

معنای بازگشت ترامپ برای اقتصاد ایران چیست؟

بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بن‌بست راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" رهبر حاکمیت ولایی را…

۱۸ آبان ۱۴۰۳