زیتون-در پی اجرای حکم اعدام یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی به اتهام سبالنبی و ارتداد، جمعی از نواندیشان دینی در بیانیهای مجازات انسانها را به جرم عقیده شدیداً محکوم کرده و تأکید کردند که «دگراندیشی جرم نیست».
قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد بامداد دوشنبه، هجدهم اردیبهشت، یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی زارع، دو زندانی عقیدتی، در زندان اراک اعدام شدند.
«میزان»، خبرگزاری رسمی این قوه، اتهامات این افراد را به شرح زیر ذکر کرد:صدرالله فاضلی زارعی به اتهام سبالنبی، ارتداد فطری، قذف مادر پیامبر اکرم، استخفاف قرآن به وسیله سوزاندن، توهین به مقدسات و انتشار تصاویر خصوصی دیگران بدون رضایت و یوسف مهرداد به اتهام سب النبی و توهین به مقدسات دینی و اسلامی.
این دو در خردادماه سال ۹۹ به دلیل مدیریت و عضویت یک کانال تلگرامی با عنوان «نقد خرافه و مذهب» توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.
متن کامل بیانیه نواندیشان دینی که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته، در ادامه میآید.
رسانهی رسمی دستگاه قضای ایران خبر داده بود که دو زندانی ایرانی به نامهای یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی زارع به اتهام «توهین به پیامبر و مقدسات دینی»، «ترویج خداناباوری» و «ارتداد فطری» به اعدام محکوم شدهاند. با کمال تأسف، نهایتا در بامداد دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ خورشیدی این دو متهم به دار آویخته شدند. رسانهها گزارش دادهاند که یوسف مهرداد پدر سه کودک خردسال و صدرالله فاضلی زارع سرپرست مادر سالمندش بوده است.
ما امضاکنندگان این بیانیه مجازات انسانها به جرم عقیده را شدیداً محکوم میکنیم. دگراندیشی جرم نیست. برخی امضاکنندگان این بیانیه خود سایهی سهمگین اتهام ارتداد را بر شانههای خود حس کردهاند و به همین اتهام در دستگاه قضای ایران تا آستانهی اعدام پیش رفتهاند. اعدام به جرم اندیشه، نه تنها خلاف عقل بلکه خلاف روح شریعت «بلکه ظاهر برخی نصوص شرعی) است. بودهاند و هستند فقیهانی که اجرای حدود در عصر غیبت را اساساً جایز نمیدانند. در صورت جواز اجرای حدود در عصر غیبت هم، بودهاند و هستند فقیهانی که یا با حکم ارتداد از اساس مخالف اند یا دستکم اجرای آن را در «دار شبهه» جایز نمیدانند. یعنی در جامعهای چندفرهنگی که ایرادهای فکری بسیاری از سوی جریانهای فکری رقیب به دیانت و دینداران وارد میشود و فضای فکری شفاف نیست. از این گذشته، به ویژه در صدور حکم اعدام، فقیهان برجسته همیشه «احتیاط در دماء» را اصل قرار میدادند و با کوچکترین شبههای (مانند غفلت، توبه، سهو یا غضب( از صدور حکم اعدام خودداری میکنند.
نواندیشان دینی بارها در بیانیههای مختلف اعلام کردهاند که قانون «توهین به مقدسات«» باید اساساً برچیده شود. از باب نمونه در تیرماه ۱۳۹۸ خورشیدی پس از قتل علیرضا شیرمحمدعلی، زندانی متهم به «توهین به مقدسات»،جمعی از نواندیشان دینی دلایل عقلی و شرعی خود را برای لغو مواد ۲۶۲ و ۵۱۳ از قانون مجازات اسلامی در بیانیهای به تفصیل توضیح دادند. در آن بیانیه آمده است که جرمانگاریِ «توهین به مقدسات» در قوانین جمهوری اسلامی، در عمل، ابزاری در دست حاکمان برای بستن دهان منتقدان بوده است.
با کشتن بی گناهان به جرم دگراندیشی نه پایههای حکومت مستحکم میشود نه دین حفظ میشود. حکومتیانی که گمان میبرند به شیوهی «پیروزی با هراسافکنی» (النصر بالرعب) میتوانند چند صباحی بیشتر حکومت کنند، کاش کلام امام علی را میشنیدند که: «آیا از من میخواهید تا با ستم کردن به مردم پیروز شوم؟ به خدا که نپذیرم» (أَتَأْمُرُونِی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیهِ؟ وَ اللهِ لا أَطُورُ بِهِ، بخشی از خطبهی ۱۲۶ نهج البلاغه).
حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، میثم بادامچی، رضا بهشتی معزّ، رحمان لیوانی، احمد علوی، رضا علیجانی، سروش دباغ، علیرضا رجایی، حسن فرشتیان، عبدالله ناصری طاهری، یاسر میردامادی، مهدی ممکن، صدیقه وسمقی
8 پاسخ
مسئله اینجاست که دگراندیشی برای شما در توهین، فحش و ناسزا، خلاصه و معنی می شود. در همین بیانیه هم از عمل مجرمانه توهین دفاع کردید. اشکال در شما و ذهنیت شما نسبت به دگراندیشی است که آن را مجرمانه میکند. اگر چنین نبودید مردم هم در کنار شما به حکومت اعتراض میکردند که چرا مجازات میکنی. اما وقتی اصل و اساس اقدام شما ناپاک و مجرمانه است، مردم هم حق را به حکومت میدهند. حداقل اگر از مجازات امثال شما خوشحال نشوند، ناراحت هم نمیشوند.
اگر اعدام بد است، توهین و فحاشی به اعتقادات دیگران هم بد است. آلوده به جرم حق ندارد به جرم دیگران اعتراض کند.
کی گفته «الوده به جرم حق ندارد به جرم دیگران اعتراض کند»؟
اصلا ایا ممکنه اشکال در «شخص» یا «ذهنیت» مسبب جرم شود؟ آزادی بیان یعنی بیان همه دیدگاه ها، چه خوب چه بد، چه ما خوشمون بیاد چه نیاد. چه آنها را توهین آمیز بدانیم چه ندانیم. هر کسی هر چیزی بخواهد می تواند بگوید بدون این که «جرم» باشد.
«مردم» کی حق را به حکومت دادند؟ معیار شما از مردم چیه؟
بخواب خواب های خوب ببینی …
چه جرمی؟! وقتی به نام دین و دستورات دینی کشور و زندگی ملت را به لبه پرتگاه نابودی رسانیدهاید و هر صدای مخالفی را به نام مخالفت با دین خفه میکنید،چه انتظار دیگری داشتید؟! چطور خودتان تاریخ ایران را به باد فحش و ناسزا میگیرید،پرچم ملتهای دیگر را آتش میزنید،ادیان دیگر را کفر و شرک میخوانید و بعد انتظار احترام هم دارید!! احساس گردن کلفتی میکنید،نه؟! اشتباه کردید. اشتباهی مرگبار که به قیمت نابودی دین ومذهبتان تمام خواهد شد.
با درود فراوان بر روان پاک این دو شیرمرد آزاداندیش،از این باصطلاح نواندیشان “دینی” امضاکننده این بیانیه باید پرسید چه چیزی را محکوم میکنید؟! مگر خود پیامبر اسلام افراد زیادی را به جرم توهین به خود اعدام نکرد؟! سنت خود پیامبر دروغین را رها کرده و به نظرات ملاهای سابق و لاحق استناد میکنید! اکنون که اسلام نقاب از چهره برداشته و شمشیر خونریز در دست گرفته هم اجازه نمی دهید از شر این نازیسم پیشاهیتلری خلاص شویم؟! بیخود نبود که هیتلر عاشق اسلام بود و معتقد بود مسیحیت در اساس فرهنگی لاتینی است و اگر اروپا بجای مسیحیت مسلمان بود،ژرمنها بجای فرانسویان و ایتالیاییها سرور اروپا بودند! فردریک بارباروسا امپراتور آلمان هم با هیتلر همعقیده بود. او به جنگهای صلیبی رفت ولی بجای گسترش مسیحیت،عاشق اسلام شد و فوجی از جنگاوران و آخوندهای مسلمان را با خود به آلمان برگرداند و چیزی نمانده بود که آلمان را به باد دهد که تعدادی میهنپرست در هنگام شنا در رودخانه غرقش کردند!
.
حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه گفت: روحانیون در زندانها زمینهی توبهی اغتشاشاگران را فراهم کردند.
آقای اژهای،
طبق مادهی ۲۶۳ مجارات اسلامی صدور حکم اعدام برای یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی خلاف قانون بود زیرا علاوه بر آنکه شامل غفلت میشدند توبه کرده بودند ولی شما بدون درنظر گرفتن هیچکدام احکامشان را اجرا نمودید.
وللا شده قانون و شریعت به تو تمکین، حقا که شد اسلام به کردار تو تزیین.
بویوسف قاضی و شریح هر دو بیابند، گیرند به احکام حکومت ز تو تلقین.
سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.
به قدری حکومت درمانده و مستاصل شده که برای جلوگیری از موج حملات به آخوندها که از عمامه پرانی به سر پرانی نزدیک شده این کار را کرده! همانطور که قبلا بیگناهان دیگری را اعدام کرد تا جلوی اعتراضات را بگیرد! بهرحال نام جمهوری اسلامی برازنده این حکومت نیست و باید به حکومت اعدام اسلامی جمهور ایران که هدفش چپاول و غارت و کشتار و سرکوب ملت و نابودی کشور است تغییر کند تا اهداف ولی پلید در جهت این اصل اساسی که خمینی ملعون گفت که”حفظ نظام از اوجب واجبات است” کاملا محقق شود.
شاسی بلندها و دلارهای دولتی و وام های بدون بهره را عمروعاصها در حال تلاوت قرآن و ادای نماز بردند، عمروعاصهایی که نبی ها که جای خود، خدا را نیز وسیله ای تصنعی و محصول انسان، برای گرفتن قدرت و ثروت در یک منطقه جغرافیایی پنداشته، و اما داغ نمودن مهر بر روی پیشانی از هرگز از خاطرشان نمی رود.
مجازاتهایی این چنین نامتناسب، فقط دو نفر دیگر از اعضای صاف و صادق ایران را به دل خاک فرستاد، درحالیکه خبر اعدامشان، ده ها هزار منافق و ظاهرساز و خدعه گر و دغل باز و فرصت طلب به جامعه ایران اضافه خواهد نمود که جز افزایش فساد و تورم و شکاف طبقاتی و خروج معادن و ثروت به خارج مرزهای ایران نخواهد داشت؛ بگذریم که این بهره کشی از این نوع از مجازات، در این دوره زمانی، کارتی در دست قدرت های پشت صحنه بمنظور تعیین و کارگردانی مسیر سیاستهای خارجی و داخلی ایران بنفع یک مسیر ژئوپلتیک پرمنفعت برای برخی قدرتهای جهانی است.
.
قوه قضائیه اعلام کرد احکام ۲ قرآنسوز هتاک به دین و مقدسات اسلامی یوسف مهرداد که به یکبار اعدام و صدرالله فاضلی زارعی که به سه بار اعدام محکوم شده بودند اجرا شد.
آقای غلامحسین محسنی اژهای،
احکام شما روی داعش و طالبان و بوکوحرام و حتی آیتالله خمینی را که برای ترور دگراندیشان میلیونها دلار جایزه میگذاشت سفید کرده است لطفاً اندکی به عاقبت رفتارتان بیندیشید.
درنظر چیزی که خوار آید تو را، شاید آن روزی به کار آید تو را.
گر بود برگ درختان یا که سنگ، کار میآید تو را در روز تنگ.
سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.
دیدگاهها بستهاند.