همزمان با جنبش زن، زندگی، آزادی (تابستان ۲۰۲۲)، در حالیکه زنان و دختران ایرانی به خیابان ها آمدند تا برای جزئیترین حق خود یعنی آزادی پوشش بجنگند، در سوی دیگر دنیا اولین سناتور محجبه وارد پارلمان استرالیا شد تا برای حق برابری همنوعان خود بجنگد.
فاطمه پیمان، جوان۲۷ ساله، زاده افغانستان، وقتی هشت ساله بود به همراه خانواده از پاکستان به استرالیا مهاجرت کرد. در دهه ۹۰ میلادی، پیش از تسلط اولیه طالبان، پدربزرگ او نماینده مجلس افغانستان بود. با تسلط طالبان پدر فاطمه تصمیم میگیرد خانواده خود را نجات دهد. او با قایق خود را به استرالیا میرساند و مدتی بعد همسر و فرزاندان خردسالش به او میپیوندند.
اولین جرقه نیاز به ایجاد تغییر در ذهن فاطمه زمانی زده شد که دانشجوی رشته داروسازی بود و یکی از همکلاسیهایش حجاب او را مسخره کرد. با عضویت در حزب کارگر، او فعالیت جدی سیاسی خود را آغاز و با راهیابی به پارلمان استرالیا به نمایندگی از شهر پرث، ادامه داد. در اولین سخنرانیش در پارلمان، با افتخار به اینکه حجاب انتخاب آزادانه او بوده، هدفش از ورود به دنیای سیاست را به چالش کشیدن سیستم حاکم بر استرالیا و مبارزه با تبغیض و نژادپرستی علیه زنان و مهاجران عنوان کرد.
مبارزه فاطمه پیمان و زنان و دختران ایرانی نمونه دو تجربه زیستی متفاوت است، تفاوت میان زندگی در کشوری آزاد و سکولار که به زنان دیگراندیش فرصت ابراز وجود و بالندگی میدهد و زندگی در حکومتی توتالیتر که هر گونه اعتراض مساوی با دستگیری و به قیمت از دست جان است.
امثال فاطمه پیمان در نظام آموزشی کشوری که در آن زندگی میکنند آزاد اندیشی، پرسشگری و تفکر انتقادی را میآموزند و برای ایجاد هرگونه تغییر و بهبود اوضاع، از روشهای پیشرفته مبارزه مدنی بهره میجویند. به آنان میدان داده می شود تا وارد حساسترین بخش های سیستم حاکم بشوند و با ایجاد تغییر در قوانین، به کارآمدترین شکل ممکن از حقوق خود و همنوعان خود دفاع کنند.
او در کشوری رشد کرده است که آزادانه حجاب بر سر میکند و با همان حجاب به فعالیت سیاسی میپردازد و به اعتراضش علیه تبعیض تندروها که بخشی از حکومت همان کشور را تشکیل میدهند (کما بیش در همه کشورها بخشی از نظامهای حکومتی گروههای تندرو هستند) هیچگاه با باتون، گاز اشک آور و اسلحه پاسخ داده نمیشود.
اگر او در افغانستان میماند، در وطن خود از تحصیل محروم میشد یا اگر بقیه عمر خود را در پاکستان میگذراند و برای ایجاد تغییر در شرایط همنوعان خود در این کشور وارد میدان میشد، سرنوشتی بهتر از ملاله یوسف زای در انتظارش نبود. اگر مانند بسیاری از مردم افغانستان به ایران مهاجرت میکرد به سبب مهاجر بودن احتمالا دانشگاه هم نمی توانست برود چه رسد به سودای سناتور پارلمان بودن!
چند درصد از زنان و دختران زیر سی سال ایرانی، هم سن و سال های فاطمه پیمان، حتی برای لحظهای میتوانند تصور کنند که با راهیابی به مجلس می توانند قانون حجاب اجباری را به چالش بکشند و وضعیت فعلی را تغییر دهند. اساسا آیا در نظام سیاسی و حکومتی ایران چنین امری ممکن است؟ مگر نه اینکه مجلس و پارلمان هر کشوری متشکل از نمایندگان طیفهای مختلف جمعیتی با گرایشهای متفاوت سیاسی، قومی و مذهبی است؟ آیا مجلس ایران دارای چنین ویژگی است؟ مگر نه اینکه یکی از شروط اساسی کاندیداتوری زنان “چادر به سر داشتن” است؟ چگونه زنی که چادر به سر دارد (یا مجبور است در مجلس چادر به سر کند) میتواند برای آزادی پوشش و تغییر در قوانین مبارزه کند؟ مگر نه اینکه شورای نگهبان آرای مینو خالقی، سی ساله، در انتخابات مجلس دهم را بهخاطر تصویری بیحجاب در خارج کشور یا دستدادن با مردان (روایتها متفاوت است) باطل کرد!
کسانی که مدافع مبارزه مدنی و پرهیز از خشونت هستند آیا لحظه ای از خود پرسیدهاند که فضای حاکم بر ایران و دشمنی سیستماتیک میان با حجاب و کم (بی) حجاب که مستقیما دستاورد جمهوری اسلامیست اجازه مبارزه صلحجویانه و پرهیز از خشونت را میدهد؟ آیا نظام سیاسی ایران به کم (بی) حجابان اجازه ابراز وجود در صحنه سیاسی را میدهد؟ آیا این گروه میتوانند به عنوان نماینده قشر خود، قانون حجاب اجباری را به چالش بکشند؟ جواب همه این پرسش ها یک “نه” بزرگ است. پس در شرایط فعلی ایران هیچ فاطمه پیمانی امکان ابراز وجود ندارد.
البته این موضوع مختص کشور ایران نیست. با نگاهی به کشورهای اسلامی، به ویژه خاورمیانه، میبینیم که زنان کمابیش در شرایط مشابهی قرار دارند. علیرغم ادعای مذهبیون، کشورهای اسلامی هیچگاه فرصت شکوفایی استعداد به زنان را ندادهاند. زنان کشورهای مسلمان نه از حقوق برابر با مردان برخوردارند و نه میتوانند علیه نابرابری بجنگند. بالعکس سرزمین های کفر، چون زمینی حاصلخیز جوانه هایی می رویاند که امید به بار می آورند. باشد تا دنیای سیاست غرب آنگلا مرکل دیگری را به جهان هدیه دهد.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…