زیتون– جمعی از نواندیشان دینی با انتشار بیانیهای درباره مسمومسازی زنجیرهای دختران دانش آموز «انگشت اتهام در این رخداد تروریستی» را به سوی «حکومت» نشانه رفتند.
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته، در ادامه میآید.
انگشت اتهام بهسوی حکومت است
مسمومسازی زنجیرهای دانشآموزان مدارس دخترانه در جایجای کشور با آماری شگفتآور رو به گسترش است. این در حالی است که حکومت، که از وظایف ذاتیاش حفظ امنیت شهروندان است، آشکارا در رسیدگی به این ماجرا تعلل میکند. تصور و برداشت افکار عمومی به آسانی میتواند مسئولیت این حوادث را متوجه حکومت کند و کرده است. فاصلهی بیسابقه و هولناک میان حکومت و شهروندان، کارنامهی تاریک حاکمان در نوع رابطهشان با مردم (به ویژه با معترضان)، به گمانهزنیهای فراوانی در باب سرمنشاء مسمومیتهای زنجیرهای دامن زده است. ناگفته پیداست که مسئولیت رفع تمامی این اتهامها با حکومت است.
در ماجرای هولآور مسمومیت زنجیرهایِ دانشآموزان دختر که ابعاد، عوامل و پیامدهای آن را هنوز نمیتوان به روشنی نشان داد، چند نکته مسلم است. نخست اینکه در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» شمار بسیاری از دختران دانشآموز بارها در فضای مدارس اعتراضشان را به بیپردهترین وجهی به شخص اول کشور نشان دادهاند. رهبر جمهوری اسلامی هم از «تنبیه» این دانشآموزان که به باور او از سر «هیجان» چنین کردهاند، علناً سخن گفته است.
از سوی دیگر، گروهی که زمانی موسوم به «لباسشخصی» بودند و در مواردی نام «خودسر» گرفتند و در ادبیات مقام اول سیاسی کشور متصف به «آتش به اختیار» شدهاند، در دهههای مختلف انواع بحرانها را برای کشور ایجاد کردهاند و حکومت هیچ واکنش جدی و تنبیهآمیزی در برابرشان انجام نداده است، بلکه به دلالت سخنان آقای خامنهای برای دلسرد نشدن جوانان مؤمن و انقلابی در واکنش به بحرانآفرینیهای این گروه سکوت اختیار شده است. این عده از مصونیت آهنین برخوردارند به طوری که پس از سالها هنوز عاملان اسیدپاشیهای زنجیرهای دستگیر نشدهاند.
پرسش افکار عمومی حالا این است: آیا مسمومیتهای زنجیرهای اخیر برآمده از گروهی امنیتی است؟ این نکته هنوز با قطعیت روشن نیست ولی اینقدر میدانیم که در واکنش به اعتراض زنی در بیرون یکی از مدارس مسمومشده، فردی لباسشخصی که به نهادهای امنیتی سرکوب وابسته بوده است، با رفتاری خشن که مغایرت بیّن با شرع و عرف داشته، او را مضروب کرده است. در میانهی این واکنشهای تند، تعلل و سکوت مسؤولان، پاسخهای تناقضآمیز و توجیههای غریب (از قبیل تانکر حامل سم و احتمال نوعی بیماری روانی جمعی آن هم استثنائا فقط میان دختران دانشآموز) جای این پرسش به قوت باقی است که: نظامی که به آسانی و با سرعت و قاطعیت میتواند به خاطر آتش زدن یک سطل آشغال حکم محاربه و اعدام صادر کند، در برابر این وحشتافکنی آشکار چرا تعلل میکند؟
نعل وارونه زدن و مرتبط ساختن این حوادث به معترضان امری تازه نیست. سالهاست که نظام جمهوری اسلامی برای پوشاندن شناعتهای خود به چنین شیوههایی توسل میجوید. مسلم است که به نظامی که بارزترین وجه مشخصهاش دروغگویی، پروندهسازی و ادارهی محفلی-امنیتی کشور است، اعتماد نباید و نشاید کرد.
مسئولیت رسیدگی به این حوادث و یافتن فوری و قاطع عوامل و پیامدهای این وحشتافکنی آشکار و دردناک، وظیفهی فوری حاکمیت سیاسی است. تعلل در این امر و عدم کوشش برای شفافسازی ماجرا، تنها احتمالی را که بیش از سایر احتمالات تقویت میکند، دست داشتن حکومت یا سود بردن پارهای از آتشبهاختیارها از وحشتآفرینیهاست. مردم میپرسند: آیا این تصادفی است که دانشآموزان دختر – که در زمرهی حاملان اصلی شعار «زن، زندگی، آزادی» بوده و هستند – آماج این حملات شدهاند؟
به نام خدا، دین، انسان و وجدان باید این حوادث را محکوم کرد. به هیچ آیه و افسونی نمیشود این جنایتها را توجیه کرد. وظیفهی اخلاقی هر مسلمان باوجدان و آگاهی است که مطالبهی رسیدگی فوری و بیپرده به این حوادث تروریستی را داشته باشد. ناگفته پیداست که راه حل بنیادی عبور از استبداد کنونی نه فقط رفع ناکارآمدیهای مدیریتی که پایان بخشیدن به حکومتی ایدئولوژیک به نام دین، و برقراری حکومتی فرادینی (سکولار) است که در آن همهی ایرانیان از حقوق مساوی برخوردار باشند.
حسن یوسفی اشکوری
محمدجواد اکبرین
عبدالعلی بازرگان
میثم بادامچی
رضا بهشتی معزّ
سروش دباغ
رضا علیجانی
احمد علوی
حسن فرشتیان
رحمان لیوانی
داریوش محمدپور
عبدالله ناصری طاهری
مهدی ممکن
یاسر میردامادی
صدیقه وسمقی
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…