ایران در قرن بیست و یکم!

سپیده رشنو

در قرن ۲۱ که ناسا دارد قوی‌ترین تلسکو‌پ‌هایش را به سیاه‌چاله‌های راه‌شیری می‌فرستد، در قرنی که هوش مصنوعی دارد تلاش می‌کند تا خواب انسان را شبیه‌سازی کند، در ایران باید در اتاق بازجویی بنشینی، در برگه‌های بازجویی بنویسی من حق دارم به عنوان یک شهروند به پوشش اجباری اعتراض کنم.

بعد در جواب بگویند که نه، روسری درآوردن تو زیستِ مردان را به خطر می‌اندازد و جامعه را دچار فساد می‌کند. بعد با یک آزادی عاریه‌ای با یک میلیارد وثیقه بگویند فعلاً آزادی اما ممنوع‌الخروج از تهران تا زمان تشکیل دادگاه. به چه اتهامی؟ «تشویق مردم به فساد و فحشا و تبلیغ علیه نظام.»

استدلال این است که چون صفحات افرادی را دنبال می‌کنم، پس با آن‌ها در ارتباطم. چون یک عکس و تنها یک عکس بدون روسری از خودم منتشر کرده‌ام، پس دارم مردم را به فساد و فحشا دعوت می‌کنم. استدلال این است که منِ شهروند حقی برای اعتراض ندارم و اگر داشته باشم عاقبتم یک پروندهٔ سنگینِ امنیتی سیاسی است که اجرا شدن حکم تعلیقی پروندهٔ قبل را هم به دنبال دارد.

یک طرف پای حضرات روی گلویم است و طرف دیگر پایِ خانواده. خواهرم هر روز پیام می‌دهد که مادرم فشار خونش بالاتر رفته، پدرم هر روز باهاشان دعوا می‌کند. خواهرم می‌نویسد اگر مادرم سکته کند، من مسبب‌اش هستم. مادرم می‌گوید روزی نیست که گریه نکنم و از زمانی که ابلاغیه آمده وزن کم کرده.

سامان تمام تلاشش را می‌کند که بگوید فقط داری خودت و خانواده‌ات را زجر می‌دهی و هیچ چیز عوض نمی‌شود. دست بردار. آن روزی که احضار شده بودم چند ساعت بازداشت شدم و دوباره مرا بردند بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین. انگار که این هشت نُه ماه گذشته قیچی شد و حالِ ساده به تیر و مرداد و شهریور گذشته وصل شد. اگر اصرار و خواهش سامان و شتابِ وثیقه‌گذار نبود، احتمالاً بازداشت می‌ماندم تا زمانی که دادگاه پروندهٔ دوم تشکیل شود.

سامان کارش را ول کرده بود که تهران بیاید و همراه من باشد، که اگر نبود حالا بیرون نبودم. وقتی که رفت هم بغضش ترکید و با لب‌هایی لرزان گفت: یه کم کوتاه بیا. برادرم، نمی‌دانی که بعد این همه سال تو را نداشتن و حالا این‌گونه داشتن، دارد چه زخمی به سینه‌ام می‌اندازد.»

منبع: اینستاگرام نویسنده

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. سلام خواهرم،

    واقعا متاسفم برای کشوری که آزاده‌ای همچون تو را در زندان انداخته. چه میشود کرد. از ماست که بر ماست. اگر همون خواهر، مادر، و برادرها هم همراه جوانانشان به أعتراض صلح آمیز بپردازند، بدون حجاب اجباری جلوی دادقه و زندان حاضر بشن، اون وقت میدیدیم چطور با فرو پاشی ترس این حکومت وحشت هم رنگ میباخت.

    پایدار باشید

    1. “کشور” ایشان را به زندان نیانداخته،یک ایدئولوژی فاشیستی موسوم به دین و متولیان آن،که روزگار همان کشور و ملتش را سیاه کرده، انداخته است. ایران یعنی مردم ایران،که بنا بر تمام آمار موجود نه تنها با حجاب اجباری ،بلکه با کلیت این سیاستهای فاشیستی مخالف است و به طور متوسط هر دو سال یک بار بر علیه این وضعیت دست به قیام میزند. حق این کشور و مردم نیست که با این غارنشینان آدمخوار مرتجع یکی فرض شوند. لطفاً انصاف را رعایت فرمایید.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »