روح الله خمینی در اواخر عمرش اتفاقاً در جدلی نظری با رهبر فعلی جمهوری اسلامی، در خوانشی جدید از نظریه ولایت فقیه، جایگاه و حوزه اختیارات فقیه حاکم را از «حاکم شرع» به «شارع» ارتقا داد و کوشید روندی را که در نظریه ولایت فقیه برای تسلط استبداد فقهی آغاز کرده بود، به نقطه نهایی و شکل تام آن که اینک ناظر هستیم، برساند. حاکم شرع، فقیهی است که در چارچوب فقه رایج و آنچه شریعت مسلم در شیعه است، حکومت و حاکمیت دارد؛ اما شارع مقامیست که میتواند «من عندی» و از جانب خود، دست به تشریع زند و هیچ محدودیتی در چارچوب فقه و شریعت مسلم ندارد.
پس از مرگ وی، عنوان «مطلقه» به ولایت فقیه در قانون اساسی ضمیمه گشت و این اطلاق، اساساً به معنای انهدام و از موضوع خارج شدن دو مفهوم «قانون» و «حکومت نیابتی» در ذیل سلطنت استبدادی و مطلقه فقیه حاکم بود. عبارت «ولایت فقیه همان ولایت رسولالله است» ناظر به عاملیت تام ولیفقیه در تشریع و شریعتسازی است و برداشته شدن تمام محدودیتهایی عرفی و نظری بر فقیه که تا پیش ازین تئوری و خوانش افراطیاش، در کار فقیه ملحوظ میشد. از اینرو، تلاشهای نظری هم فقها و متکلمین سنتی معاصر و هم بعضی از نواندیشان دینی برای گفتگوی تاریخی و درون دینی با ولی مطلقه فقیه در باب سیاستهایی که وی دنبال میکند، مادامی که ناظر به مبنای نظری ولایت مطلقه فقیه نباشد، از منظر مبادی و مبانی، مسموع وی نخواهد شد چراکه در بطن نظریه ولایت مطلقه فقیه، تشریع نهفته است و این تشریع، اصلیترین ویژگی فقیه مطلقه است. به دیگر سخن، اگر از ولی مطلقه فقیه پرسیده شود که فلان نظر فقهی مانند «اجبار به حجاب بانوان» هیچ مستند تاریخی و عملی ندارد و پیامبر اسلام و هیچ کدام از خلفای راشدین و امامان شیعه در دوران حیات و قدرت سیاسی یا شرعی خود، چنین تصمیم و سیاستی را دنبال نمیکردهاند، فقیه مطلقه میتواند به سادگی بگوید مبتنی بر نظریه ولایت مطلقه فقیه، حق تشریع و ابداع و تغییر در احکام را دارد و بیسابقه بودن یک حکم، مانع صدور آن توسط فقیه مطلقه نمیشود. کما اینکه بعضی از احکام توسط پیامبر تاسیس شدهاند، بعضی از مناسک توسط خلفای راشدین باب شدند، بعضی از سیاستها و اجبارها و موانع فقهی نیز توسط فقیه ایجاد شدنی هستند و این امکان، از جمله اختیارات و وظایف فقیه مسلط است. نه تنها اجبار در حجاب مورد نظر ولیمطلقه و مستبد، بل مجازات کسانیکه ازین حکم سرپیچی میکنند از جمله اختیارات وی است. درین خوانش، قانون (در معنای جدیدش که مبتنی است بر تصویب توسط نمایندگان افکار عمومی در روندی نسبتاً دموکراتیک) اساساً نقشی دست چندم، تابع و منفعل پیدا میکند و نه تنها به ابزاری مضاعف برای پیشبرد استبداد فقیه تنزل پیدا میکند، بل در جاهایی که بنا به دلایل تاریخی، مستقل از خواست و تشخیص فقیه، باقیمانده، از حیز انتفاع و استناد خارج میشود.
در جنبش مهسا بحث مبارزه با این تصمیم فقیه مستبد در شکلی مدنی در حال اجراست اما، فقط حجاب اجباری نیست که ابداع فقیه مستبد بوده و تمام سیاستها و برنامههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در بُعد قضایی، اعدامها و حصرها و زندانهایی که هیچ مستند فقهی و قانونی ندارند، ذیل این امتیاز انحصاری و من عندی تشریع که در ید ولی مستبد است، فهمیدنی و تحلیل شدنیاند.
به نظر میرسد تنها راه انسداد این انحصار و استبداد فقهی و شرعی، تلاش برای پایان دادن به نظام قدرت سیاسی و اجرایی ولی فقیه باشد و راههای دیگر از جمله محاجههای نظری و تاریخی با فقیه مستبد، بدون پرداختن به مبانی نظریه ولایت مطلقه فقیه، جز روشنگری و ایجاد مبنای نظری برای گفتمانهای بدیل در باب نسبت فقه و قدرت، نتایج عملی و کارکردی خاص و آنی نخواهند داشت.
8 پاسخ
پست فطرتان روزگار، و مزدوران یهود هرچی از دهین و کله پوک شان نشئات میکند، به رشته تحریر می آوردند، و این نشریه مزدور آنرا انعکاس میدهد، غافل از اینکه اسلام یگانه قاعده برگشت ناپذیر سالم و پدید آرنده ی آسایش برای ملت های مظلوم وستمدیده جهان است، همین جمهوری اسلامی که خداوند عمرشان را طویل سازند با اقتدار سازی ملت ایران و سد یرای هجوم و تجاوز همه گونه استکبار غرب وصهیونیزم به حریم حقوقی وناموسی شان تلاش دارند، اما نا سپاسان روزگار تن به ذلت و خواری اغیار داده علیه این عزت یابی نشخوار میکنند. متاسفم در این قرن و در این عصر و خواب وغفلت و حمایت از گرگان جهانی ( صهیونیزم و استکبار غربی )
طالب جان لطف کن تو دیگه در امور ایران دخالت نکن و برو تو همون افغانستان بهشت درست کن. کی بشه شماها رو توی سایتهای ایرانی نبینیم؟!
بله دیدگاههای مفیدی بود که خیلی از مسلمان
شیعه از آن آگاه نیستند ودر این چند سده فقیه با زر و زور و تزویر از جیب مردم ارتزاق نموده اند
شکی نیست که رژیم به بن بست رسیده و هی ولی مطلقه خط و نشان برای مردم ستمدیده ایران میکشد و پاسخگو هم نیست خوش بحال مردم کره شمالی از بدو تولد میدانند چطور باید زندگی کنند
رای ونظر ولایت فقیه کاملا بجا واجب است ، در یک جامع وقتی نمایندگان مردم بر سر یک موضوع به نتیجه نمی رسند وبه شورای نگهبان هم می فرستند وشورای هم نمی توند به نتیجه برسد دراینجا با مقتضای زمان این ولایت فقیه است که بایستی کاررا تمام کند وحتما نبایستی اون موضوع در زمان گذشته بوده یا نبوده ،سئوال اینجا است اگر در تصمیم گیری های حکومتی بر سر یک موضوع نتیجه حاصل نشود چه کسی بایستی آنرا حل کند وآیا اگر رهبری رای نهایی را بدهد این شد استبداد ،نخیر اگر در جامع ای ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری بوجود می آید چون رهبری برمبنای علم شرعی وعلم سیاست روز جامع با آگاهی تصمیم میگیرد نه مثل رهبران جهان بر مبنای امیال شخصی ،
اگر ولایت فقیه این همه مشکل گشاست, پس این همه مشکلات در کشور چه میکنند؟! جامعه حجاب اجباری را قبول ندارد و بر علیهش قیام هم کرده است. این مشکل را چه کسی باید حل کند؟! این جنگ و ستیز با دنیا مگر مشکل کشور نیست،پس چرا حل نمیشود؟! پس مگر قانون اساسی راه حل این مشکلات را رفراندوم قرار نداده،پس چرا پس از رفراندوم سال نخست جمهوری اسلامی دیگر بر سر هیچ مسأله ای رفراندوم برگزار نشده؟! و چرا همین چند روز پیش ایشان برگزاری رفراندوم را رد کردند؟! آیا این زیر پا گذاشتن قانون اساسی نبود؟! آیا طبق همین قانون ایشان از رهبری عزل نیست؟! چرا ایشان مجلس خبرگان را از حیز انتفاع ساقط کرده و به هیچکس پاسخگو نیست؟! و هزاران پرسش بی پاسخ دیگر…
دین اسلام بر عکس دین زرتشت و مسیحی(طبق متن انجیل،نه ابداعات کلیسای کاتولیک،که از قضا الگوی نخست خود جمهوری اسلامی هم هست) از لحظه نخست هیچ احترامی برای نیکبختی و شادمانی و بهروزی مردمان قائل نبود. احادیث بیشماری در ستایش غم و اندوه و گریه و زاری به مناسبتهای مختلف موجود است،مانند “دل مومن همیشه اندوهگین است” و یا شرح حال بزرگان اسلام که دائم در حال نماز گریه میکرده و از شدت ترس و وحشت(طبق ادعا، از وحشت خداوند) بیهوش میشدهاند و تصویر هولانگیز خداوند اسلام بخوبی نشان میدهد که شارعان اسلام بخوبی میدانستهاند برای گسترش اجباری اسلام و تحمیل آن بر ملل دیگر نیاز به افراد درنده دارند و افراد شاد و سرخوش درنده نیستند. البته بعداً برای نگهداشتن این مسلمانان اجباری هم نیاز به درندگان آدمیچهره همچنان بالا بود. این دین همیشه وسیله تحمیل و تحمیق بوده و همین هم خواهد ماند.
پس خداوند ریشه جمهوری اسلامی و مسؤلین آنرا از صفحه روزگار محو و بعذاب دردناک گرفتارشان سازد
با عرض سلام. تا زمانیکه جمهوری اسلامی داریم این بد بختی ادامه خواهد داشت
دیدگاهها بستهاند.