آقای خامنهای!
محارب همان فرمانروای دیکتاتور است، نه ملت معترض و مظلوم. این را من نمیگویم؛ همان امامی که ولایت مطلقه خود را به او گره زدهاید میگوید، در همان منشور حکومتی موسوم به عهدنامه مالک اشتر که میشناسید، حداقل به همان آغازش نگاه کنید:
«… دلسوزی برای ملت، دوست داشتن مردم و لطف به آنان را (همچون زیر پیراهن) بر قلبت بپوشان، برآنان همچون حیوان درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمری؛ مردم دو دسته بیش نیستند؛ یا برادر دینی تو اند، و یا همنوع تو در آفرینش…. تو مسلط بر آنان هستی و خداوندی که تو را به آزمون رفتار با آنان آورده، مسلط بر توست. مبادا خود را در جنگ با خدا (محاربه) قرار دهی که در برابر خشم او دست قدرتی نداری و بینیاز از عفو و رحمتش نیستی، از احساس خدایگونهگی و جباریت بپرهیز که خدا هر جباری را ذلیل و هر خود بزرگبینی را خوار میسازد. با خدا و مردم منصف باش، هم از سوی خودت، و هم نزدیکانت و کسانی (حامیان، سرکوبگرانی) که به آنان گرایش داری. اگر چنین نکنی ستم کردهای و آنکه به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن و دادستان مردم علیه او خواهد بود و او به جنگ با خدا (محاربه) برخاسته، مگر دست بردارد و برگردد. هیچ عاملی برای سلب نعمت خدا و بروز نابسامانیها، موثر تر از قدرت یافتن حاکم برپایه ستم نیست زیرا خدا شنوای دعای مظلومان و در کمین ستمکاران است»(۱).
اصطلاح «محاربه با خدا و رسول» در قرآن درباره مشرکین بتپرست مکه، در آغاز بعثت پیامبر اسلام آمده است که با نفی یکتاپرستی، که مخالف باورهای پدران و اجدادشان بود، با شکنجه و کشتار مؤمنین، «آزادی انتخاب دین» را نفی میکردند(۲)، و امروز شما به زور گشت ارشاد و حجاب اجباری و اعدام معترضین، آنهم در شریعت «لااکراه فی الدین» جا پای همان متعصبان تنگنظر دوران جاهلیت گذاشتهاید.
استناد شما به آیه ۳۳ سوره مائده برای کیفردادن معترضان به عملکرد نظام استبدادی حاکم که به اعدام هزاران جوان برومند در طول چهار دهه گذشته منجر شده است، کوچکترین مورد و مصداق اجراء شده در زمان پیامبر مکرم اسلام و اهل بیت مطهر او ندارد. در حقیقت عملکرد نظام شما مبتنی بر شیوه خلفای جور بنیامیه و بنیعباس و آخوندهای درباری آنان است که این آیه را برای بـقای نظام سرکوبگر خود مصادره به مطلوب کرده و در جهت سرکوب مخالفین و تحکیم پایههای قدرتشان به کار بردهاند.
کیفرهای بعضا شداد و غلاظی همچون: سخت کشتن، قطع دست و پا در جهت معکوس و مصلوب کردن، که در آیه ۳۳ سوره مائده به آن اشاره شده، بیانگر قاعده معمول و متعارف بشری در آن روزگار بوده است. یادآوری آن به دشمنان متجاوز هشداری است که کیفر اعمال آنان در جوامع و نظامات دیگر چگونه است! چنین کیفرهایی حتی میان اعراب دوران جاهلیت، به رغم قتل و غارت میان قبایل مرسوم نبوده، یادآور عملکرد فراعنه مصر و قیصرهای روم با زجرکش و مصلوب کردن، سوزاندن، به چنگ درندگان انداختن، و به جان هم انداختن گلادیاتورهاسا(۳).
نه تنها پیامبر، بلکه امام علی نیز هرگز اصطلاح محاربه با خدا و رسول را درباره سه گروه منافق، پیمانشکن و متحجری که در زمان خلافتش مسلحانه در برابر او قیام کردند و سه جنگ فراگیر به پا داشتند به کار نبرده و به آیه مذکور استناد نکرده است.
آن پیشوا پیام دیگری هم برای مردم مصر، که در آنزمان تحت سلطه اسلام منافقانه معاویه و بنیامیه بودند، دارد که ذکر آن با تکرار همان روشها و منشها در این روزگار و اصرارتان بر اعدام مخالفین خالی از فایده نیست:
«من مشتاق لقاءالله و منتظر پاداش نیکوی اویم، اما تاسف میخورم که اداره امور این جامعه به دست سفیهان و فاجران افتاده، مال خدا را میان خودیها میگردانند، بندگان خدا را خوار و برده ساخته، با اصلاحگران دشمنی کرده و فاسقین را حزب خود قرار دادهاند (۴).
آقای خامنهای!
شما اگر یاران همحزب، همسلک و همفکر خود را، از هاشمی رفسنجانی گرفته تا موسوی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی و…. تسویه، و بزرگانی همچون منتظری و امثالهم را خانهنشین کردهاید، به گرد استالین و تسویههای خونینش هم نمیرسید که با کشتن حداقل ۲۰ میلیون و ۱/۵ میلیون اعدامی و زندگی در پناهگاهی در عمق ۳۷ متری زمین، آنگاه که اجلش رسید و سلطه جبارانهاش از سر مردم برداشته شد، سه سالی نگذشت که افشاگری جنایاتش در بیستمین کنگره حزب کمونیست شوروی سابق توسط همان وفاداران سابق آغاز شد و از او جز لعنت ابدی خدا و خلق باقی نماند و بهزودی بساط بهشت موعودش با فروپاشی آن نظام وحشت برچیده شد. مطمئن باشید نظام مشرکانه و مستبدانه ولایت مطلقه فقیه نیز به همت مردم و یاری خدا همچون ولایت مطلقه ارباب کلیسا در دوران قرون وسطای مسیحی برچیده و رنسانسی رهاییبخش در وطن ما بر پا خواهد شد.
آقای خامنهای!
باور کنید خدا شنوای ناله و نفرین مادران داغداری است که جان جگرگوشههایشان توسط جلادان شما گرفته شده است، راه توبه و بازگشت به خدا و مردم هنوز باز است. آیا تجربه قذافیها، صدامها و صدها مستبد دیگر کافی نیست؟
منابع و پانوشتها
۱- وَ اَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَهَ لِلرَّعِیَّهِ وَ الْمَحَبَّهَ لَهُمْ، وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لاتَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضارِیاً تَغْتَنِمُ اَکْلَهُمْ، فَاِنَّهُمْ صِنْفانِ: اِمَّا اَخٌ لَکَ فِى الدِّینِ، وَ اِمّا نَظیرٌ لَکَ فِى الْخَلْقِ، یَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ، وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ، وَ یُؤْتى عَلى اَیْدیْهِمْ فِى الْعَمْدِ وَ الْخَطَأِ، فَاَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ مِثْلَ الَّذى تُحِبُّ اَنْ یُعْطِیَکَ اللّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ، فَاِنَّکَ فَوْقَهُمْ، وَ والِى الاْمْرِ عَلَیْکَ فَوْقَکَ، وَ اللّهُ فَوْقَ مَنْ وَلاّکَ، وَ قَدِ اسْتَکْفاکَ اَمْرَهُمْ، وَ ابْتَلاکَ بِهِمْ. وَ لاتَنْصِبَنَّ نَفْسَکَ لِحَرْبِ اللّهِ، فَاِنَّهُ لا یَدَىْ لَکَ بِنِقْمَتِهِ، وَ لا غِنى بِکَ عَنْ عَفْوِهِ وَ رَحْمَتِهِ. ….. اِیّاکَ وَ مُساماهَ اللّهِ فى عَظَمَتِهِ وَ التَّشَبُّهَ بِهِ فى جَبَرُوتِهِ، فَاِنَّ اللّهَ یُذِلُّ کُلَّ جَبّار، وَ یُهینُ کُـلَّ مُخْتال. اَنْصِفِ اللّهَ وَ اَنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خاصَّهِ اَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ، فَاِنَّکَ اِلاّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ، وَ مَنْ ظَلَمَ عِبادَ اللّهِ کانَ اللّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبادِهِ، وَ مَنْ خاصَمَهُ اللّهُ اَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَ کانَ لِلّهِ حَرْباً حَتّى یَنْزِعَ وَ یَتُوبَ. وَ لَیْسَ شَىْءٌ اَدْعى اِلى تَغْییرِ نِعْمَهِ اللّهِ، وَ تَعْجیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ اِقامَه عَلى ظُلْم، فَاِنَّ اللّهَ یَسْمَعُ دَعْوَهَ الْمُضْطَهَدینَ وَ هُوَ لِلظّالِمینَ بِالْمِرْصـادِ.
۲- سوره توبه آیه ۱۰۷. وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ …….
۳- با جستجویی در قرآن در ارتباط با سه کلمه: «یُقَتَّلُوا»،«یُصَلَّبُوا» و «تُقَطَّعَ» ( که تماما در باب تفعل آمده و شدت عمل را وصف میکند)، به شیوه تفسیر قرآن با قرآن و توجه به کاربرد این کلمات میتوان دقیقا به منظور آن پی برد.
الف- سخت کشتن (یُقَتَّلُوا) این فعل که ۴ مرتبه در قرآن تکرار شده، اشاره به سر بریدن فجیع نوزادان پسر بنیاسراییل در مقابل والدین (اعراف۱۲۷و۱۴۱)، به خصوص فرزندان خانوادههای مبارز پیرو موسی (غافر۲۵) دارد. مورد دیگر برخورد اقوام بشری با مزاحمین نوامیس و آشوبگران در شهر به عنوان سنتی تاریخی میباشد(احزاب۶۱).
ب- قطع دست و پا در جهت معکوس عینا در سه آیه قرآن (اعراف۱۲۴، طه۷۱ و شعراء۴۹) از زبان فرعون در تهدید ریزش کنندگان از نظامش به سوی خدای موسی آمده است که همچون امروز کاربرد ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفین داشته است.
ج- به صلیب کشیدن یا دار زدن نیز اشاره به کیفر بسیار معمول در دوران فراعنه مصر و امپراطوران روم دارد. ادعای به صلیب کشیدن عیسی مسیح از آن جمله است (اعراف۱۲۴، طه۷۱، شعراء۴۹ ونساء۱۵۷).
۴-نامه ۶۲ نهج البلاغه….. وَ إِنِّی إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ؛ وَ لَکِنَّنِی آسَى أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّهِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا، فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْباً
17 پاسخ
جناب آقای بازرگان عزیز، سلام عرض میکنم.
صراحت و سلامت نفستان را تحسین میکنم، در ایران هم که بودید، همین بودید.
به نکتهی مهمی اشاره کردهاید و مصداق را در خود اینان نشان داده اید،
اما تو را به خدا بنویسید، اینان مدعی مجازات محاربهای هستند. خود را از معرکهی استدلالیِ اینان بیرون بکشید.
اما لطفا و لطفا با همان زبانی سخن مگویید که زبانِ اینان است! با زبان بشر استدلال بیاورید.
تو را به جانِ خدایی که قبولاش دارید، حتی برای نظراتِ نیکنفسانهتان هم از متنِ مقدس مایه نگذارید. میدانم که تمام عمر خود را در فضای آن تنفس کردهاید. اگر خواستید باز هم تنفس کنید و جان را پر از بوی آن کنید، اما برای دیگران نه!
دیگر بس است! با زبان نهادِ دین و دین نهادینه با مردم صحبت نکنید (فارغ از بحث معنویت و خدای همگانی)
چاهی است که که آبی ندارد!
اصل محاربه را میپذیرید! چون متن مقدس تاییدش میکند،
قطع من خلاف را میپذیرید، چون …
جسارتاً فرض کنیم که رفوگری و توجیهتان پذیرفتنی باشد،
اما با “رویاندن هر روزهی پوست انسانِ محکوم به آتش جهنم”، و
یشفِ صدورَ قومٍ مومنین (س ۹، آ ۱۴) چه میکنید؟
با خدای غضبناکِ تجزیهکنندهی کل بشریت به سه دستهی نعمتیها و مغضوبین و گمراهان در اولین کلمات (مقدمهی) متن مقدس چه میکنید؟
سالها این سه دستگی را خواندید و باز هم متوجه نشدهاید؟
(علت مشخص است: انواع خطاهای شناختی و تخطی از آشناییزدایی از متن و مقدس شمردنِ آن)
برای نجات و رهایی کافی است که دست از سر اینها بردارید و از اینها سند نیاورید، و فعلا حتی در مواردِ حکیمانه هم از آنها صحبت نکنید. فضا را گلآلود میکند. بهجای آن بر همان رهیافتِ بشر دوستانهی خودتان که متفقالقول همگان است پافشاری کنید.
نمیدانم که وقتی سایتی مثل Kandokav دات نت وجود دارد، چرا قرآن شناسی مثل جنابعالی از ملاکهای دستیافتنیِ آن بیبهره هستند.
همراه با ارادت و تحسین حقگوییتان!
چرا ما باید برای فهم حوادث امروز حتما به صدر اسلام مراجعه کنیم؟ اصلا چه با خوبیهای صدر اسلام و چه با بدیهای آن چکار داریم؟ تا کی باید توی این بازی بیفتیم؟ ما امروز مردمی هستیم متفاوت در دنیایی متفاوت با خواسته هایی متفاوت.
ممنون از عبدالعلی بازرگان که به درستی تشخیص داد که در حقیقت محارب واقعی علی خامنه ای و اجامر اوهستند که به دین و قانون و راه و منش انسانیت یاغی شده اند. از آبروی علی ابن ابی طالب هزینه کرده اند و امپراطوری دروغ و دزدی و جنایت پی افکنده اند. به بهانه حفظ مرزها به ملک و صاحبان ملک یاغی شده اند و مثل آب خوردن آدم میکشند.
شاید قرنی ست که مسلمانان مترقی آرزوی ظهور شخصیتی مثل لوتر در دنیای اسلام و یا در ایران خودمان را دارند تا بر علیه خرافات و اجحاف وسرقت مال و ایمان مردم قد بر افرازد.
امروز اما اگر هنوز تا مارتین لوتر فاصله داریم، هریک از اندیشمندان ما تالی مارتین لوتر کینگ میتوانند باشند و دست در دست هم تغییر بدون جنگ و خونریزی را به رژیم تحمیل کنند و از بروز فاجعه جنگ داخلی جلوگیری کنند.
خامنه ای پس از به قدرت رسیدن مجلس ها و شورا ها و مؤسساتی را که برای تقسیم قوا و تحکیم نهادهای مردمی برآمده از انقلاب و قانون اساسی آن بوجود آمدند، همه را از محتوا تهی کرد و یک رژیم استبدادی ناکارآمد بوجود آورده و به کمک مافیای اقتصادی/ نظامی, برای حفظ مقام و موقعیت خود از هیچ جنایتی فروگزار نمیکند.
افراد زیر دست خامنه ای به ابتکار خود ، بدون خونریزی و جنگ خیابانی، گامی برای کنار گذاشتن او و قبول رفراندم برای تغییرات اساسی و انتخابات سالم بر نخواهند داشت.
تنها راه مجبور کردن رژیم از راه اثبات خواست و آراء مردم بصورتی و در سطحی ست که دارای وجاهت ملی و بین المللی باشد و به پشتوانه فشارهای همه جانبه رژیم را مجبور به تمکین به خواست عمومی کند.
من از دوستان عزیز ملی مذهبی، فرزندان معنوی بازرگان بزرگ، تقاضا دارم یک کمپین وسیع برای اعلام بی کفایتی و عزل خامنه ای, مشتمل بر امضاء اعلامیه ها ، کسب فتوا ها از مراجع، کسب اظهار نظر از متخصصین روانشناسی، سیاست، مدیریت و حقوق اساسی, مجامع حقوق بشری، احزاب مترقی، اتحادیه ها، سازمانهای صلح طلب, شخصیت های معتبر بین المللی، تشکیلات حقوق زنان و کودکان وابسته به سازمان ملل و… براه بیاندازند.
درود بر آقای بازرگان. خامنه ای که در تکبر به فرعون اقتدا کرده، دیگر کارش از نصیحت گذشته. دست قهر خدا از آستین مردم ایران بیرون خواهد آمد و چنان سیلی به او بزند که عبرت تاریخ شود.
آقای عبدالعلی بازرگان بسیار جالب است که شما اصل محاربه را که ضد انسانی و البته اسلامی ست را قبول دارید. فقط اعتقاد دارید که خامنه ای محارب است پس باید او را کشت. این منطق اسلامی ست که البته ضد بشری ست. این ضد بشر بودن اسلام را به عنوان فحاشی و توهین نمی گویم، بلکه به عنوان صفتی بکار میبرم که این اسلام شما ۱۴۰۱ یکسال خورشیدی ست که بکار میبرد. آقای محترم تا زمانی که شما برخورد اسلامی با قضایا بکنید هیچ مسئله را حل نخواهید کرد. برای همین وقتی امضای شما در پای آن بیانیه ۳۱ تحلیلگر آمد صدای همه در آمد و از گویا گریخت. اسلام در تمامی تاریخ حیاتش یک الگوی ضد انسانی ست. هزار دلیل برای این ضدیتش بوده و هست و خواهد بود. من اصلا نمی فهمم شما برای کدام کیفیت به این امام علی و این پیامبر و به این قرآن و این اسلام و این تاریخ اسلام چسبیده اید؟ بگوئید کدام ؟ همین هی سفسطه از نوع اسلامیش میکنید. در صورتیکه سفسته ی غیر اسلامی یعنی رتوریک از نوعی بلاغت انسانی و اندیشه ای و مدرنیته نیز برخوردار است که نه شما دارید و نه دوستان و مدعیان هرمنوتیکیتان دارند. اصلا معلوم نیست شماها چرا از اصالت و مرجع قرآنتان و پیروانش که یهودیان باشند درس نمی گیرید. با فیلسوفان یهودی و هم مسیحی وقتی حرف میزنید آنقدر در بحث کلامی و منطقی و فلسفی از آن دینها که سرچشمه اسلام است فاصله گرفته اند و حتا اصلا و اساسا بیرون آمده اند که شما به هیچوجه متوجه نمی شوید که اینان دیندارند یا بیدینند. آما اسلامیون که اسلامشان کپی شده از توپرات و انجیل و عهد عتیق و جدید آنها ست و برای همین هم هست که اسلامشان خودش را اکمل و اتم می نامد یعنی حفه شوید که من کپی کرده ام. مثل آنهخائی که تز دکتراشان کپی کاریست و خوپدش را واضع میداند و… هی برای استدلال خودش را برابر آنهمه جنایات علی و پیامبر لال میشود و هی الکی به همانها دستاویز می کند. آقای محترم سخنانی که به علی نسبت میدهند را ایرانی ها بر ای تلطیف این دین «حنیف» ساخته اند اینرا بچه ها دبستانی هم فهمیده اند. یعنی در سال ۴۰۰ هجری بیش ز سیهصد و چند دهه پس از مرگ علی توسط سید رضی نوشته اند ـ حتا سید بودن رضی را هم بروید بخوانید… اسلامیون دست به تقلبشان خوب است. همان طور که خمینی را صاحب کرامات و شرفیات و کمالات مثل ترشیجات و لبنیات میدانند برای علی مولاتان علی هم همین بوده. امروز داستان هائی از همین خامنه ای و «یا علی» گفتنش در موقعی که از رحم حاجیه خانوم مامانش می آمده بیرون و خمینی و دیگر روحانیون نقل میکنند که ما ر ا یکراست به عدالت علی و پیامبر و شق القمر و …هم راه میبرد. آقای محترم حیف آن غرب نیست که شما درش باشید و همچنان این اراجیف را برای مبارزه سرهم کنید. من حالا می فهمم چرا آنهائی که آن بیانیه ۳۱ نفره را مورد تقبیح قرار دادند برای چه بوده. حیف نیست که از اشتباهات پدرتان و همراهانش یک ذره درس نگیرید. این سر در بخور و دود عفیونی ۱۴۰۱ ساله داشتن شماها من را به عنوان یک روحانی زاده ضد هر دین را دیوانه می کند. آقای محترم بروید اخلاق اسپینوزا را و امانوئل کانت را و ارده دادگری یا جمهوری افلاطون را و… بخوانید شاید ذره ای اکسیژن وارد آن اتاق پر از دود افیونیتان بشود. بدبختانه این فقط شما نیستید بسیاری در همان و همین اتاق با دود سفید همچون شما هستند و خود را رستگار میپندارند.
من اینهمه را با احترام و دوستی مینویسم و نه دشمنی شخصی.
آفرین بر شرف شما استاد بزرگوار
برای آقای خامنه ای :
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
جناب عبدالعلی بازرگان. امام اول شیعیان،این عهدنامه رو در مورد رفتار با مصریان به مالک اشتر داده بود. ولی در مورد رفتار با ایرانیان به زیاد ابن ابیه والی فارس،بله درست خواندید زیاد ابن ابیه پدر ناشناخته و پدر عبیدالله ابن زیاد قاتل پسر خودش از طرف علی حاکم فارس بود، دستورات دیگری داده است. مصریان بر عکس ایرانیان بر علیه سلطه عرب نمشوریدند و نهایتا هم خود عرب شدند،ولی ایرانیان درست مانند امروز،هر روز حکومت اسلامی را به چالش میکشیدند و روزگارشان را سیاه کرده بودند. پس علی دستور کشتار ایرانیان را داد و زیاد قیاممردم ایران را در سیل خود فرونشاند! این دستور را در نامه ۱۸ نهجالبلاغه چنین میخوانیم:
“اما بعد. دهقانان شهر تو، از درشتخویى و سخت دلیت شکایت کرده اند که ایشان را تحقیر مى کنى و برایشان ستم روا مى دارى. نگریستم و دیدم که آنان هنوز مشرکاند و سزاوار آن نیستند که به خود نزدیکشان سازى و چون در پناه اسلام اند نشاید که آنان را برانى یا برایشان ستم روا دارى. پس شعار خود ساز، درشتى کردن را آمیخته به نرمخویى. و روشى پیش گیر، میان شدت و رأفت. گاه آنها را به خود نزدیک نماى و گاه از خود دور دار، اگر خدا خواهد” !!
و این همان رفتاری ایت که امروز نواده علی،سید علی خامنهای با ملت ایران دارد.
متن نامه ۱۸ نهج البلاغه این است:
بدان، که بصره امروز جایگاه شیطان، و کشتزار فتنه هاست. با مردم آن به نیکى رفتار کن، و گره وحشت را از دل هاى آنان بگشاى. بد رفتارى تو را با قبیله «بنى تمیم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنى تمیم» مردانى نیرومندند که هر گاه دلاورى از آنها غروب کرد، سلحشور دیگرى جاى آن درخشید، و در نبرد، در جاهلیّت و اسلام، کسى از آنها پیشى نگرفت.
و همانا آنها با ما پیوند خویشاوندى، و قرابت و نزدیکى دارند، که صله رحم و پیوند با آنان پاداش، و گسستن پیوند با آنان کیفر الهى دارد. پس مدارا کن اى ابو العباس امید است آنچه از دست و زبان تو از خوب و یا بد، جارى مى شود، خدا تو را بیامرزد، چرا که من و تو در اینگونه از رفتارها شریکیم. سعى کن تا خوش بینى من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود.
آن چه شما در مورد نامه ۱۸ گفتید نادرست و احتمالا منبع شما دارای اشکال بوده است
منظورم نامه ۱۹ بود.اشتباه تایپی بود. شک ندارم با متن نامه ۱۹ آشنایید و اگر هم نبودید یک سرچ ساده متنی کافی بود تا نامه ۱۹ را بیابید و اینجا بیان کنید. دنبال حقیقت باشید نه کتمان آن دوست عزیز.
با عرض سلام. هم حضرت آقا و هم جنابعالی هر دو به کتابی استناد میکنید که به دستور یک موجود نامریی و توسط یک موجود نامریی دیگر به یک مرد بیسواد در ۱۴۰۰ پیش تو یک غار الهام شده است. حالا از کجا که تفسیر جنابعالی درست، ولی تفسیر حضرت آقا غلط باشد؟ خوبئ این کتاب در این است که مثل کلاه شعبده باز است، هر چیزی از توش میتوان بیرون کشید بستگی به مود شعبده باز دارد.
کلاه شعبده باز هم قواعدی دارد که هر چیزی را نمیتوان از آن بیرون کشید !
بنظر من کارهای امام خامنهای شبیه فیلم لورل
هاردی و چاپلی چاپلین شده است.
هرچی افراد فاسد و بی کفایت و دزد هست انتصاب
میکند تا حکومت را حفظ بکنند بعدش انتظار دارد
همه ظاهر اسلامی داشته باشند تسبیح دستشان
بگیرند شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل هم بگویند
همزمان دزدی هم برقرار باشد.
بعد هر کسی هم صد ایش در بیاد احکام محاربه
صادر میکنند.
اگر این وقایع را تبدیل به فیلم بکنید احتیاجی به
فیلم چارلی چاپلین و لورل هاردی هم نیست
اگر کودکان هم بنشینند پای این فیلم از خنده
روده بر میشند.
حضرت آغا منظورت بود؟
حضرت آقا ????
یکی از معضلات مردم ایران در طول تاریخ معاصر وجود افرادی به ظاهر روشنفکر با ظاهر موجه و امروزین بوده که سعی داشته اند از مذهب و دین جلوه ای زیبا بسازند و بگویند آنچه که روحانیون از دین نشان میدهند درست نیست واصل دین شکل دیگری دارد وچنانست وچنان
مثال بارزشان دکتر شریعتیست که آنچنان با شور وحرارت سخن می راند که فکر میکردی خودش دین را برای فروش آورده و همانند معامله گران ودلالان در حال بزک کردن وخالی از هر گونه عیب وایراد نشان دادن آنست تا با قیمت بیشتر به فروش برساند.تاثیر حرفهای ایشون که همچون زرورقی زیبا به دور هیچ بود تاثیر زیادی بر شروع انقلاب ۵۷ داشت که خیلی زود همه به پوچی حرفهای این دکتر پی بردند .
بودند وهستند ملی مذهبیهای بسیار که همین خیانت رو به مردم کردند وهنوز هم مشغول همین بزک دوزک خودشون هستند ، آقازاده مهدی بازرگان جا پای پدر گذاشته وهمانند پدر (که البته به خاطر فعالیتهای علمیش وبه ویژه کنار مصدق بودنش قابل احترام هست)راه دکتر شریعتی را می رود.اما باید اینو بدونه که مردم از ایشون وسایر هم فکرانش بسیار آگاه تر هستند وجلوتر حرکت میکنند.و براشون مذهبی و ملی مذهبی معنایی نداره
اونها به دنبال ایرانی آزاد ورها از هر قیدی هستند
راه توبه به سمت خدا شاید… بهدخدا مربوطه… خونهای به نا حق ریخته، ستمهای از شمار خارج، شکنجه ها، دزدی ها، بی عدالتی ها، داغ ها ، قتل ها این ها حق الناس است توبه با آنها چه می کند؟
وانگهی حساب روی زمین با آسمان فرق دارد . اگر پیش از محاکمه زمینی به فنا واصل شد ، که هیچ. او می ماند احتمالاتی در ماورا.
اگرنه اگر در روی زمین به دست ما افتاد چنان عبرتی از او خواهیم ساخت که به سختی در باور بگنجد
“نه تنها پیامبر، بلکه امام علی نیز هرگز اصطلاح محاربه با خدا و رسول را درباره سه گروه منافق، پیمانشکن و متحجری که در زمان خلافتش مسلحانه در برابر او قیام کردند و سه جنگ فراگیر به پا داشتند به کار نبرده و به آیه مذکور استناد نکرده است.”
رحمت خدا بر شما و پدر و مادر بزرگوارتان. اگر این آقا میخواست مثل امیر مومنان حکومت کند نمی توانست نزدیک ۴۰ سال حکومت کند .. این معاویه بود که ۴۰ سال حکومت کرد نه علی.
دوست گرامی تشریف ببرید و تاریخ طبری را مطالعه کنید ببینید رفتار علی و والیانش با ملت ایران که بر علیه ستم حکومت اسلامی برخاسته بودند عین امروز، چگونه بوده است! این حرفهای خوشایند را به خدعه به امثال شما زدند تا به دام بیافتید،و گویا هنوز هم نفهمیدهاید که فریبتان دادهاند. اختلاف علی و معاویه در مورد سیاستشان در برابر اعراب بود،وگرنه رفتار آنان با ملت ایران هیچ تفاوتی معناداری با یکدیگر نداشت. حقیقت مانند دارو تلخ است ولی درمان میکند. برعکس، دروغ شیرین است ولی بیماریزا. انتخاب میان این دو با خود شماست.
دیدگاهها بستهاند.