زیتون-حسین انصاریراد، نماینده سه دوره مجلس و سیاستمدار اصلاحطلب، در نامه به رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه «جمهوری اسلامی در تمام بخشهای حیات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سلوک فردی شکست خورده است» از او خواست که به سیاست سرکوب پایان دهد، خواستههای معترضان را بشنود و تن به اصلاحات بدهد.
متن کامل این نامه سرگشاده که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته، در ادامه میآید.
بسم الله الحمن الرحیم
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای،
با عرض سلام و تحیت
باز هم می گویم فرصت اصلاح وجود دارد.
بی مقدمه ؛
اول: فرمودهاید: «تظاهرات و هدایت از بیرون و از ناحیهی آمریکا و اسرائیل است» اما حقیقت چیزی است که همهی کارشناسان بیغرض و بیطرف سالها است فریاد میزنند که این نوع ادارهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست به فاجعه میانجامد و آنچه اکنون از تظاهرات خشمگین و پرخروش با اینهمه کشته و هزاران محبوس و فجایع همراه غیر قابل گفتن به وجود آمده است و دل هر انسانی را به درد میآورد شعلهی کوچکی است از کانون بزرگ و حجمی عظیم از خشم و ناخشنودی و بیاعتمادی و ناامیدی از مدیریت ناکارآمد و فاسدی که به هیچ یک از مطالبات واقعی و حیاتی مردم پاسخ نداده و بر جمیع شئون حیات فردی و اجتماعی و سیاسی و سلوک شخصی و شیوهی زندگی حکم میراند. یک نوع فکر و عقیده و سیاست و یک نوع اقتصاد و یک نوع لباس پوشیدن و حجاب و عدول از آن با سرکوب و زندان و شکنجه و محرومیت از حقوق اجتماعی و حتی اعدام همراه بوده است و محصول این حکم راندن و اعلام جنگ و دشمنی با غرب و آمریکا و اسرائیل، فقر و فسادی است که سراسر اداره و کشور را غرق کرده و حقیقت زندگی شرافتمندانه و آزاد و آسوده و آرام را از ملت سلب کرده است.
این کشور مال همهی ایرانیان است و حکومت بر سرنوشت به صریح قانون اساسی یک حق الهی و غیر قابل سلب و انتزاع است. اعتبار قانون اساسی و همهی مسئولان بدون استثناء به انتخاب مردم است و بر فرض اینکه عنوانی در مقام ثبوت و واقع صاحب اختیاری باشد در مقام اثبات و خارج جز با انتخاب عقلاً و شرعاً قابل تحقق نیست و این مردماند که حق دارند مدیریت کشور را تماماً تعیین کنند و هر کس را نخواستند کنار بگذارند. حکومت با زور و ارعاب همان طاغوت است و هرگز قانونی و شرعی نیست و حق هیچ دخالتی در شأنی از شئون جامعه ندارد.
دوم: فرمودید سیاست رو به شرق است و سیاست غربی جز معطلی و باج خواهی چیزی نیست و فرمودید شرقی وجود ندارد. حقیقت این است که شرق هست با همان سیاست تزاری که بخش عظیم ایران را از ایران منتزع ساخت و همان سیاست استالینی که در صدد بلعیدن آذربایجان و بیش از آن بود و اگر اولتیماتوم آمریکا نبود، معلوم نبود سرنوشت آذربایجان با پیشهوری چه خواهد شد و امروز نیز شرق و روسیه با زرادخانهی عظیم اتمی وجود دارد و سیاست واقعی شرق همان سیاست استالینی با همان استبداد و اوهام است و حقیقت این است که شرق همان روسیه و چیناند که در تضاد بین آزادی و دموکراسی و استبداد و بین سوسیالیسم و مارکسیسم و سرمایهداری غرق و گرفتاراند و خدا میداند که جهان با زیادهخواهیهای آنان و اخلاق فاسد حکومت استبدادی و الحادی آنان چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. این بازی شگفتی است که روسیه با پهبادها و سلاح ایران، اوکراین را میزند و ایران را در این تجاوز آشکار در حق کشوری آزاد و مردمی آرام شریک میسازد. ملت ایران قطعاً با سیاست رو به شرق موافق نیست و اگر تردیدی وجود دارد میشود آنرا از مردم پرسید.
سوم : این قلم با امپریالیسم غرب و تجاوز آمریکا به ویتنام و کشتار فجیع و شکست آن و کودتای ۲۸مرداد درایران و محروم ساختن ایران از حکومتی آزاد و قانونمدار و مسلط ساختن یک دیکتاتوری بیست و پنج ساله و هم به نقش مخرب آن در منطقه آشنا است و نیز از نقش بریتانیای کبیر در منطقهی خاورمیانه و استعمار طولانی مدت و کثیف آن در هند آگاه و تا حد زیادی آشنا و از همهی اینها بیزار است. اما در عین حال این کشورهای اروپایی و آمریکا در درون خود، دمکراسی و حقوق بشر و آزادی و حاکمیت قانون و آزادی عقیده دارند و عبدالعلی بازرگان در آن تفسیر قرآن و نهج البلاغه میگوید و آقای کدیور زندگی مؤمنانه را توضیح میدهد و آقای سروش استنباط خاص خود را از وحی و اندیشه دینی بازگو میکند. آمریکا هرچه هست وقتی حکومت ترامپ را مفید نیافت او را تغییر داد و اکنون او را مورد محاکمه قرار داده است و در هر حال ایران میتواند با اروپا و آمریکا به مصالحهای پایاپای و متعادل دست یابد و خود را از این تحریمهای ویرانگر و انزوای بینالمللی رهایی بخشد و این فقر کوبنده که کمر ملت را خم کرده است را علاج کند و در عین حال رابطهی با شرق را بهصورت مستقل و متعادل حفظ کند و سیاستی صلحآمیز با همهی جهان برقرار سازد. هرگز این تصور وجود ندارد که غرب در مصالحهی با ایران قصد قربت دارد بیشک غرب در این مصالحه میخواهد که منطقهی خاورمیانه آرام بماند و منافع غرب در این منطقهی کانون ثروت آسیبی نبیند و ایران از این نیاز غرب و شرق به ایران و منطقه میتواند با سیاست موازنهی منفی حداکثر سود را ببرد و این چیزی است که بدون تردید نظر کارشناسان بیغرض و علاقهمند به ایران و هم نظر ملت ایران است.
چهارم : حضرت آقای خامنهای! با صراحت و به ضرس قاطع میگویم و تمام کارشناسان بیغرض میگویند که اداره و مدیریت جمهوری اسلامی در تمام بخشهای حیات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سلوک فردی شکست خورده است و اکنون ملت ایران حق خود را در اداره و حاکمیت خود را بر سرنوشت و زندگی بدون زور و ارعاب طلب میکند و این تظاهرات قطعاً از طرف هشتاد و پنج درصد ملت حمایت میشود. آگاهان و کارشناسان از انقلاب دیگر و جنگ و فروپاشی میهراسند و ساکتان و بیصدایان هرگز این مدیریت و این سیاستهای رایج و دایر را قبول ندارند و اگر اصلاحات اساسی انجام نگردد آن انفجار عظیم که از آن به یومالله تعبیر شده است رخ خواهد داد و خدا میداند عاقبت کشور و ملت بزرگ ایران چه خواهد شد.
پنجم : حضرت آیتالله خامنهای به حضرت عالی با احترام پیشنهاد و نصیحت میکنم با تاکید و اصرار که به سیاست سرکوب خاتمه دهید و اعدام و شکنجه را فورا و با قاطعیت دستور تعطیل دهید و در همین زمان و بدون فاصله افراد مورد اعتماد مردم و خودتان را و من اسم برخی آنها را به شما میگویم : آقای خاتمی، آقای زیبا کلام ( صادق )، آقای ظریف، آقای کروبی، آقای میرحسین موسوی و سرکار خانم رهنورد و رؤسای احزاب اتحاد ملی، کارگزاران و مردمسالاری و آقای مهندس محمد توسلی و سرکار خانم نسرین ستوده و خانم فائزه هاشمی و آقای تاجزاده و هرکس بتواند واقعاً اعتماد مردم را جلب کند پیغام دهید که در تمام مسئولیتها انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی برگزار خواهید کرد. بدین صورت حق ملت ایران را در حاکمیت و انتخاب مدیران کشور و زندگی بدون زور و ارعاب و حرمت اسلام و روحانیت را که به شدت لطمه خورده است تأمین خواهید کرد و کشور را از سراشیب قطعی سقوط نجات خواهید داد و این نیازمند تصمیمی از نوع تصمیم بنیانگذار جمهوری اسلامی در مرحلهای از جنگ و قبول قطعنامه است.
ششم : شما خوب میدانید که رسول اکرم (ص) در جریان حدیبیه امتیازهای یکطرفه به فرستادهی قریش داد و هنگامی که با اعتراض اصحاب روبرو شد طبق نقل غزالی در فقه السیره فرمود من فرمان خدا را به صلح اجرا میکنم و خدا مرا حفظ خواهد کرد (نقل به مضمون )
پیامبر گرامی اسلام (ص) بعد از فتح مکه نیز امتیازات یکطرفه به قریش و بهخصوص به ابوسفیان و هند داد و این برای صلح بود و اسلام را بر پایهی صلح و گذشت بنا نهاد. دعا میکنم و از خداوند متعال مسئلت میکنم توفیق صلح اساسی و اصلاحات همهجانبه و رضایتبخش ملت به شما عنایت فرماید. بیشک میشود بر زخم ها مرهم گذاشت و شکستهگیها را با رحمت جبران کرد و مردم نجیب ایران و شخصیتهای با فرهنگ به قدر کافی هستند که بتوانند از عهدهی این مهم برآیند و همهی ملت ایران را در جای خود خشنود سازند.
در خاتمه باید بگویم چیزی از عمر من باقی نمانده است و خود را دیدم که اگر آنچه گفتم نگویم قلبم آرام نمیگیرد و به وظیفه عمل نکرده ام .
از خداوند متعال برای شما مجدداً توفیق اصلاحات همهجانبه مسئلت میکنم.
حسین انصاری راد
۳۰ آذرماه یکهزار و چهارصد و یک
17 پاسخ
اصلاحیه
ببخشید و اکثرهم لا یشعرون صحیح است.
با سلام
کم آب در هاون بکوبید!!!
مگر قرآن نفرمود: و اکثرهم لا یشعرون؟!
آقای انصاری یک کمی تدبر و تأمل بفرمایید بعد حرف بزنید.
با تشکر و التماس تفکر…
بخاطر خدا وادای تکلیف درج کن من بعنوان طلبه ای روبه موت ادای تکلیف میکنم اولا ازسال ۴۲ با امام وانقلاب همراه بوده ام مشقات دینداری وزندگی انقلابی را تحمل کرده ام درمورد ولایت فقیه موافق نظر امام یعنی درمقابل کسانی که ازنظرات شیخ طوسی وشیخ انصاری ومرحوم آخوند صاحب کفایه دفاع میکردند می ایستادم نقل به مضمون عرض میکنم مرحوم صاحب کفایه حکومت روحانیون را باعث خرابی دین ودنیای مردم میدانستند ولی باهزاران اسف درمقام ثبوت وواقع حرف آخوند هروی به کرسی نشسته امروز هرچند فکر میکنیم انقلاب را به کشورهائی صادر وبیش از ۱۰۰۰ حوزه علمیه داریم ولی به موج بی دینی ودین ستیزی مردم داخل ایران نمی اندیشیم ماهی از سر گنده گردد نی ز دم. امروز چرا بایستی تمام ارکان حاکمیت ایران دردست روحانیون باشد ومردم ایران تلخ ترین دوران زندگانی مادی ومعنوی خودرا بگذرانند من تمام این فقه واصول را به کرات دیده وخوانده وزیروروکرده ام هرگز عنوانی که به درد کشورداری مدرن بخورد درآن نیافته ام نمونه عملی بیش از هزار نفر باصطلاح مجتهد ارکان اصلی جمهوری اسلامی را اعم ازشورای نگهبان وروسای قوا و مجلس وعقیدتی سیاسیها و دستگاههای اطلاعاتی وتبلیغی ووووودراختیار گرفته اند واقعیت این است که مردم دربهترین حالت ازجمهوری اسلامی نا امید شده اند ببینید باانواع واقسام طرق مردم را خلع سلاح وبه قول خودشان آیت الله دکتر رئیسی را روی کار آورده اند نتیجه چی شد ؟؟؟؟؟؟؟؟بجای کم محلی وعدم عنایتی که روسای اصلاح طلب به موسسات ودائره های منسوب به دین داشتند آقای رئیسی اکثرکارگزارانش را ازدانشگاه امام صادق انتخاب وبرتقویت ارگانهای منسوب به دین اهتمام خاصی کرده درنتیجه بجای عقل وتجربه احساسات و برداشتهای جاهلانه ازدین حاکم شد ه سیاست خارجی هباء منثورا شده و نظرات کسانی که دراولیات معالم دینی می لنگند برارکان مدیریت کشور حاکم شده مثلا تقویت آنچه جنتی و علم الهدی واحمد خاتمی و پناهیان و حسن عباسی وحسین شریعتمداری میگفتند ومینوشتند خب کار بیش از حد محکم کاری شد وتا آمدند گره هارا باز کنند اتفاقات اخیر پیش آمد الان به قطع ویقین اگر رفراندومی بزگزار شود آن ۹۸ درصد اول انقلاب به کمتراز ۲۰ درصد میرسد ؟؟؟؟؟؟؟؟الآن نحن نخدم الإسلام وإیران أو الخیانه ببینید کاری کرده ایم که در صفهای نان ومرغ وتجمعات طبیعی طرف به صغیر و کبیر مسئولین اهانت میکند و احدی متعرض نمیشود یعنی باتایید وسکوت خود اهانتهارا تقریر میکنند پرسش آیا بایستی کج راهه ۴۴ سال گذشته را ادامه بدهیم ویا باتدبیری عاقلانه نسبت به اصلاحات اساسی وساختاری اقدام کنیم رأیی هو العباره الأخیره والامرالیکم
آقای انصاری راد ، بدون شک همه حرفهای شما درست است ، اما یک کم دیر ، در واقع بسیاری دیگر نیز چون شما این مراتب را در دوره های گذشته تا حال با این نماینده خدا در زمین(البته به زعم خودش) در میان گذاشته اند و بنظرم همین کار را خراب می کند ، ایشان از دماغ فیل افتاده ، هیچکس در حد و اندازه های او نیست که حرفی بالای حرف و نظر او بزند ، تصور گفتن کلامی بر خلاف ایده و مرام او مثل فحش خواهر و مادر برایش توهین آمیز است ، مگر نمی دانید که خیلی ها برای سالها در کنج حلفدونی موهایشان سفید شد بجرم نامه نوشتن به رهبر ! اسم نامه نوشتن به رهبر در قوانین قضایی آغا یعنی توهین به ایشان و سالها زندان رو شاخش ! مردم بصیرت ندارند تا درک کنند گرسنگی مرحمتی آغا از چلوکباب برگ با کوبیده اضافه لذیذ تره ! این بصیرت می خواهد ، مسیر وحی هنوز مسدود نشده و گاهی اوقات به آغا وحی هم می رسد ، مثلا خداوند توسط جبرییل پیغام می فرستد که ای علی خامنه ای ، مستضعف آن نبود که ما ۱۴۰۰ سال پیش گفتیم ، مستضعف اکنون تو و یاران وفادارت هستید ، بهر حال آقای انصاری اگر از خشم و غصب آغا در امان ماندی ، آنرا مدیون سن و سال و ریش و عبا و عمامه آت بدان ، وگرنه می دهد در زندان بلایی به سرت بیاورند که تا آخر عمر خجالت بکشی حتی به کسی بگویی !
حجت تمام است اگر بعد از این نامه اقدامی در جهت اصلاح نبیینیم…
من از آغاز با رژیم جمهوری اسلامی و حکومت آخوندی، مخالف بودم، و طی ۴۳ سال گذشته با تمام وجود و در حد شعورم، در افشاکردن رژیم و جلوه ی واقعی آنرا به نمایش گذاشتن شرکت داشته ام.
بیش از دویست مقاله در مخالفت با خودکامگی شاه و دیکتاتوری رژیم فقاهتی منتشر کرده و در دهها مصاحبه و گفتگو و سمینار شرکت داشته ام. زیرا بر این باورم که همه چیز باید برای آسایش و آرامش انسان و در خدمت انسان باشد.
باید اقرار کنم که دید و برداشت و پیشنهاد انسان مدارانه ی آقای انصاری راد، مرا به یاد آقای طالقانی، و دید او در مورد حق و حقوق مردم انداخت. چنانچه رژیم تغییر روش ندهد و به خواست های مردم و نیازهای جامعه بی اعتنائی کند، نه تنها سرنگون خواهد شد، بلکه “آخوند” برای همیشه بی اعتبار میشود و مورد تنفر قرار می گیرد.
صاحبان اصلی ایران، مردم هستند؛ نه شاه و هزار فامیل و نه آخوند و و آقازاده هایش!
شما مجاهدین هیچ فرقی عملی با این حاکمان فعلی ندارید.در جایگاهی هم نیستید که سوال کنید.شما باید بابت نقشتان در بروز و استمرار این فاجعه محاکمه و مجازات شوید. پیش از آوردن نام شاه هم اول وضو بگیرید.
این نامه مارا بیاد اخرین نامه ی امیر اسدالله علم به محمدرضا شاه پهلوی می اندازد .
به گمان باقیمانده ی عمر حکومت ولایت فقیه بعد از این نامه کمتر از باقیمانده ی عمر حکومت پهلوی بعد از نامه ی علم می باشد.
این بار تاریخ زود تر از انچه می اندیشیدیم تکرار شده.
جناب سردبیر:
این که دیدگاهی چندین شبانه روز باشد وسپس به محاق وسانسور برود به عقیده
و استدلال شخص خود شما بجز اجرای دستور مقامات بالاتر یا اعطای علم لدنی به
آن جناب سردبیرچه می تواند باشد .اگر نمی دانید درک کنید این همه انسان در خیابان ها و
ترسوهایی چون من که از پنجره ناله می کشیم وکشته ها واعدامی ها ووو بجز قوانین
عصر حجری وقبیله ای ودیکتاتوری خامنه ای که همان اسلامیتی که شما هم خود را بدان
سخت ملتزم کرده اید چه انگیزه ای دارند؟.اگر شماهم اعتقاد دارید که صهیونیسم و
امپریالیست ها بجز چین و روسیه در پشت ماجرا هستنداین زحمت را چرا تحمل می کنید؟
کافی است که اعلام کنید همه بروند وکیهان حسین شریعت نداری را بخوانند .
حتا اگر به شیعه با پیروان آزاد وبدون بگیر وببند معتقدیدمیباید سخن معترض ومنتقد و
حتا ضد خودتان را نشر کنید وگرنه در دنیای امروز هیچ جایگاهی ندارید وملاعمر یا بن لادنی
با تیپ جدید هستید.به عقیده شماطلبه های طالب اعدام ودست وپا بریدن که اعلامیه هم
داده اند با داعشیان ویا طالبان حاکم بر افغانستان تفاوتی دارند؟ همه زنان را نه انسان بل
مزرعه ای متعلق به مردان جهت کشت تخم میدانند .
درود برآیت الله حسین انصاری راد که دین به دنیا نفروخت وحرف حق وحرف دل ملت ایران را منعکس فرمودند
درود یاران
شاعرمی گوید آمدی جانا ولی حالا چرا؟ این آخوند عزیز ابتدا می بایست علت تاخیر
بیست سی ساله اش را به مردم توضیح میدادند .چنان که می گویند هر بی دینی
(گبر رانمی آورم که ساخته همین صنف است وگرنه زرتشتیان چه در کودکی چه جوانی
وپیری یکدست پرهیزکارند)به پیری میشود پرهیزگار.بلی جناب حجت الله بل آیت الله
انصاری راد این مردم کارنامه اعمال شما را در این چهل وسه ساله که شامل کور سوهایی
از راد مردی هم بوده در نظر دارند .اما ولی لاکن به عکس شما مذهبیون به ویژه شیعه
مردم ایران سخن درست وبجا وبه موقع را از هرکسی حتا خود شخص ابلیس قبول دارند
وسخن وبرهان را به اعتبار گوینده منوط نمی کنند .همان یک بار لغزیدن که سخنان
خمینی را در نوفل لوشاتو آن هم با توجه به۷۰سال ادای پارسایی و دوری از خدعه چشم
بسته قبول کردند بس بود وخون ملیونها جوان وصد ها سال به عقب رفتن عایدشان
شد .البته کسانی چون علی شریعتی ابله که نویسنده چیره دستی بود وامثالهم هم کم
تاثیر نبودند میدانید که حب خمینی وبرگشت به دوران بیابان گردی ۱۴ قرن قبل
را کسی نمی خواست وهرچه بود نفرت از شاهی دیکتاتور و اعتماد به خیانت نکردن
کسی که دو سه سال آخر عمر را سپری می کرد وممکن نبود لعن ابدالدهری ملت ایران
را بخواهدباعثش شد.بهر روی دیکتاتورها کر وکور وابله میشوند وچون صدام وقذافی
وامثالهم آخر کار از چاه فاضلآب ظهور وبه دادگاه وطناب دار طی ارض میکنند.
اما ولی این سابقه نیک برای شما وبازماندگان محفوظ است .موفق و نیک نام باشید.
آقای انصاریراد عزیز،شما تاریخ را اشتباه متوجه شدهاید.آن امتیازات یک جانبهای که پیامبر اسلام به سران قریش داد رشوهای برای خرید وقت برای آمادهسازی مقدمات اشغال مکه بودند. محمد ظرف یک سال با پول و امتیازات مشابه ابتدا قبایل متحد مکه را به طرف خود کشید،بعد نوبت سران مکه،در راسشان خود ابوسفیان، شد که خریداری شوند،و وقتی همه چیز آماده لشکرکشی شد خود دستور کشتار کاروان مسلمانان را داد تا بهانه جنگ آماده شود. پیش از جنگ هم نمایش خندهداری از طرف ابوسفیان اجرا شد که مثلا برای مذاکره آمده،در صورتی که برای گرفتن امان برای خود و خانوادهاش،بخصوص همسرش هند که قاتل عموی محمد بود و جگرش را خورده بود، آمده بود. ابوسفیان طبق قرار خائنانه خود هم مسلمان شد و هم خود هیچ تدارکی برای دفاع ندید و در لحظه حمله در اردوی مسلمین بود(وگرنه قطعا از طرف مکیان بجرم خیانت تکه تکه میشد).اینگونه بود که شهری که ۱۰ سال با اسلام جنگیده بود به یک حمله سقوط کرد. الان هم نقش سید علی خامنهای،شباهتی به پیامبر اسلام ندارد که به آن فرایش میخوانید،بلکه در حال بازی همان نقش ابوسفیان است و ایران را در ازای تضمین امتیازات خود و خانوادهاش به روسیه و چین فروخته است.
بجز سرکار خانم نسرین ستوده، بقیه اسامی که ایشان ذکر کرده خود از فاسقین و فاسدین و قاتلین و کارگزاران و مزدوران حکومت اسلامی هستند یا در زمانی بودهاند و صحیحتر آنست که در محبس و در انتظار محاکمه توسط مردم باشند.
مقایسه خامنه ای با خمینی و محمد ، ظلم در حق خمینی و محمد است .. خمینی و محمد دیکتاتورهای شجاعی بودند که مسوولیت جنایات خود را به عهده می گرفتند ولی خامنه ای ، دیکتاتور حقیر و بزدلی است که حتی نمی تواند مسوولیت جنایات خود را به عهده بگیرد .. دیکتاتورهای حقیر جرات تغییر کردن ندارند و عاقبت همه آنها ، فرستاده شدن به چاه مستراح تاریخ توسط مردم خشمگین است … خامنه ای به هیچگونه تغییری تن نخواهد داد و حاضر است برای رهایی از فشار همزمان غرب و مردم ایران ، جمع کردن برنامه هسته ای و موشکی که هیچ ، ناموسش را هم زیر رییس جمهور آمریکا بخواباند و شاهد گاییده شدن زن و دختر خود توسط آمریکایی ها باشد ولی کوچکترین امتیازی به مردم ایران ندهد .. ای کاش خامنه ای حداقل دیکتاتوری شجاع بود که دلمان نمی سوخت اگر گرفتار یک دیکتاتور شده ایم حداقل از نوع شجاعش است .. خامنه ای حقیرترین دیکتاتور تاریخ ایران است
امید است دست از لجبازی بردارند و قبل از اینکه دیر بشود اقدامی عاجل و عاقلانه بفرمایند که اگر انفجاری رخ بدهد دوست و دشمن را از پای در می آورد و تاریخ سند این مدعاست
از آنجایی که آقای انصاری راد جزو اصلاح طلبان بوده و از رهبر جمهوری اسلامی درخواست کناره گیری از قدرت ، واگذاری حکومت به مردم و تنها اصلاح در ظواهر حکومتی را خواستار شده ، نباید تردیدی کرد که ایشان هم جز یک سوپاپ اطمینان برای جلوگیری از ترکیدن دیگ های انفجاری خشم مردم ، چیز دیگری نیستند .
بدبختی در این است که افرادی را که نام بردید خود از مسببین وضع موجود و این تراژدی دردناک هستند.
دیدگاهها بستهاند.