زیتون ـ ابوالفضل مظلومزاده ـ «جنبش انقلابی ژینا*» با شعار «زن، زندگی، آزادی» از آخرین روزهای ماه تابستان شروع شد، خود را به شب یلدا رساند و با عبور از صدمین روز، خیزشِ انقلابی خود را وارد «زمستان» کرده است. تداوم زمانی این خیزش انقلابی، فراملّیسازی، پیشرو بودن جنبههای نمادین و دیداری جنبش مثل شعارها و اَکتها، کسب حمایتهای بینالمللی، گسترش دامنهی مشارکت معترضان به طیف گستردهای از گروههای اجتماعیـهویتی و صنفی و در نهایت ایجاد دگرگونی عمیق در جامعهی ایران، آن را به یکی از استثناییترین «لحظههای اعتراضی» در ایرانِ پس از انقلاب تبدیل کرده است. حتی میتوان ادعا کرد، نمونهی قابل مقایسه با آن در طول تاریخ سیاسی پیش از «انقلاب ۵۷» نیز به سختی وجود دارد.
از روز ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ و از لحظه خاکسپاری مهسا(ژینا) امینی در گورستان آیچی، شیوههای ابراز نارضایتی و تلاش برای «تغییر سیاسی» در ایران امروز، وارد دور تازهای شده که از جهتهای مختلف قابل بررسی است. یکی از این جنبههای «کنش اعتراضی» که در سالهای اخیر توجه پژوهشگران و محققان حوزهی «جنبشهای اجتماعی» را به خود جلب کرده، «زیباییشناسی اعتراض» است. این موضوع احتمالاً یکی از آشکارترین جنبههای نوظهور در «خیزش کنونی» باشد که باعث ایجاد موجهای پرشوری در طی آن شد و هماکنون نیز ادامه دارد.
این نوشتار درآمدی است بر جنبههای «زیباییشناسی اعتراض» در «جنبش ژینا». بخش زیادی از نوشتهها و محتواهای تصویری پیرامون «جنبش انقلابی» ایران از نظر «هنرِ اعتراض» به آن پرداختهاند که معمولاً دیدگاهی یکنواخت و ناقص از آن را ارائه میکنند که باعث بیتوجهی از نوع کارکردها و تأثیر «هنر» در جریان یک «انقلاب» یا «اعتراض» میشود. این نوشتار تلاش میکند که تصویری واضحتر و کاملتر از آن را پیشرو بگذارد و آن را در چارچوب شناختهشدهی آکادمیک، امّا کمتر پرداختهشده، یعنی «زیباییشناسی اعتراض» توضیح دهد.
از «زیباییشناسی» تا «اعتراض»؛ چیست؟ چه کار میکند؟
در طی دههی اخیر که شاهد انفجارهایی از ظهور «جنبشهای اعتراضی» در جهان بودیم، محققان حوزهی جنبشهای اجتماعی تلاشهای فراگیر و تازهای را مجدداً برای توضیح ریشهها، فرآیندهای شکلگیری، تأثیرها و نتایج آنها آغاز کردهاند. رقابت میان تئوریهای آکادمیک برای توضیح «جنبشهای اعتراضی» باعث پیوند و ایجاد رابطهی معنادار بین شاخههای مختلف علوم شده است که «زیباییشناسی اعتراض» نیز محصول آمیزش بین شاخههای مختلف جامعهشناسی، علوم سیاسی، فلسفه و هنر است.
به کوتاهی، زیباییشناسی اعتراض، فرآیند مبارزهی جنبش برای «دیدهشدن» و «شنیدهشدن» را زیر ذرهبین بررسی و تحلیل قرار میدهد. زیباییشناسی اعتراض تلاش میکند که جنگ و مبارزهی جنبش علیه رژیمها، ساختارهای اقتصادی، نابرابریها و بیعدالتیها را از طریق «فرهنگ بصری» در معرض دید قرار دهد. به همین خاطر، در اینجاست که پیوندهای سیاسی بین «بدن»، «پیام»، «اجرا» و یک «فضا» برقرار میشود. این شیوهی مبارزه، «سیاست» را در شکلهای مختلف و نمادینی «اجرا» میکند.
بدین ترتیب، زیباییشناسی اعتراض به دنبال استفاده از کیفیت و پتانسیل سیاسی مجموعهای از عناصر بصری، مادی، متنی، اجرایی است که قابلیتهای شاخصی در تولید و انتقال یک پیام دارند تا در نهایت جنبش را به شکل دلخواه معترضان «بازنمایی» کنند. این عناصر، طیف وسیعی از نمادها، علائم، گرافیتیها، سرودها، رقصها، نمایشهای اعتراضی، شعارها، رنگها، طنزها، اشیاء و حالتهای نمادین بدنی را شامل میشود. بهرهگیری اعتراضی از اینها، ظرفیتهای بالایی برای تکرار و به اشتراکگذاری و بازتولید موافقت دارند [۱]. به همین دلیل است که تحقیقات انجام شده، زیباییشناسی اعتراض را در راستای ایجاد یک «صدای سیاسی» مورد تأکید قرار میدهند [۲].
«صدای سیاسی» که از کاربرد عناصر بهظاهر خنثی مثل اشیاء، رنگها، ژستهای بدن و … ایجاد میشود، دیگر خاصیت خود را به عنوان یک شی، رنگ یا یک فرم از دست میدهند و درون تعاملات سیاسی قرار میگیرند. بهطور مثال «سلام سه انگشتی» که برای اولینبار در سال ۲۰۱۴ توسط معترضان تایلندی مورد استفاده قرار گرفت، به سرعت، به نمادی از مبارزه علیه سلطنت، دموکراسیخواهی، مقاومت و همبستگی تبدیل شد و معترضان از آن در سراسر جهان مثل میانمار و هنگکنگ مورد استفاده قرار دادند. یا کاربرد زیباییشناسی اعتراضی «گُل»، آن را به چیزی فراتر از یک «گیاه» تبدیل میکند. آنها در چنین کاربردی، تجسم آشکاری از صلح، انقلاب، نوعدوستی، آزادی، مقاومت و تلاش برای بهبود وضعیت جامعه و نمادی از «کنش بدون خشونت» و پرهیز از جنگ هستند. به همین دلیل است که گل «میخک» به نماد برانداختن قدیمیترین دیکتاتوری اروپا توسط ارتش پرتغال بدل شد؛ گل «یاس» سمبل سرنگونی بن علی در تونس، و گل «رُز» نشان شورش علیه «ادوارد شواردنازه»، رییس جمهور پیشین گرجستان است.
اما «زیباییشناسی اعتراض» چگونه باعث تأثیرگذاری بر معترضان و شکلگیری بسیج در کنش جمعی میشود؟
همانطور که اشاره شد، شکلگیری پیوندهای سیاسی بین اجزای مختلف که منجر به بروز یک «صدای سیاسی» میشود، ناشی از تعامل پیچیدهی بین تصاویر، عملکردها، آکوستیک و … است. احساس جدیدی که از رهگذر این فرآیند بین مردم شکل میگیرد نیز منجر به وابستگی، تزلزل [۳] ارزشهای رسمی و پایداری در مسیر مبارزه میشود.
نکتهی مهّم در اینجاست که معترضان «پیامهای رمزگذاری شدهای» را درون اَکتها قرار میدهند و چون با جلوههای خاص و با احساسات و عواطف ترکیب میشوند، پتانسیل قدرتمندی در مشارکت اعتراضی و بسیج کنش جمعی دارند. این پیامها به دلیل خاصیت اجرایی و نمایشی آن، تأثیرگذاری عاطفی، انتقال سریع و ضرورتهای اخلاقی که ایجاد میکند، رفتاری شبیه ویروس یافته و به سرعت به دیگران سرایت میکند و با گستردهترکردن دامنهی کنش اعتراضی، هر کسی میتواند در فرآیند بازنمایی، بازتولید و مشارکت اعتراضی نقشی ایفا کند. بهطور مثال کنش نمادین زنان با مشتهای گرهکرده و نشان پیروزی بر روی سطلهای زباله یا خودروها، پیامهای رمزگذاریشدهای مبتنی بر مقاومت و مبارزه با دیکتاتوری حاکم بر ایران و تغییر سیاسی در قالب «انقلاب» را دنبال میکند. پس از آن، به دلیل خاصیت اجرایی، تأثیرگذاری قدرتمند عاطفی بر دیگر افراد و بیانگر اهداف و ارزشهایی که مؤید این خیزش انقلابی هستند، بهسادگی یک ویروس در همهجا منتشر شدند.
انتخابهای زیباییشناختی علاوه بر نقش مؤثری که در دعوت به کنش اعتراضی، هویتسازی، انتقال ایدهها، همبستگی، مقاومت، مبارزه، متزلزل کردن ارزشهای ایدئولوژیک و فرهنگ حکومتی ایفا میکنند، به دلیل تأثیر بهسزایی که در «آگاهی» عمومی از وضعیت جامعه نیز دارند، مورد توجه قرار گرفتهاند [۴]. روایتهای تولید و بازتولید شده از طریق انتخابهای زیباییشناختی به خوبی وضعیت اسفبار و بحرانزدهی جامعه را از طریق ایجاد کانالهای ارتباطی ـ گفتمانی جایگزین [۵] در اختیار ناظران قرار میدهد. در نهایت پیوند بین همهی نتایج انتخابهای زیباییشناختی است که قدرت تغییر رژیمها، ساختارها، ایدهها و مناسبات نهادینه شدهیِ نابرابر را به دست میدهد.
البته انتخابهای زیباییشناسی اعتراضی بنا بر یک تقسیمبندی کلّی میتوانند به دو شکل «بیواسطه» و «با واسطه» انجام شوند. اشکال بیواسطهی آن نیازمند حضور فیزیکی در یک فضا و اجرای آن است. آنچه در قلمروهای اعتراضی و در فضای شهری توسط معترضان انجام میشود، در این دسته قرار میگیرد. امّا شکل «با واسطه» یا«غیرمستقیم» نمونههایی را در بر میگیرد که عمدتاً از طریق پلتفرمهای آنلاین و رسانههای اجتماعی تولید و بازنشر میشوند. سرودهای اعتراضی، گرافیتیهای تصویری و ویدئوها، مثالهایی برای این دستهاند.
زیباییشناسی «جنبش ژینا»؛ چه چیزهایی جدید است؟ چه نتایجی دارد؟
هر چند خیزش کنونی به خاطر ساختارها و ویژگیهایی که دارد، درون چرخهی جدید اعتراضها در ایران که از «دیماه ۹۶» آغاز شد، قرار میگیرد، امّا یک فصل نو و منحصربهفرد در تاریخ معاصر اعتراضها در جامعهی ایران است. ساختارهای متحرک، تداوم زمانی خیزش سراسری، ایدهها و ارزشهای نوظهور، فراملّیسازی جنبش، بهکارگیری تاکتیکهای متعدد و منعطف، شکلگیری پیوندهای اتنیکی و پایدار، مشارکت گروهیـسازمانیـصنفی در اعتراضها، کنش سایبری و متحولکنندهی معترضان، دگرگونی در اجرای سیاستهای عدم همکاری مثل اعتصاب، تحول نسلی، درگیرشدن گروهای اجتماعی سیاسی ـ اجتماعی مختلف در کنش اعتراضی، ایجاد همبستگی بین سطوح ملّی و فراملّی، جذب مخاطبان جهانی و توجه عمیق رسانههای مرجع جهانی، حجم روزافزون فشارهای بینالمللی دولتی ـ سازمانی بر جمهوری اسلامی و همزمانی تمام این عوامل و البته عناصر زیباییشناسی اعتراض، تنها نمونههایی برای اثبات این ادعا هستند.
فارغ از این تفاوتهای چشمگیر، کمتر لحظهای اعتراضی در تاریخ معاصر اعتراضها و جنبشها در ایران وجود دارد که اینچنین شاهد فوران «زیباییشناسی اعتراض» بوده باشیم. پیش از خیزش کنونی، این «جنبش سبز» بود که اولین نمودهای «انتخابهای زیباییشناسی» در اعتراضها به نتایج انتخابات را پیش آورد. وجه غالب «زیباییشناسی اعتراض» در دوران «جنبش سبز» با سرودهای اعتراضی، انتخاب رنگ سبز، راهپیمایی سکوت و شکلگیری جمعیت چند میلیونی و برخی گرافیتیهای خیابانی و ژستهای نمادین مرتبط است که در نوع خود چشمگیر و قابل ستایش بود، امّا به دلایل مختلف توانایی تبدیل شدن به یک کانال ارتباطی ـ گفتمانی جایگزین را پیدا نکرد. علاوه بر این فرصت تبدیل شدن به یک جریان فراگیر و همهگیر که بتواند مسیر تغییر سیاسی را با تکیه بر یک جریان اجتماعی دنبال کند، نیافت. هر چند موج دوم چرخهی جدید اعتراضها در ایران، یعنی «آبان ۹۸» نیز باعث ظهور مجدد «زیباییشناسی اعتراض» در فرمهای دیگری شد، امّا اعتراضهای آبان هم نیز پتانسیلهای لازم را برای بدلشدن به یک «همهگیری» و جریان اثرگذار و غالب کسب نکرد.
امّا معترضان در خیزش کنونی، دست به انتخابهای جدیدی زدند که قبلاً کمتر وجود داشتند. جریان زیباییشناسی اعتراض که از زمان خاکسپاری ژینا (مهسا) امینی شروع شد، به سرعت خود را به نوعی از «مرجعیت» در کنشگری رساند و به دلیل خاصیتهای این عناصر زیباییشناسی، با حجم فزآینده و روبهرشدی در بازتولید و گسترش آن مواجه شدیم. مراسم نمادین گیسوبران، آتشزدن و چرخاندن روسریها، کنش نمادین و مقاومت تک نفره مقابل نیروهای امنیتی، سرودهای اعتراضی به صورت فردی یا دستهجمعی، نمایشهای اعتراضی مثل خاکسپاری شهدای خیزش، رژهی نمادین زنان در خیابان ولیعصر، گرافیتیهای خیابانی، پایکوبی جمعی به دور آتش، پاشیدن رنگ قرمز بر روی شخصیتهای اسطورهای حکومت، کنش نمادین بادکنکهای حاوی پیامهای خیزش، شعار «زن زندگی آزادی» و آثار غیرقابل شمارشی که در قالب ویدئو، تصاویر گرافیتی، میمها و انیمیشن در پلتفرمهای آنلاین قرار گرفتند، بخشی از انتخابهای زیباییشناسی اعتراض در این خیزش هستند.
امّا این انتخابها و جریان زیباییشناسی چگونه بر «جنبش ژینا» تأثیر میگذارد و چه پیامدهایی دارد؟
این خیزش بیسابقه و کمنظیر تحت تأثیر عوامل مختلفی در این ابعاد رشد کرده است و بدون شک، هیچ متغیری به تنهایی توانایی ارائهی توضیحی روشن از دلایل شکلگیری، فرآیندها، ابعاد و چشماندازهای آن ندارد. امّا تجربهی مستندشدهی این خیزش، به همراه نمونههای تأییدشدهی آن در دیگر کشورهای جهان میتواند نشان دهد که یکی از مهّمترین دلایل قوتگرفتن جنبش کنونی تأکید بر عناصر زیباییشناسی و بهکارگیری آن است. در ادامه بخشی از مهّمترین تحولها و پیامدهای آن را با ذکر چند نمونه میآیند.
چارچوبسازی و هویتیابی: تأکید بر عناصر زیباییشناختی و بهکارگیری آن فرآیند چارچوببندی و هویتسازی جنبش را تسریع میکند. در این معنا، اَکتهای زیبایی شناختی دلالت بر عاملیت، ساخت معنا و مجادله بر سر واقعیت و بازنمایی آن را دارد. از این رهگذر چارچوبهای تفسیری را که پیشرو میگذارد، در عینحال پنجرهای برای دیدن جهان و هم مبارزهای بر سر واقعیتهای تحمیلی از سوی نظام سیاسی است. در بستر آن افراد را قادر میسازند که رخدادهای زندگی را «مکانیابی، درک، شناسایی و برچسبگذاری» کنند [۶] تا در نهایت منجر به هدایت در «کنش جمعی» شوند. نمونههایی از انتخابهای زیباییشناختی که به فرآیند چارچوبسازی و هویتیابی «انقلاب ایران» کمک کرد، نمایش اعتراضی گیسوبران، شعار پیشرو «زن زندگی آزادی»، سرودها و بازخوانیهای دانشجویان دانشکده موسیقی و هنر تهران و برخی دیگر از سرودهای اعتراضی مثل «برای…» از شروین حاجیپور است. بهطور مثال این سرود که نتیجه بازخوانی او از کمپین توییتری معترضان دربارهی دلایل خود برای حضور در خیابان بود، نشان میدهد که چگونه بازنمایی واقعیت و برچسبگذاری آن، منجر به مشارکت در کنش جمعی و ساخت هویتها و چارچوبها میشود.
تداوم دامنهی زمانی خیزش: یکی از مهّمترین ویژگیهای زیباییشناختی اعتراض، پیشنهادن راههای آلترناتیو و کمخطرتر برای مشارکت در «جنبش» است. زمانی که اعتراضها به هر دلیلی از جمله سرکوب فراگیر، نقش مرکزی خود را در «خیابان» از دست میدهند، انتخابهای زیباییشناختی اعتراض میتوانند موج جدیدی را برای تصاحب دوبارهی خیابان و آمادگی ذهنی معترضان برای حضور مجددشان را فراهم کنند و در عینحال، دامنهی زمانی خیزش را با پر کردن خلاءهای زمانی تداوم بخشند. در طی خیزش کنونی نمونههای زیادی مشاهده شد که فاصلهی بین کنش جمعی را پر کردند: مقاومت و مبارزهی ستایشبرانگیز دانشجویان کشور، دیوارنویسیهای خیابانی، کنش نمادین بادکنکها، خونآلودکردن جویها و حوضچهها، کنشهای نمادین تکنفره مثل رقص اعتراضی در میدان آزادی، سرودها، انیمیشنها و میمهای انقلابی چنین کارکردهایی نیز داشتند.
امّا علاوه بر این مورد، آنها به دلیل ایجاد مسؤولیتهای اخلاقی و احساس فوریت در مشارکت خیابانی و همچنین عواطف گستردهای که ایجاد میکنند، ممکن است بدون وقفهی زمانی، حضور در خیابان را تداوم بخشند. پس آنها هم قابلیت تداوم زنجیرهی اعترضات و هم متصلکردن زنجیرهها را بههم دارند.
فراملّیسازی جنبش، جذب مخاطبان جهانی و توجه رسانههای مرجع رسمی: احتمالاً یکی از متمایزترین جنبههای این خیزش انقلابی در مقایسه با اعتراضهای چند دههی اخیر، فعالشدن کمسابقهی ایرانیان و حامیان جهانی در کشورهای سراسر دنیاست. مطالعات آکادمیک در حوزهی فراملّیسازی، بینالمللیشدن یا جهانیشدن جنبشها تمایل دارند تا انتقال ایدهها، ارزشها و موضوعات مورد منازعه را از یک سطح ملّی به فراتر از آن مورد بررسی قرار دهند. بههمین دلیل یافتههای جدید بر قابلیتهای ممتاز انتخابهای زیباییشناسی در جلب توجه رسانههای جهانی، پیداکردن حامیان بینالمللی و تداوم خیزش فراتر از مرزها تأکید میکنند. این خیزش انقلابی به خوبی توانست آرمانها، ایدههای پیشرو و ارزشهای مشترک را در قالب اَکتهای زیباییشناختی مثل مراسم نمادین گیسوبُران، شعار «زن زندگی آزادی» و محتوای ترانهی «برای…» انتقال دهد. اجراهای متعددی که به زبان اصلی و زبانهای دیگر از سوی هنرمندان غربی از ترانهی «برای…» و همراهی بسیاری از زنان شناخته شده با گیسوبران این مدعا را معتبر میکند.
تقویت حس مقاومت، مبارزه، پیروزی و فروریختن دیوار ترس: همانطور که اشاره شد، یکی از بارزترین ویژگیهای «زیباییشناسی اعتراض» ترکیب احساسات قوی با اَکت اعتراضی در یک حالت «اجرایی» است که در نهایت حجم عواطف و انگیزههای ورودی را به شکل غیرقابل محاسبهای افزایش میدهد. ساخت چنین صحنههایی به دلیل تأثیرگذاری قوی بر اذهان، یکی از کاتالیزورهای قدرتمند در هدایت کنش خیابانی، بازسازی مجدد جنبش، تقویت حس مبارزه تا پیروزی و البته فروریختن دیوار ترس است. از آغاز خیزش انقلابی، خیابانها و پلتفرمهای آنلاین پر از تصاویر و ژستهای نمادینی شد که معترضان را در یک «اجرای نمادین» نشان میدادند. یکی از اولین تصاویری که به سرعت سرایت کرد، دختری را نشان میداد که در یک میدان اعتراضی موهای خود را از پشت میبندد، عینک خود را صاف میکند و دستان خود را به نشان پیروزی بالا میبرد و به مسیرش ادامه میدهد. پس از آن، تصاویری این چنینی به شکلهای مختلفی بازاجرا شدند.
گسترش دامنهی مشارکتکنندگان، ساخت مسیرهای تازه و تاکتیکهای جدید و منعطف: اَکتهای زیباییشناختی در عینحال که در ارتباط مستقیم با «خیابان» قرار دارند، دامنهی کنش مشارکتی را فراتر از «حضور در خیابان» ترسیم میکنند. «زیباییشناسی اعتراض» به شکلی غیر مستقیم این واقعیت انکارناپذیر را تأیید میکند که هر فرد، پتانسیلهای متفاوتی در نوع مشارکت در جنبش دارد. میزان ریسک پذیری، سطح و شدت سرکوب، میزان کنترلهای امنیتی توسط یک دیکتاتوری بیرحم، بحثها در مورد میزان اثرگذاری و مشارکت در میدان اعتراضی در خیابان و چیزهایی از این دست، میتوانند موانعی جدی در عدم جذب دیگر افراد باشند. با این حال، زیباییشناسی اعتراض این خاصیت را دارد تا با ایجاد آلترناتیوهای جایگزین، چشماندازها و راههای مشارکتی دیگری را در یک «خیزش انقلابی» ارائه کند. در کنار دیگر عوامل مثل حجم بحرانهای انباشته و نارضایتیهای عمومی و جنس جدید این خیزش، این راههای جایگزین و خلاقانهی زیباییشناختی بودند که باعث مشارکت گستردهی افراد در این خیزش انقلابی شدند. طیفی متنوعی از گونههای مشارکت که میتواند از کنش مستقل و فردی مثل دیوارنویسی، پولنگاری، خونآلود کردن جویها و حوضچهها، نصب بنرهای نمادین و تولید محتواهای بصری، تا کنش جمعی مثل نمایشهای اعتراضی در دانشگاه و تولید آثار هنری مثل موسیقی، رقص جمعی به دور آتش و … را شامل شود.
جمعبندی: بهنظر میرسد که «جنبش ژینا» به یک مبارزهی متوقفنشدنی بر سر ارزشها، ایدهها و آرمانهایی تبدیل شده که قرار است سیاست، فلسفه و هنر در یک پیوند متقابل و معنادار آنها را محقق کنند. بههمین خاطر، کنشهای زیباییشناختی به روح این جنبش انقلابی تبدیل شدهاند و انرژی و قدرت این خیزش انقلابی را برای سرنگونی یک رژیم فاسد و قسیالقب تأمین میکنند. این خیزش انقلابی یکی از موفقترین نمونههای انتقال و انتشار ایدههای آزادیخواهانه و برابریطلبانه در تاریخ سیاسی اعتراضها در ایران است که راهها و مسیرهای تازهای را به صورت مرتب پیشپا میگذارد.
منابع و پینوشت:
*در ادبیات جنبشهای اجتماعی و بنابر تمایل کنشگران، استفاده از مفهوم سیاسی «انقلاب» رایج است. آنها برای اشاره به یک «رویداد متحولکننده»، «متمایزکننده» و جداسازی یک حرکت جمعی که منجر به تغییرهای قابل وجهی در نظام اجتماعی استفاده شده، آن را بهکار میگیرند. بهطور مثال «انقلاب پنگوئن» در شیلی در سال ۲۰۰۶ و «انقلاب هنگکنگ» در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، دو نمونه از بهکارگیری این مفهوم در چنین تعریفی است. این تمایل نزد تحلیلگران، برخیرسانهها و نیز کنشگران جنبش انقلابی اخیر نیز دیده میشود هر چند با تکیه بر تعریف این مفهوم در علوم سیاسی، یک «تغییر دگرگون کننده و سریع در حوزهی نظام سیاسی» رخ نداده است. ما با آگاهی به این موضوع، در سراسر این پرونده از مجموعه اعتراضات اخیر ایران با عنوان «خیزش انقلابی» یاد کرده و میکوشیم مولفههای «جنبش ژینا» را در آن مطالعه، شناسایی و گزارش کنیم.
۱.«بازتولید موافقت» در لحظههای اعتراضی را معمولاً به فرآیند «انتقال پیام» به ناظران و تماشاگران، تأمل، دیدهشدن اعتراض، شنیدهشدن، همذات پنداری با موضوع مورد منازعه و در نهایت مشارکت دیگر افراد در جنبش میگویند.
۲. McGarry, A., Erhart, I., Eslen-Ziya, H., Jenzen, O., & Korkut, U. (2019). The aesthetics of global protest: Visual culture and communication (p. 300). Amsterdam University Press.
۳. Butler, J. (2015). Notes toward a performative theory of assembly. harvard university Press.
۴. Doerr, N., Mattoni, A., & Teune, S. (2013). Advances in the visual analysis of social movements. Emerald Group Publishing.
۵. Tulke, J. (2013). Aesthetics of Crisis: Political Street Art in Athens in the Context of the Crisis. Yayımlanmamış Yüksek Lisans Tezi, Berlin: Humboldt University.
۶. Benford, R. D., & Snow, D. A. (2000). Framing processes and social movements: An overview and assessment. Annual review of sociology, 611-639.
2 پاسخ
زشتی شناسی نیروی ضد مردمی بسیج
شاید بتونم تصور کنم که چقدر دردناکه که بدونی هیچی نیستی. نه استعدادی، نه هنری، نه عشقی و نه توجهی. ولی بدون که آدمهای عادی زیادی روی زمین هستن که فاقد همه این چیزهان. با مقداری پشتکار و تلاش می تونی بالاخره در یه کاری موفق و سرآمد بشی ولی قطعا نه یه شبه. اگر قرار بود همه به دلیل نداشته هاشون دست به خون دیگران آلوده کنن و خودشون رو به هر قیمتی که هست نشون بدن سنگ روی سنگ بند نمیشه. به شیطان قسم که اگر خرخره دو میلیون نفر آدمایی که از شما به هر جهت بهتر هستن بجوید حتی یک ارزن به قیمت شما اضافه نمیشه. شما فقط تبدیل به یه موجود پوچ میشی که حالا جنایتکار هم هستی. درست مثل ملا علی ملقب به خامنه ای که بی هیچ استعدادی و تلاشی و درس خوندنی رهبرش کردن تا بزرگترین و ثروتمندترین کشور خاور میانه رو به گند بکشه. این روزها میگذره و روز پاسخگویی میاد. ببین جوابت چیه به نونی که سر سفره والدینت خوردی، به مردمت و به کشورت. از بسیجی ها در تاریخ ایران به حروم زاده های بی وطن یاد خواهد شد.
دستکم جوری بنویسید که جذابیت برای خواندن داشته باشد. اطاله کلام ، روده درازی ، جمله بندی و نحوه ورود کج و کوله به بحث، متن جُزوه طور:(
دیدگاهها بستهاند.