در این باره نکات زیر مطرح است:
۱- از آیات ۱۸۳ تا ۱۸۵ و ۱۸۷ سوره بقره بر میآید که روزه گرفتن در رمضان برای مسلمان واجب است، مگر بیمار، مسافر یا کسی باشد که بر اثر روزه دچار ناتوانی شود. علاوه بر این به روشنی ذکر شده است که بیمار و مسافر بعدا روزههای جایگزین بگیرند و فرد ناتوان، به جای روزه گرفتن، گرسنگان را سیر کند و هکذا.
۲– در آیهی ۱۸۷ پس از ذکر برخی مقررات روزهداری، تاکید شده است که «تلک حدود الله فلاتقربوها»، یعنی این مقررات حدود یا مرزهای الهی است و به آن نزدیک نشوید. برای این مبحث لازم است به نکاتی مقدماتی اشاره شود.
۳– در قرآن مجموعهای از ادیان ذکر شده است که برخی از آنها در تورات است که «ابراهیمی» خوانده میشود و برخی در تورات نیست که انگار در تاریخ شفاهی عرب بود (: ادیان عربی). ویژگی عمدهی این ادیان تکخدایی بودن آنهاست . قرآن بارها پیروان هر یک از این ادیان را «مسلمان» خوانده. مثلاً در قرآن، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و سایر انبیاء خودرا «مسلمان» خواندند. از نظر قرآن، «اسلام» به مثابه یک «نمود دینی-اجتماعی» و یک «جریان زنجیره ای تاریخی» است، یعنی «اسلام نوحی»، «اسلام ابراهیمی» و هکذا.
از منظر قران، به تعبیر امروزین «اسلام یک فرآیند تاریخی» است که به صورت ادیان توحیدی مذکور ظاهر شده است.
۴-در قرآن، «اسلام محمدی» میراثدار ادیان اسلامی پیشین است و موارد مشترک عدیده با ادیان پیشین دارد. برای نمونه، جز «تقدس روز شنبه»، ۹ فرمان از ده فرمان موسی در اسلام هست. «روزه گرفتن» یکی از موارد مشترک با ادیان پیشین است.
۵– «اسلام» از «نااسلام» با تعدادی «حریم» و «حدود» شناخته میشود. در واقع «مرزها»ی اسلام از نااسلام است و به اصطلاح «ماهیت» کلان یا کلی اسلام را این حریمها و حدودها تعیین میکنند.
۶– باور به یگانگی خداوند، پیامبری حضرت محمد، رستاخیز پس از مرگ، از حریمهای اعتقادی یا نظری «اسلام محمدی» است. ناباوری به این سه مورد، هتک مرزهای نظری اسلام است و ناباور به آن ها «نامسلمان» خوانده میشود.
۷– علاوه بر حریمهای نظری، اسلام «حریمهای عملی» فردی و اجتماعی دارد، مانند پایبندی عملی به عهد و پیمان، عمل به قول و گفتار، امانتداری، پرهیز از دروغ، دوری از کشتن انسان، پاسداری حیات جانداران، حفظ طبیعت، پرهیز از زنا، نخوردن اموال دیگران، مخدوش نکردن اعتبار دیگران، پرهیز از غیبت، از آن جمله است. عدم رعایت «حریم های» عملی «گناه» به شمار می آید.
خوارج می گفتند که گناهکار از اسلام خارج میشود؛ ولی امام علی میگفت که گناهکار به سزای نافرمانی (به اصطلاح امروز، نافرمانی مدنی) خود می رسد، ولی از اسلام خارج نمی شود (نهج البلاغه).
۸– «اسلام محمدی» نیز مرزهایی با ادیان ابراهیمی فراگیر رایج دارد.
نمونه اول، در تورات هیچ ذکری از رستاخیز پس از مرگ نیست. یعنی یهودیان بر حسب تورات به خدای یگانه و پیامبری موسی باور دارند. زمانی در یک مقاله پژوهشی در مجلات علمی ایران این ادعا مطرح شد. مرجع دینی کلیمیان ایران نوشتهای به آن مجله فرستاد و گفت که یهودیان به رستاخیز باور دارند و به عنوان سند ذکر کرد که در تورات آوازی از زنی ذکر شده است که می توان تعبیر کرد که جایی در تورات اشاره به قیامت دارد. در مقام مقایسه، در قرآن افزون بر ۲۰۰۰ آیه در مورد عالم پس از مرگ و قیامت هست.
نمونه دوم، در «اسلام محمدی» بر یگانگی خدا تاکید می شود. متاسفانه پس از ایمان آوردن امپراطور روم، برای جلب قلوب یونانیان به مسیحیت، در یک نسخه از چهار نسخهی انجیل، عیسی فرزند خدا ذکر شد. بعد این باور جریان اصلی مسیحیت شد و مخالفان تار و مار شدند و «تثلیث» کنونی جاافتاد و یکی از معضلات منطقی مسیحیت در طول تاریخ شد. «اسلام محمدی» در این مورد هم حریم اعتقادی با مسیحیت دارد.
با این نمونه ها، می توان به مرز اعتقادی «اسلام محمدی» از «نااسلام محمدی» پی برد.
۹– مناسک (: اعمال عبادی) از جمله «حدود عملی» (اشاره به تلک حدود الله فلاتقربوها) است. این مرزهای ماهوی «اسلام محمدی» از «نااسلام محمدی» است. این «مرزهای ماهوی اسلام» موجد «هویت برای مسلمانان» میشود. لازمهی هویت، علاوه بر باورهای کلان مشترک مانند توحید، نبوت و معاد، داشتن مناسک مشترک، مقدمات و مقارنات آن، در «اسلام محمدی» است. این موضوع در سوره حج به عنوان «شعائر» است: «بزرگداشت شعائر الهی موجب پرواپیشگی دل می شود (و من یعظم شعائر الله، فانها من تقوی القلوب)».
به تعبیر امروزین، هنگامی که دو میلیون نفر در یک مکان و زمان، به یک قبله، با آرزوی نزدیکی به خدا نیایش میکنند، دلهای باورمندان پرهیزگارتر میشود. چنین مراسمی بر مومنان و حتی بر دگراندیشانی مانند جلال آل احمد هم اثر میگذارد (خسی در میقات). در صورت نبود مناسک و شعائر، اگر همین دو میلیون نفر در طول روزهای سال به طور پراکنده حج میگذاردند، چنین احساس مشترک و اثرگذاری پدید نمیآمد.
۱۰- ملازمات، مقدمات و مقارنات مناسک و شعائر، برای قوام و دوام «هویت مسلمانان» عبارتند از: همزمانی، همزبانی، هم مکانی، همگونی، هم جهتی، هم متنی و شعار واحد.
این ها فرمالیسم مناسک است. انتخاب فرم های مناسب است که می تواند محتوا را به اوج بالا برد و اگر نامناسب باشد به حضیض فرو افکند.
از اینرو قبلهی واحد، قرآن واحد، عبادات به زبان واحد، مراسم همانند عبادی، جمع شدن همگان در روز معین در یک مکان مثلاً در موسم حج، از جمله عوامل مهم تداوم «هویت مسلمانان» است. البته ممکن است مورد سوء استفاده قرار بگیرد که میگیرد. از چه چیزی سوء استفاده نمیشود (حاشیه: از پزشکی، از مهندسی، از تولید، از دموکراسی، از سوسیالیسم و هکذا سوء استفاده می شود. باید در برابر سوء استفاده چاره کرد.)
۱۱– در واقع، اسلام برای تربیت مسلمان، مواد آموزشی و تربیتی نظری و عملی دارد.
– آموزش حریم ها سبب میشود که فرد مسلمان و جمع مسلمانان، مرزهای «اسلام محمدی» را از غیر آن بشناسند.
– تربیت عملی حریم ها و مناسک سبب میشود که فرد مسلمان و جمع مسلمانان در کردار و رفتار جمعی، آموزهها را به کار برند.
۱۲– در واقع، حریمها و مناسک در بخش فردی، «هویت فرد مسلمان» را شکل میدهد. این بخش تربیتی است و با آموزش و روانشناختی سر و کار مییابد.
همچنین، حریم ها و مناسک، در بخش اجتماعی موجب تداوم بقای «ماهیت اسلام» و تقویت «هویت مسلمانان» میشود. این بخش با جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی مربوط است.
۱۳– خوشوقتانه این مطالب در دوران معاصر شناخته شده است؛ مکاتب، احزاب، سازمان ها، انجمن ها اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی، برای قوام و دوام خود به تعیین «مرزها»ی خود از دیگران میپردازند و اینها را با عنوان «مأموریت»، «ارزشها»، «اهداف کلان»، «راهبردها»، «مزیت ها» و مانند آن ذکر میکنند؛ برنامه آموزشی و عملی برای افراد خود دارند؛ برای ایجاد وحدت، روحیه برتر و افزایش احساس وفاداری، همایش ها ترتیب میدهند؛ شعار مناسب برای ارائهی «ماهیت سازمانی» خود بر میگزینند.
میتوان برحسب رویکرد میان رشتهای و ترارشتهای مبتنی بر مطالعات اسلامی، علوم و مهندسی، رویکرد سیستمی و یافتههای مدیریتی، نشان داد که این دقایق روانشناختی، جامعهشناختی و روانشناختی اجتماعی برای تربیت فردی و توسعه ی اجتماعی در شکلگیری قرآن و سنت نبوی بود. این چنین بود که به قول ابن خلدون، معجزه پیامبر اسلام را ایجاد وحدت اجتماعی در میان قبایل متخاصم و اجتماعات ستیزهگر و جاهل پدید آورد. (این زمان بگذار تا وقت دگر) .
با این مقدمهی طولانی، نقد اظهارات آقای امیر ترکاشوند درباره ی احتمال «اختیاری بودن روزه گرفتن در رمضان و جایگزینها» مشهود میشود. ایرادات عمده در دو عنوان کلان زیر قرار میگیرد:
الف– «به لحاظ روششناختی و تحلیل ساختاری». بر فقه و فقهاء ایرادی بزرگ وارد میشود که برای استنباط حکم، فقط از آیات احکام بهره میگیرند. یعنی فقهای تسنن به حدود ۳۰۰ آیه و فقهای تشیع به حدود ۵۰۰ آیه از افزون بر ۶۲۰۰ آیه ی قرآن برای برداشتهای فقهی بسنده میکنند. بر اظهارات آقای ترکاشوند همین ایراد به قوت وارد است. ایشان با ذکر «سه آیه» چنین احتمالاتی را استنتاج کردند. با توسعهی روششناختی و رشتهها، ابررشتهها، میان رشتهها و مطالعات ترارشتهای، دوران آن گذشته است که با چند آیه حکم فقهی، آن هم برای تحول مناسک رمضان استنباط کرد.
ب– به لحاظ شناخت رفتاری و تحلیل پیامدی، حتی اگر فقیهی خامی کند و بی توجه به بهرهگیری از امکانات روششناختی، چنین جایگزینهایی احتمالی برای روزههای رمضان استنباط کند، نه فقط از نظر فقهی خطا کرده است، بلکه از منظر روانشناختی و جامعهشناختی و روانشناختی اجتماعی، تداوم «ماهیت اسلام» و تقویت «هویت فرد مسلمان» و نیز «هویت مسلمانان» خطای بزرگتر کرده است.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…