ائتلاف پنج حزب و سازمان جمهوری خواه در خارج کشور برای گذار از جمهوری اسلامی 

زیتون – پنج حزب و سازمان جمهوری خواه روز پنج‌شنبه، هجدهم اسفند، اعلام کردند که با توجه به وضعیت بحرانی کشور و برای گذار از جمهوری اسلامی و استقرار یک جمهوری سکولار دموکرات پیمان همکاری بسته‌اند.

«اتحاد جمهوری خواهان ایران»، «جبهه ملی ایران ـ اروپا» «حزب چپ ایران (فدائیان خلق)»، «سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور» و «همبستگی جمهوری خواهان ایران» دلیل دیگر این ائتلاف را ضرورت تقویت جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» بیان کردند.

این گروه‌ها همچنین برای «گفت و گو و تعامل با دیگر نحله های سیاسی در کشور» اعلام آمادگی کرده و افزودند:«ما بر این باوریم که راه برون رفت از بحران های درهم تنیده کشورمان، گذار خشونت پرهیز از جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار و دموکرات، دگرگونی ساختار قدرت سیاسی، جدائی دین و دولت و استقلال نهادی آنها از یکدیگر، ایجاد ساختاری متکی بر انتخاب آزادانۀ مردم است.»

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. چرا «جمهوری سکولار و دموکرات»؟ و چرا «حکومت مردم» نه؟

    مردم هر روستا، شهر، استان و کشور حق دارند در مورد مشاعات مربوط به خودشان به صورت جمعی تصمیم بگیرند. به همین خاطر، در مورد مشاعات یک روستا، اهالی همان روستا باید تصمیم بگیرند. در نتیجه، حتی اهالی یک روستا هم باید بلد باشند قانون اساسی روستای خودشان را تدوین کنند و طبق همان قانون اساسی در مورد مشاعات روستای خودشان تصمیم بگیرند.

    مردم هر شهر هم به همین ترتیب. آنان نیز باید مهارت نوشتن قانون اساسی و حکومت بر خودشان طبق قانون اساسی خودشان را کسب کنند.

    به همین ترتیب در سطح استان،‌ مردم هر استان در مورد مشاعات همان استان تصمیم خواهند گرفت.

    به این ترتیب، حکومت مرکزی، برخلاف تمام چند هزار سالی که هر قبیله‌ای قدرت مرکزی را تسخیر کرد با استبداد بر کل فلات ایران حکومت کرد،‌در «حکومت مردم» این نمایندگان شهر ها هستند که دور هم جمع می‌شوند و در مورد مشاعات کل کشور تصمیم می‌گیرند و به این ترتیب، قلمروی حکومت مرکزی فقط آن بخش مشاعات است که به کل ملت مربوط می‌شود و در این مورد هم کل ملت، یعنی کنوانسیون نمایندگان حکومت‌های محلی تصمیم خواهند گرفت.

    در این صورت دیگر حکومت دمکراتیک هست و سکولار بودن یا بنودن آن را هم می‌شود به مردم هر شهر و استان واگذار کرد.

    اگر دینداران بخواهند حکومت دینی دموکراتیک درست کنند نباید حق آنان را سلب کرد. چرا که همین امر به یک دیکتاتوری سکولار جدید تبدیل خواهد شد.

    درست است که جمهوری اسلامی به نام جمهوری و به نام اسلام، استبداد سیاسی حاکم کرد،‌اما اگر دینداران اکثریت داشته باشند و بتوانند اکثریت پارلمان یک شهر یا روستا را به دست آورند، دموکراسی حکم می‌کند باید حق داشته باشند قوانین مطلوب خودشان را تدوین و تصویب بکنند، فقط به یک شرط: این که مخالفان را به عنوان مخالف با دین و مرتد اعلام نکنند و مخالفان هم حق داشته باشند علیه آن قانون مبارزه کنند و آن قانون را عوض کنند.

    به همین خاطر، دین‌داران به مرور به این نتیجه باید برسند که بهتر است اعتقادات دینی خودشان را به قانون عرفی کاهش ندهند.

    تردید نکنید که اگر در جمهوری سکولار قرار باشد فعالیت احزاب دینی ممنوع شود،‌ باز استبداد تجدید تولید می‌شود.

  2. کاش زودتر فرصت انتخابات آزاد در ایران فراهم شود تا میزان اقبال آرا و افکار عمومی ایرانیان به این همه جبهه و فرقه و باند چند نفره مشخص شود. اینکه در اروپای آزاد پناه بگیری و با کمکهای مالی آنها گروهک های خود را بچرخانند و احیانا اینور و آنور میکروفون بیکاری هم به دست بیاورند هنری نیست.
    اینها نه تنها مانیفست و پرنسیب ندارند بلکه فاقد حتی یک چهره وجیه برای سخنگویی خود هم هستند. بر این اساس شدیدا از این شعر و شعار هذیانی حمایت می کنند که انقلاب رهبران خود را در ته کوچه ها میزاید. به این معنی که نه در داخل و نه در خارج کسی احیانا جای نداشته آنها را تنگ نکند.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »