یادداشت

رویگردانی بازاریان از حکومت و پیوستن آنها به خیزش مردمی

بازاریان نقش تعیین‌کننده‌ای در وقوع انقلاب ۵۷ داشتند. بخشی از حزب مؤتلفه به نام موتلفهٔ بازار پیش از انقلاب نقش مهمی در فعالیت‌های سیاسی ایفا کرد. این بخش که با نام اصناف جمعیت موتلفه در بازار تهران شناخته می‌شود و قوی‌ترین شاخه موتلفه ‌به شمار می‌آید، حمایت از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و خیزش‌ها و شورش‌های بعدی را بر عهده داشت. از بازاریان سرشناسی که عضو حزب موتلفه اسلامی و از حامیان انقلاب اسلامی بودند می توان به حبیب‌الله عسگر اولادی، اسدالله لاجوردی و اسدالله بادامچیان اشاره کرد.
حمایت آنها از حکومت جمهوری اسلامی تا سالها بعد از انقلاب نیز ادامه یافت. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، این حزب به منسجم‌ترین نیروی سیاسی جناح راست بدل شد و به عنوان یکی از پرنفوذترین جناح‌ها در حزب جمهوری اسلامی دستِ‌ کم تا پایان دهه نخست انقلاب، این جایگاه را حفظ نمود.
بازاریان تا چندی پیش همچنان بازوی حمایتی قوی مالی و سیاسی برای جمهوری اسلامی محسوب می شدند اما به راستی چرا در خیزش اخیر مردم ایران پس از مرگ مهسا امینی، بازاریان به جای ایستادن کنار حکومت به مردم پیوستند و با اعتصاب های سراسری حمایت خود را از انقلاب قریب الوقوع و سقوط جمهوری اسلامی نشان دادند؟

تغییر در ساختار بازار
پس از انقلاب ۵۷، طی ۴۳ سال، همگام با گسترش شهرسازی، تغییر در سبک ساخت و سازهای شهری و توسعه کلان شهرها منجر به ساخت پاساژها و مال هایی شد که ساکنین محلات را از مراجعه به بازار تهران بی نیاز کرده است. در کلان شهر تهران، مردم گاهی برای خریدهای کلی یا برای گردش و تفریح به بازار تهران می روند و ترجیح می‌دهند نیازهای روزانه خود را از بازارچه ها و پاساژهای محلی تامین کنند.
به راه افتادن کسب و کارهای اینترنتی و پلتفرم هایی مانند دیجی کالا (با کارکردی شبیه آمازون) به جای خرید مستقیم از دکان ها و مغازه ها و نوآوری هایی که بیشتر اینترنت محور و مبتنی بر سواد، دانش و مهارت استفاده از کامپیوتراست، نسل قدیمی بازاریان را به حاشیه رانده است. بازاریان قدیم اغلب یا بر اثر کهولت سن و بیماری درگذشته اند یا در سنین بازنشستگی هستند و دیگر مانند قدیم فعالیت تجاری و سیاسی ندارند.

تغییر در ساختار ایدئولوژیک
بازاری های قدیم جای خود را به نسل جدیدی از بازاریان جوان داده اند که به لحاظ ایدئولوژیک از نسل (های) پیشین خود فاصله بسیار دارند. نسل جدید بازاری ها بر خلاف پدرانشان تحصیل کرده و آگاه هستند. بسیاری از آنها بعد از پایان دوره متوسطه ترجیح داده اند وارد بازار کار شوند و بسیاری نیز دارای تحصیلات عالی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشند.
آنها پیوند محکمی با جامعه روحانیت ندارند بنابر این حمایت مالی و معنوی از این قشر برای آنها محلی از اعراب ندارد. بازاریان قدیم فرهنگ و سنن ویژه خود را داشتند، آنها قشر خاصی از طبقه مرفه و نیمه مرفه جامعه با حلقه بسته ای از هم صنف های واپس گرای خود بودند که عمدتا ضد نوگرایی و طرفدار ارتجاع روحانیت بودند. امروز نسل جدید بازاریان هیچ سنخیتی با حجره داران مذهبی قدیمی ندارند. آنها به دلایل بسیار که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، پیوند خود را از نسل پیشین گسسته اند.

تغییر در ساختار تجارت
به مدد سیاست های ناکارآمد جمهوری اسلامی، اقتصاد ایران که تا پیش از انقلاب ۵۷، اقتصادی تولیدی بود به اقتصاد وارداتی تبدیل شد و بازاریان نسل جدید به جای فروش محصولات تولید داخل، کالاهای وارداتی را به دست مصرف کننده می رسانند. واردات کالا نیازمند ازتباط با دنیای بیرون از مرزها و حضور در دنیای تجارت جهانی است. تجارت در دنیای فعلی نیازمند سیاست گذارانی با دانش و آگاهی از بازارهای مالی جهان، نظام های پولی،عوامل سیاسی تاثیرگذار بر نرخ ارز و تسلط بر راه های ارتباط موثر با شرکای تجاری برون مرزی است. نبود سیاست گذاری مناسب و عدم به کارگیری مبانی نظری اقتصاد و تجارت جهانی به سبب کم دانی و نادانی دولتمردان در کنار تحریم های اقتصادی و سیاسی که به مدد فزون خواهی جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی روزبه روز ایران را به انزوا کشانده، اقتصاد نیمه جان واردات محور ایران را بیش از پیش به پرتگاه رکود نزدیک کرده و باعث سرخوردگی این نسل و نا امیدی آنها از ارتباط تجاری با دنیای بیرون شده است. حالا آنها صرفا فروشنده محصولات وارداتی هستند و امکان صادرات اقلام محدود تولید شده در ایران را ندارند.

محدودیت های دست‌وپاگیر
محدودیت دسترسی به اینترنت و پلتفرمهای فعال در فضای مجازی که به کسب و کارهای اینترنتی رونق بخشیده بود باعث رویگردانی نسل جدید بازاری ها از جمهوری اسلامی شده است. در دنیای امروزبسیاری از کسب و کارها و فروشندگان مبادرت به فروش اینترنتی محصولات خود یا کالاهای وارداتی از طریق وبسایت ها یا پلتفرم های آنلاین می کنند که آن هم به مدد نوسان سرعت اینترنت و فیلتر گسترده سود چندانی برای نسل جوان فعال در بازار ندارد.

تحریم‌ها
تحریم های اقتصادی و سیاسی بیش از همه، کسب و کارها و فعالان بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان مثال بر اثر تحریم ها، صنعت گردشگری که از بازوان رونق اقتصادی و کسب و کارهای شهری و روستایی به شمار می آید دچار رکود شده است. بر اساس داده های بانک جهانی، در سال ۲۰۱۹ و پیش از همه گیری کرونا، ایران نزدیک به ۹ میلیون گردشگر داشته در حالی که ۲۰ میلیون گردشگرازعربستان سعودی و ۲۵ میلیون از امارات دیدار کرده اند و کویت ۵/۸ میلیون نفر را به عنوان مسافر پذیرفته است.
یکی دیگر از دلایل نارضایتی بازاریان و تجار از حکومت و رویگردانی آنها از جمهوری اسلامی نوسان نرخ ارز و تلاطم های هر روزه در بازار خرید و فروش کالاهاست. اقتصاد نفت محور و واردات محور که ایران را به حیات خلوت اجناس نامرغوب چینی تبدیل کرده است بیش از پیش در مقابل نوسان های مالی جهان آسیب پذیر شده است. تقریبا همه کسب و کارها وابستگی مستقیم و غیر مستقیم به نرخ دلار و ارزهای خارجی دارند بنابراین هر گونه نوسان و بی ثباتی بازار ارز باعث ورشکستگی و زیان دهی بنگاه های اقتصادی و کسب و کارها می شود.

تورم و کاهش قدرت خرید
تورم حدودا ۵۰ درصدی و افت قدرت خرید مردم نه تنها خریداران را تحت فشار قرار داده بلکه بر کسب و کار فروشندگان و فعالان در بازار نیز تاثیر منفی گذاشته است. برای رهایی از وضعیت کنونی بازار کسب و کار، فعالان این عرصه چاره ای جز اعتراضات گسترده و حمایت از خیزش مردمی نداند.

تغییر در سبک زندگی
بازاریان سرخورده به واسطه دسترسی به اینترنت (هرچند محدود) روزانه ساعت هایی از روز و شب را به گشت و گذار در دنیای آزاد اطلاعات می گذرانند. آنها استانداردهای زندگی خود در داخل ایران را با زندگی مردم عادی و هم صنفان خود در دیگر نقاط دنیا به خصوص کشورهای همسایه مقایسه می کنند. بسیاری از آنها به کشورهای همسایه و نقاط دور و نزدیک سفر می کنند و تفاوت زندگی پر از تلاطم خود با زندگی آرام همنوعان خود در کشورهای هم رده ایران را به وضوح از نزدیک می بینند. دوستان و نزدیکان بسیاری از آنها به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند و راه رشد و ترقی را در غربت طی می کنند. در حالیکه داشتن سرپناه و وسیله نقلیه که از ضروریات زندگی امروزیست به آرزوهایی دست نیافتنی برای جوانان امروز در ایران بدل شده، هم سن و سال های آنها در رفاه نسبی و بدون دغدغه نان در کشورهای دیگرمشغول زندگی عادی خود هستند.
حضور مهاجران ایرانی در گردهمایی ها و اعتراضات علیه جمهوری اسلامی بازاریان داخل کشور را تشویق کرده تا سهمی از این خیزش داشته باشند. از آغاز قیام مردمی در ایران، بازاریان و کسبه، به ویژه در استان های محروم مانند کردستان و سیستان و بلوچستان همراهی قابل توجهی با مردم جان به لب رسیده از تبعیض، فقر و رکود گسترده داشته اند. آنها با اعتصاب و بستن مغازه هایشان می خواهند همگام با مردم یک بار برای همیشه به بی ثباتی سیاسی و اقتصادی حاضر در کشور پایان دهند

Recent Posts

بی‌پرده با کوچک‌زاده‌ها

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

سکولاریسم فرمایشی

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مسعود پزشکیان و کلینیک ترک بی‌حجابی

کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

چرا «برنامه‌های» حاکمیت ولایی ناکارآمدند؟

ناترازی‌های گوناگون، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳

غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…

۲۳ آبان ۱۴۰۳