سپیده جدیری
وای غرب، غرب!
ای آسمانِ کنده شده، وای غرب!
در سمتِ درستِ تاریخِ همیشگیات، فقدانِ هویتِ افزوده، کافر به قاب کهنهی شهامتِ ما، انبوهِ هیاهو بدون فریاد و رؤیا
آه، غرب!
روزگار فقیریست که باید به حمل و نقل عمومیات بنگریم
و از همه جا بیخبر شویم، وای غرب!
رانندگی چه آسان است در جادههای تو!
کمی پیشتر برو سر از پا نشناس!
که نابودی و نفرت از آن ماست
و شما در بهشت پارو میزنید دریای صبر ما را،
بندهنوازیتان قد و قامت ما را
وای غرب!
چه مزیّن، چه فاشگو، چه باوقار
از خود بیدار، بیزارمان میکنید
شرقِ اندوه، شرقِ سابق بر این، شرقِ دعوت کننده به آسمان و شهود
به درستی به درستی راه به جایی نخواهد برد
مرگ بر ما، سنگ بر ما، نفرت و خدنگ بر ما
چاه بر ما، آه بر ما، بختک سیاه بر ما
که ناگزیریم از چنگ تو، از شیک بودنِ مرگومیرِ قشنگِ تو، وای غرب!
درد بشمار، درد بشمار، که ناگزیریم
که خون ما بر دستان شما درخشان است
که خون ما جاودان است، وای غرب!
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…