این روزها حمله با گاز N2 که یک عامل شیمیایی است به دبیرستان های دخترانه شدت گرفته است، این موج حملات که ابتدا از قم آغاز گردید و تا امروز هم بیشترین تمرکز آن در قم بود به طوری که ۷۹۹ نفر تاکنون در این شهر مسموم شده اند اکنون به دیگر شهرها مانند تهران اردبیل و بروجرد نیز گسترش یافته و موجبات نگرانی والدین و التهاب جو عمومی جامعه را فراهم آورده است.
اما پشت این حملات چه کسانی هستند؟ چرا اکنون و این مقطع زمانی را برای این کار انتخاب کرده اند؟ و چرا تمرکز این حملات در قم است و مهمتر از همه چه هدفی را دنبال می کنند؟
بدیهی است که این حملات به طور سازمان یافته انجام می شود و مهاجمان به گاز سمی N2و و شیوه رقیق سازی آن دسترسی دارند این شواهد نشان می دهد که این حملات نمی تواند کار افرادی معمولی باشد. در اینجا نگاهی به مظنونان احتمالی می اندازیم وتلاش براین است تحلیلی از شرایط و دلایل این اتهامات ارائه کنیم.
۱_تندروهای مذهبی: تاکنون انگشت اتهام به سوی تندروهای مذهبی وابسته یا تحت امر برخی نهادهای داخل حکومت یا نزدیک به آن گرفته شده است. دلایلی که معتقدان به این نظریه ارائه می کنند، این است که حکومت به دنبال گرفتن انتقام جنبش زن زندگی آزادی از دختران و زنان است و چون دختران دبیرستانی نقش پر رنگی در این اعتراضات داشته اند دبیرستان های دخترانه هدف قرار گرفته اند. تندروها تلاش دارند با ناامن سازی مدارس دخترانه جلوی تحصیل دختران را بگیرند تا مشکل از ریشه حل شود. همچنین سابقه بد محافل تندروی نزدیک به حکومت در قتل های محفلی کرمان و اسید پاشی اصفهان و …این ظن را تقویت می کند.
انکار در ابتدا و سپس تعلل در رسیدگی و تلاش بر بی اهمیت جلوه دادن قضیه این نظریه را تقویت می کند.
چه شواهدی در رد این ادعا وجود دارد؟
حکومت و افراد مذهبی تاکنون مخالفتی با تحصیل دختران در مقاطع عالی دانشگاه نیز نداشته اند چه رسد به تحصیل در دبیرستان که امروزه دیگر جز لاینفک و ضروری هر شهروند ایرانی محسوب می شود. همچنین با حمله شیمیایی در چند دبیرستان نمی توان جلوی تحصیل دختران یک کشور را گرفت به خصوص که اکنون که دیگر این امر کاملا در جامعه رایج و مرسوم شده است. اگر تحصیل دختران دبیرستانی امری بود که تازه در جامعه شیوع یافته بود این سخن می توانست معتبر باشد اما بعد از این که سالانه صدها هزار دختر ازدبیرستان فارغ التحصیل می شوند و اگر کسی به دخترش اجازه تحصیلات دبیرستانی ندهد حتی در جامعه مذهبی هم نکوهش می شود چنین نظریه دچار اشکال می گردد.
ایراد دوم، زمان این حملات است، چرا اکنون که موج اعتراضات رو به خاموشی رفته است، افراد نزدیک به حکومت، با چنین کار مبتذل و احمقانه ای سعی در شعله ور کردن خشم مردم داشته باشند؟
و آخرین ایراد در این فرضیه مکان انتخاب شده در این حملات است، قم یک شهر مذهبی است که عموما به عنوان پایگاه، سنتی روحانیت فرض می سود بدبین کردن جامعه مذهبی نسبت به حکومت و مذهب نیز چندان عقلانی به نظر نمی رسد.
۲_اپوزیسون: جمهوری اسلامی دشمنان و معاندان را مقصر این حملات می داند.آنها می گویند دشمنان با این کار در پی بدنام کردن جمهوری اسلامی در اذهان عمومی جامعه و جامعه جهانی هستند.
شواهد این نظریه ودلایل نقض آن کدامند؟
اولین دلیل زمان انتخاب شده برای این حملات است. دقیقا بعد از خاموش اعتراضات، افرادی در پی شعله ور کردن خشم مردم و بازگرداندن شان به خیابان هستند.دومین دلیل انتخاب قم، به عنوان مرکز این حملات است تا چنین تداعی شود که تندروهای مذهبی پشت این داستان هستند و همچنین تخریب وجهه، حکومت در نزد طرفدارانش و عموم جامعه مذهبی قم می تواند دلیل بعدی باشد.
ازبین نیروهای اپوزیسیون تنها، گروهی که تشکیلات سازمان یافته دارد و می تواند به یک گاز سمی دسترسی داشته باشد شیوه رقیق سازی انتقال و استفاده از آن را بداند و سابقه انجام رفتارهای غیرانسانی را دارد مجاهدین خلق هستند، این گروه هم فعالیت نظامی داشته، هم با رژیم بعث عراق در گذشته و اکنون با اسرائیل و عربستان همکاری می کند که همگی به چنین گاز سمی دسترسی دارند. ضمن این که برای رسیدن به هدف، از هیچ رفتار غیر انسانی نیز رویگردان نبوده است. افشای مراکز هسته ای کشور، همکاری در ترور دانشمندان هسته ای و سابقه سیاه هدف قرار دادن افراد غیر نظامی در دهه ۶۰ توسط این گروه این ظن را تقویت می کند. تعلل در پیگرد مهاجمان را می توان از دلایل نقض این نظریه دانست.
۳_ سازمان خارجی:سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی همیشه در پی ضربه زدن به حکومت متخاصم هستند. و این کار را از روش های گوناگونی انجام می دهند، یکی از آنها ایجاد ناامنی در جامعه، تشدید اعتراضات و بدنام کردن کشور دشمن است. در این بین سه کشور ایالات متحده ، اسرائیل و عربستان را می توان مظنونین دست اول شمرد.
شواهد موید این نظریه، تنش ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای می باشد که به درجه بسیار حادی رسیده است تائید غنی سازی، ۸۴ درصدی در ایران احتمال ورود برنامه هسته ای ایران به فاز نظامی را افزایش داده است. گزارش اینترسبت از وجود برنامه نظامی مخفی آمریکا برای حمله با تاسیسات هسته ای ایران که دو سال است که تامین بودجه گردیده است، نشان از جدی بودن چنین سناریویی دارد.رزمایش نیروی دریایی ایالات متحده به همراه پنجاه کشور در آبهای خاورمیانه را می توان در این زمینه، بررسی کرد.
همچنین به قدرت رسیدن بی بی در اسرائیل و تاکید مکرر بر نیاز به برخورد نظامی با برنامه هسته ای ایران، احتمال یک درگیری نظامی فاجعه بار را افزایش داده است. همزمان آزمایش موشک کروز با برد ۱۶۰۰ کیلومتر نشان میدهد که تهران نیز این تهدیدات را جدی گرفته است. اما این چه ارتباطی با حمله به مدارس دخترانه دارد؟
پیداست که برای چنین حمله ای که ممکن است به یک جنگ تمام عیار نیز منتهی گردد، باید جامعه جهانی و افکار عمومی آن توجیه گردد. برای این که مردم دنیا از یک ایران هسته ای بترسند و بدانند جمهوری اسلامی اتمی چقدر خطرناک است باید ببیند که جمهوری اسلامی دارای سلاح شیمیایی با دختران معصوم دبیرستانی هموطن خود چه می کند؟ همان سناریوی سلاح های شیمیایی عراق که سرانجام منجر به حمله به عراق گردید.
این سناریو همچنین سبب بدنام سازی حکومت در بین جامعه می گردد و حمایت اقشار جامعه را، در مقابل حمله خارجی تضعیف می کند. زیرا حکومتی که خود به دختران دبیر ستانی حمله شیمیایی می کند یا از دستگیری عوامل، آن ناتوان است چرا باید مورد پشتیبانی مردم در یک نزاع نظامی قرار گیرد؟
از بین سازمانهای جاسوسی خارجی سازمان موساد، بیشترین احتمال را بر ای انجام چنین کاری دارد زیرا موساد هم به داخل ایران دسترسی فراوانی داشته و هم سابقه انجام کارهای غیر انسانی بسیار دارد. از جمله زمانی، برای وادار کردن، یهودیان ساکن در عراق برای مهاجرت به اسرائیل، چند ثروتمند یهودی مخالف مهاجرت به اسرائیل را به قتل رساند تا عراق را برای جامعه یهودیان ناامن جلوه دهد و در این کار نیز موفق بودند. همچنین موساد با توجه به قدرت سایبری بالا و حرفه ای بودن، مامورانش می تواند دوربین های مدارس را مختل کند تا از دستگیری، عوامل این اتفاقات، جلوگیری شود.
دلیل نقضی برای این نظریه یافت نشد.
۴_عامل مرکب: این قضیه می تواند قدری پیچیده تر از نظریات قبلی باشد به این صورت که حداقل دو تا از عوامل بالا در این قضیه دخیل باشد و آمر و طراح با عامل و مهاجم یکی نباشد.
مثلا طراحی و پشتیبانی و مواد شیمیایی از طرف موساد ارائه گردد و عامل انجام نقِشه ، تندروهای مذهبی، یا افرادی از مجاهدین خلق و یا حتی عده ای از اراذل و اوباش باشند که در قبال، چنین کاری پول دریافت کرده باشند. این نظریه توضیح می دهد که چرا این اتفاقات اکنون رخ می دهد و چرا قم هدف اصلی این حملات بوده، همچنین اگر از افراطیون مذهبی برای چنین حمله ای استفاده شده باشد، دلیل انکار و تعلل در برخورد نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی با این پدیده آشکار می شود. به نظر نگارنده این محتمل ترین سناریو می باشد.
*نام نویسنده نزد زیتون محفوظ است.