زیتون- سینا پاکزاد: این روزها همه بهدنبال شخصیتی میگردند که بتواند اردوگاه اصولگرایان را زیر چتر خود آورده و در هماوردی با حسن روحانی در انتخابات آینده پیروز از میدان بیرون بیاید. اینچنین است که با سفرهای استانی محمود احمدی نژاد و سعی جلیلی گوشها تیز میشوند و یا با مانورهای تبلیغاتی سردار قاسم سلیمانی و کنایههای گاه و بیگاه محمدباقر قالیباف به دولت٬ گمانه زنیها درخصوص کاندیداتوری هر یک از آنها تقویت میشود. برخی نیز تصور می کنند که این بار قرار است یک چهره کمتر شناخته شده و غیرجدی نظیر موقعیتی که احمدی نژاد در سال ۸۴ از آن برخوردار بود به صحنه آمده و دوران ریاست جمهوری روحانی را به پایان برساند. با تمام این حدس و گمان اما بهنظر می رسد طراحی های خطرناکتری انتظارِ میانهروها در انتخابات آینده را میکشد.
پرسشهای استراتژیک
چندی پیش، یک متن تحلیلی به همراه پیوست توصیههایی به اتاق فکرهای زیر نظر سپاه و سازمان بسیج ارسال شده که گزارشی از آن در اختیار « زیتون » قرار گرفته است. در این گزارش یکی از پرسشهای محوری برای ورود به انتخابات پیشرو٬ مواهب و مضرات تداوم ریاست جمهوری روحانی است. بر این اساس قرار است تا تیمهای فکری نزدیک به این نهادها این سوال را از زوایای مختلف بررسی کرده و جمع بندی نتایج را تا شهریورماه در اختیار مسئولان خود قرار دهند.
دولتی با تابلوی اعتدالگرایی اما ضعیف شده و ناتوان قاعدتا بستر مناسبی برای تقویت حضور سپاهیان و تندروها در اداره کشور و تغییراتی همچون انتخاب رهبر جدید را فراهم خواهد آورد
طرفه آنکه در متن ارسال شده به آنها چند پیش فرض نیز طرح شده که به طور مشخص قرار است بر روی آنها فعالیت فکری و نظری صورت بگیرد. شاید جنجالیترین بخش این پیش فرض ها معطوف به مدیریت شرایط خاص در زمانی است که دولتی زاویهدار با «نیروهای انقلابی» بر سر کار است. تهیه کنندگان این برنامه منظور خود را اینگونه توضیح دادهاند که آیا انتقال قدرت به رهبری جدید در زمان حضور نیروهای غیرانقلابی و اصلاح طلب در دولت با کمترین تنش همراه خود بود یا در زمان حضور دولتی انقلابی و اصولگرا؟ در این شرایط فرآیند پذیرش اجتماعی این انتقال قدرت در کدام فضا به شکل مطلوبتری به انجام میرسد؟ در همین زمینه در پیوست این متن به نقش آفرینی این روزهای ایران در سوریه اشاره شده و سوال شده که اگر همین تحولات در زمان دولت اصولگرا و انقلابی نیز رخ داد میداد افکار عمومی به آسانی با آن کنار میآمدند؟
هر چند گزارشی از این متن به دست «زیتون» رسیده و نه اصل سند اما همین اطلاعات نیز نشان میدهد که نهادهای نظامی در ایران برنامههای پیچیده و خطرناکتری برای دولت حسن روحانی در سر دارند که از مولفه های یک رقابت انتخاباتی عادلانه برخوردار نیست. اظهارنظر برخی مقامات دولت همچون ترکان که گفته احمدی نژاد گزینه اصلی اصولگرایان برای انتخابات نیست و یا صالحی امیری که معتقد است احمدینژاد به عرصه میآید اما تا آخر نمی ماند شاید بخشی از این پروژه باشد.
سناریوهای پیش رو
اکبر ترکان، مشاور عالی رئیس جمهور چندی پیش در مصاحبه با «انتخاب» گفته بود: «جناحی که میخواهد برای آقای روحانی رقیب بتراشد، کاندیدایش کسی دیگر است و احمدینژاد تنها یک سرگرمی است. رقیب اصلی را بعداً رو میکنند.» همچنین سیدرضا صالحی امیری در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد میگوید: «هرچند معتقدم احمدینژاد برای شکستن مرزها و بخشی از هنجارهای اجتماعی به انتخابات ورود خواهد کرد و تا آخر انتخابات در صحنه باقی نمیماند. او میآید که فضا را برای حضور دیگران باز کند.»
در واقع احتمال دارد برخی نامزدها تنها برای به چالش کشیدن دولت حسن روحانی و خسته کردن حریف خود پا به میدان بگذارند تا علاوه بر جلوگیری از افزایش آرای روحانی نسبت به انتخابات ۹۲، دولت دوازدهم نیز با توانی ضعیفتر و آسیب دیده شروع به کار کند. دولتی با تابلوی اعتدالگرایی اما ضعیف شده و ناتوان قاعدتا بستر مناسبی برای تقویت حضور سپاهیان و تندروها در اداره کشور و تغییراتی همچون انتخاب رهبر جدید را فراهم خواهد آورد.
با توجه به داده های مورد اشاره می توان انتظار داشت که تندروها در انتخابات آینده یک استراتژی چند ستونی را پی خواهند گرفت: ادامه ریاست جمهوری حسن روحانی در سر و شکلی ضعیف شده و ناتوان از رویایی با افراطیون، جلوگیری از افزایش قابل توجه آرای وی نسبت به دوره قبل و حتی تلاش برای ریزش آن، و دسته آخر شکست وی در عرصه انتخابات. با این وجود با توجه به تحرکات رسمی و غیر رسمی مخالفان دولت و همچنین دستورالعملی که به اتاق فکرهای دو نهاد تاثیرگذار نظامی ارسال شده احتمال سرمایهگذاری مخالفان دولت بر ۲ گزینه اول از همه بیشتر خواهد بود مگر آنکه معادلات داخلی و منطقهای به گونهای دیگری رقم بخورد. بهنظر میرسد آنها بیشتر به دنبال دولتی مسلوب الاختیار و بیانهخوان هستند تا گرفتن صندلی ریاست جمهوری. در این شرایط به نظر می رسد هدف تک دورهای کردن دولت حسن روحانی آدرس انحرافی مخالفان دولت باشد تا توجه اصلاح طلبان و میانهروها از سناریوی اصلی تندروها برای دولت دور شود. سناریویی که بیش از صندلی ریاست جمهوری، جایگاه اصلاح طلبان و میانهروها نزد افکار عمومی را نشانه گرفته و یادآور نظریه «کاتالیزور» بودنشان در فضای سیاسی خواهد بود. آیا دولتمردان و حامیان اصلاح طلبِ دولت برای خنثیسازی این برنامه های فکری کردهاند؟
یک پاسخ
سردار نقدی را نامزد کنند ، حتما انتخاب و جنس جور میشود ، هر سه قوه در اختیار برادران عراقی ، کاظم شون هم بگذارند معاون اول نظام ، چیزی از محمد رضا خان رحیمی کم نداره !!
دیدگاهها بستهاند.