یادداشت

میوه‌های دموکراسی و محصول دین دولتی

انتخاب «حمزه یوسف»، مسلمان فعال پاکستانی به نخست‌وزیری اسکاتلند، یعنی سپردن رهبری سیاسی کشوری اروپایی به فرزند یک مهاجرِاستعمارزده ، تجربه درخشانی است از دموکراسی و تفکیک نهاد دین از نهاد دولت و در عین حال، یادآور وظیفه ملی و تکلیف شرعی دینداران برای ورود به سیاست و مشارکت در بهبود زندگی و رشد و توسعه جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم.

«حمزه یوسف» فرزند کسی است که به دنبال کار و زندگی آسان در سال ۱۹۶۰ از پاکستان به اسکاتلند مهاجرت کرده بود و به لطف پذیرش تنوع نژادی، آزادی و حقوق شهروندان، به تدریج بر پله‌های ترقی و کسب تجربه در پست‌های وزارت دادگستری، بهداشت و معاونت وزارت راه اسکاتلند گام گذاشت و در انتخابات درونی یکی از مهمترین احزاب انگلستان به رهبری و اینک به مقام نخست وزیری برگزیده شده است (۱).

مورد قدیمی‌تر، انتخاب «صدیق خان» مسلمان پاکستانی برای مقام شهرداری لندن بود که در رقابتی تنگاتنگ با یهودی بانفوذ و میلیونری در سایه دموکراسی و انتخابات آزاد به پیروزی رسید و نیز هم‌وطن دیگرش که به رهبری حزب کارگر در انگلستان رسیده بود. انتخاب یک مسلمان متعهد در کشوری با اکثریت مسیحی، درسی است برای جوامع استبداد‌زده و خُوگرفته با سیاست خودی و غیرخودی در انحصار قدرت.

چنین اتفاقاتی به این می‌ماند که فرزند یک مهاجر افغان که در ایران متولد شده روزی بتواند به دلیل شایستگی‌هایش به ریاست جمهوری ایران برسد، حتی اگر اهل تسنن یا بی دین باشد. این یعنی دولت فقط برای خدمات اجتماعی که از فرد برنمی‌آید تاسیس می‌شود و مهم نیست که شخص چه باور دینی دارد یا ندارد. بگذریم که هموطنان سنی ما هنوز اجازه نیافته‌اند در تهران و سایر شهرهای بزرگ که اکثریت با شیعیان است، حتی یک مسجد داشته باشند، چه رسد به وزارت برسند!

در تجربه‌ای مشابه از دموکراسی در سایه تنوع نژادی، انتخاب یک هندو(Rishi Sunak) به نخست‌وزیری «وست مینستر» (Westminster) در انگلستان است, او نیز همچون «حمزه یوسف» از نسل استعمارزدگانی است که اینک در انتخاباتی آزاد بر دو نسل‌ بعدی اربابان پدرش به رهبری می‌رسد!

مهمتر و قدیمی‌تر از موارد فوق، به قدرت رسیدن« حلیمه یعقوب» دختر مسلمان محجبه‌ یتیمی از اقلیتی قومی مالایی در سال ۲۰۱۷ میلادی در سنگاپور است که به دلیل مرگ پدر کارگرش، مجبور به ترک تحصیل در هشت سالگی و کمک به مادرش در دستفروشی بازار برای تامین زندگی ۴ خواهر و برادر خردسالش شده بود!

حلیمه پس از دو سال به مدرسه بازگشت و سرانجام با کسب دکترای حقوق و عضویت در هیئت علمی دانشگاه، پله‌های ترقی را به سرعت طی کرد؛ از نمایندگی مجلس گرفته تا مدیریت موسسه کار، ریاست کمیسیون قضاىى مجلس، وزارت توسعه اجتماعی، رهبری «حزب اقدام ملت»، ریاست مجلس، وزارت خارجه، شهرداری، ریاست شورای شهر و بالاخره ریاست جمهوری سنگاپور! «حلیمه» نیز از اقلیتی مالزیایی تبار بود که توانست سنگاپورِ بدون نفت و گاز و منابع طبیعی را به کمک همکارانش در مسیر رشد و توسعه‌ای قرار دهد که امروز به یکی از نیرومندترین اقتصادهای جهان با مردمانی ثروتمند تبدیل شده است.

سنگاپور کشوری چند مذهبی است؛ بودایی، تائوئیست، هندو، مسیحی که مسلمانان اقلیتی حداکثر یک‌سوم این جامعه را تشکیل می‌دهند اما به دلیل حسن روابط با دیگر نحله‌های اعتقادی و خدمت به محرومان، توانستند نظر آنان را جلب کنند و «حلیمه یعقوب» از تبار مستضعفان را به چنان مقاماتی برسانند. نه کسی حلیمه یعقوب را به «حجاب » مجبور کرده بود و نه او در مقام قدرت حجاب را اجباری کرد. محصول و میوه عملکرد آن بانوی آزاد فکر، کسب اعتبارو آبرو برای کشور و مردمش و خود و باور دینی‌اش بود و محصول ۴۳ سال نظام سلطه نظام ولایت مطلقه فقیه، فراری دادن کثیری از ملت از دین آباء و اجدادی و به خاک سیاه نشاندن ملت می‌باشد. آیا وقت آن نرسیده که متولیان نظام ولایت مطلقه از پیله تنگ و تاریک خود خارج شوند ؟

۱) تفصیل این واقعه درINFORMED COMMENT, توسط خانم پروین اختر از دانشگاه گلاسکو و آستون آمده است

Recent Posts

به همه ی اشکال خشونت علیه زنان پایان دهید

در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

ابلاغ «قانون حجاب و عفاف» دستور سرکوب کل جامعه است

بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور

۱۴ آذر ۱۴۰۳

آرزوزدگی در تحلیل سیاست خارجی

رسانه‌های گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

سلوک انحصاری، سلوک همه‌گانی

نقدی بر کتاب «روایت سروش از سهراب »

۱۴ آذر ۱۴۰۳

مروری بر زندگی سیاسی طاهر احمدزاده

زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…

۰۹ آذر ۱۴۰۳