به عنوان مقدمه باید دانست که، ولایت، وصایت، امامت و خلافت چهار عنوان هستند که اگرچه حضرت علی (ع) مصداق هر چهار عنوان بود یا شد، ولی مفهوم این چهارتا با هم متفاوت است و دلیل و منشأ آنها هم با یک دیگر متفاوت است و آثار و وظایف هریک نیز با دیگری متفاوت است.
حضرت علی (ع) امام اول شیعیان است چون در جاهای مختلف از جمله در غدیرخم به این مقام از جانب خداوند نصب شد و توسط پبامبر (ص) اعلام شد و خبرش به مردم رسید و در این بُعد وظیفهاش امامت است که ادامۀ رسالت میباشد. یعنی همان چهار وظیفهای که بر عهدۀ رسول خدا (ص) بود و در آیات مختلفی در قرآن کریم به آن اشاره شده است از جمله:
سوره جمعه آیه ۲ هُوَ اَلَّذِی بَعَثَ فِی اَلْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیٰاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ وَ إِنْ کٰانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ
و خدا کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
و در سوره بقره آیههای ۱۲۹ و ۱۵۱ و سوره آلعمران آیه ۱۶۴.
اما ایشان وصی رسول خدا(ص) هم هست، یعنی پیامبر (ص) ایشان را وصی خودش قرار داده است مثل بسیاری از مردم که هنگام مرگ فردی را به عنوان وصیّ خود قرار میدهند تا برخی کارهای جامانده را انجام دهند. پس او از طرف پیامبر(ص) به مقام وصایت نصب شده است.
اما آنچه درباره عید غدیر مهم است و باید بدانیم این است که، حضرت علی (ع) ولیّ هم بود و با توضیحاتی که خواهد آمد در غدیر خم به عنوان ولی معرفی شد و مقام ولایت امری ذاتی است و قابل نصب نیست.
ابتدا باید کلمه “ولیّ” را معنی کنیم تا بتوانیم بیشتر با شخصیت حضرت علی آشنا شویم و بفهمیم چقدر تا کنون بیراهه رفتهایم.
“ولیّ” به معنای دوست تأثیرگذار است یا به معنای سرپرستی است که سرپرستی خود را دوستانه اعمال میکند.
این مقام ذاتی و درونی است چون برخی ذاتا مهربان هستند اما برخی دیگر تلاش میکنند به این صفت نیکو متصف شوند و برخی دیگر با اینکه مهربان نیستند تلاش میکنند ظاهری مهربان به خود بگیرند و برخی دیگر از اینکه خشن باشند زیانی احساس نمیکنند و آن را نشانهی اقتدار خود میدانند.
به هر حال خداوند حضرت علی (ع) را اینگونه معرفی کرده است که ایشان ذاتا مهربان هستند.
برای فهم بهتر مطلب میتوان ایشان را تشبیه به یک مادر کرد که نمیتواند گریه بچهی خود را تحمل کند و حتی در حال نماز هم اگر بچهاش گریه کند نماز خود را بیاختیار قطع کرده و فرزندش را در آغوش میگیرد تا آرام شود.
حضرت علی (ع) هم در مهربانی اینگونه است و حتی برتر از یک مادر.
در شأن نزول آیه ۵۵ سوره مائده مشخص شد که ایشان قبل از نماز ظهر به فقیر صدقه داده است، در حالی که اگر صبر میکرد تا نمازش تمام شود نه فقیر از گرسنگی تلف میشد و نه از مسجد بیرون میرفت، اما عشق ایشان به مردم باعث شد که در حال نماز انگشتری خود را به فقیر بدهد، پس ایشان ذاتا مهربان است و چنین فردی سزاوار ولایت و سرپرستی به مردم است.
یادآوری:
همیشه همه شرط رهبری و مدیریت را قاطعیت میدانند و مهربانی را منافی آن میدانند، حتی در فقه میگویند زن نمیتواند رهبر یا رئیس جمهور یا قاضی و یا …، شود چون زن مهربان است. اما قرآن عکس آن را میگوید، حضرت علی (ع) را به این دلیل سزاوار ولایت و سرپرستی جامعه میداند که مهربان است.
قرآن کریم در سوره نمل آیه ۲۳ حکومت ملکه سبأ را تأکید میکند و میگوید آنها همه چیز داشتند و کشور را خوب اداره میکردند با اینکه حاکم آنان یک زن بود. إِنِّی وَجَدْتُ اِمْرَأَهً تَمْلِکُهُمْ وَ أُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَ لَهٰا عَرْشٌ عَظِیمٌ
[هُدهُد گفت] من زنی را دیدم که بر آنان حکومت میکند، و همه چیز در اختیار دارد، و (به خصوص) تخت عظیمی دارد!
تجربه ۴۴ ساله جمهوری اسلامی ثابت کرده است که قاطعیت و اقتدار نسلهای زیادی را نابود کرده است، مثل مجاهدین خلق، جبهه ملی و … و به جایی رسیده ایم که فقط دو گروه اصولگرا و اصلاح طلب مانده که ذره ذره آنها هم در حال نابودی به دست حکومت هستند.
رهبران ما مهربان نبودند که وضع مردم چنین شده است. اگر رهبران ما از گرسنگی و بینوایی مردم خواب به چشمشان نمیرفت، اکنون این چنین نبودیم. دود تحریمها فقط به چشم مردم میرود.
پس با توجه به مطالب گفته شده بر خلاف نظر فقهاء زن نیز می تواند ولیّ باشد و اصلا سزاوار است که زنان ولیّ شوند چون مهربان هستند البته به شرطی که این عواطف در خدمت مهربانی باشد چرا که بخشیده شدن یک گنهکار بهتر از این است که بیگناهی کشته شود، نه اینکه گاهی از عواطفشان سوء استفاده شود و علیه دشمن یا منتقد به کار گرفته شود و به خشونت منجر شود.
پس حضرت علی (ع) ذاتا ولیّ است و مردم حتما چنین فردی را سرپرست خود قرار میدهند. آن حضرت در این بُعدِ خود تنها نیاز به معرفی دارد که خداوند هم در آیۀ ولایت [۵۵ مائده] این کار را انجام داده است و رسول خدا (ص) هم مصداق آیه را مشخص کرده است.
سرپرستی چنین فردی قطعا به نفع جامعه است و کاری عاقلانه و مطابق فطرت و وجدان است و البته مردم هم باید وظیفه خود را انجام میدادند و ایشان را به سرپرستی خود بر میگزیدند و اگر به هر دلیلی چنین نکردند اشتباه کردند و اگر عمدی در کارشان بوده است مقصر هستند.
پس روز معرفی مهربانترین فرد برای سرپرستی مردم روز مبارکی است و همه مردم باید به هم چنین روزی را تبریک بگویند.
همه انسانها اعم از شیعه و سنی، مسلمان و غیرمسلمان، از اینکه مهربانترین افراد برای پستی که مربوط به تمام مردم است معرفی شده است و معیار این انتخاب هم مهربانی ایشان است باید به یکدیگر چنین روزی را تبریک بگویند.
این ولایت عاقلانه است و مبتنی بر چیزی است که حضرت علی (ع) ذاتا آن را دارا بود و با توجه به این دارایی ذاتی از شمردن و بیان داراییهای عَرَضی که دیگران بر آن اصرار دارند بی نیاز بود پس ولایتش حدیت نمیخواهد، نصب نمیخواهد، نیازی به تولد در کعبه ندارد، نیازی به شوهر فاطمه (س) بودن یا داماد پیامبر بودن ندارد، نیازی به فاتح خیبر بودن ندارد، نیازی به احرام پوشیدن مثل احرام پیامبر (ص) ندارد، نیازی به تنها عامل به آیه نجوا بودن ندارد و.. . بلکه اگر هیچ کدام از آنها نبود همین که مردم میفهمیدند او مهربانترین افراد است، کافی بود. خداوند از سر لطف خود علاوه بر آن صفت ذاتی، صفات عرضی فراوانی را نیز برای او قرار داد.
نمونه ای از مهربانی آن حضرت را میتوان اینگونه بیان کرد که وقتی شنید یک کارگر یا خادم مسیحی در سن پیری و از کار افتادگی رها شده و کسى دیگر به او توجهی نمیکند و او محتاج و فقیر است به مردم اعتراض کرد که تا وقتی توان داشت از او کار کشیدید و الآن که نیازمند است او را رها کردهاید؟! و نگفت این فرد مسیحی است و زندگی او به من ربطی ندارد.
امامان بعد از آن حضرت نیز امام منصوب بودند تا آن چهار وظیفه را انجام دهند و ذاتاً ولیّ بودند که می توان صدقه دادن مخفیانه حتی به مخالفینشان را به عنوان گوشه ای از مهربانی آنان نام برد. همچنین گذشت آنان از دشمنانشان و لطف به آنها نشانه ولیّ بودن آنها است.
این کار آنان را مقایسه کنید با ریاکاری بنیاد مسکن و کمیته امام و امثال آنها که تمام اموال شاه و مسئولین آن زمان را به نفع مستضعفین مصادره کردند تا به آنان کمک کنند، اما تنها کمکی که از آنها دیده شد کمکی اندک در زمان شیوع کرونا بود که مقداری مواد غذایی تهیه میکردند و با بوق و کرنا و تهیه فیلم و گزارش تلویزیون آن را به دست مردم میدادند، اما خودشان هر روز از روز پیش فربهتر و جسورتر شدهاند، تا حدی که دیگر قابل بیان نیست.
بله رسول خدا (ص) حضرت علی (ع) را به مردم معرفی کرد که هر کس من ولیّ او بودم و مهربانی ذاتی مرا دیده است که حتی به عیادت فردی رفتم که خاکروبه بر سرم ریخته است یا هند و ابوسفیان را با آن همه آزاری که به من رساندند بخشیدم، مشرکان مکه را که بیست سال اذیت کردند و باعث هجرتم به مدینه شدند و جنگهای متعددی علیه من به راه انداختند، را بخشیدم. پس کسانی که مرا شناختند علی (ع) هم کپی برابر با اصل است و با من مو نمیزند، پس «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». و بعد دعا میکند که هر کس او را دوست دارد، دوستش بدار “اللهم وال من والاه” و هر کس او را –یعنی مهربانی را- دشمن دارد دشمن بدار “و عاد من عاداه”
بله اگر علی (ع) اینگونه معرفی میشد مورد علاقه همه عقلاء و خردمندان و عاطفه داران عالم قرار میگرفت و ماندلا که این همه از مهربانی او دم میزنند که زندانبانان خود را بخشید، قطرهای از مهربانی آن حضرت میشد. اما متاسفانه مسئولین کشور ما فقط دم از شیعۀ علی بودن میزنند اما مردم کشور را مثل مرغ استالین نگه داشتهاند.
میگویند روزی استالین برای آموزش زیردستان خود مرغی را گرسنه نگه داشته بود و چیزی به او نمیداد بعد شروع کرد پرهایش را یکی یکی کندن و مرغ داد و فریاد میکرد تا تمام پرهای آن را کند و رهایش کرد بعد استالین مقداری دانه در دستش گرفت و ذره ذره به مرغ میداد و مرغ هم دنبال او میرفت تا دانه بخورد و کاملا مطیع و رامش شده بود. استالین رو به اطرافیانش گفت مردم را باید اینگونه گرسنه نگه دارید تا مطیع شما باشند.
این روش حکومت، شیوه حضرت علی (ع) نیست. مسئولین کشور ما دم از محبت علی میزنند اما نمایی از حضرت علی (ع) به نمایش گذاشتهاند که کاملا خلاف چهره واقعی آن حضرت است از جمله مخالفین خود را یا زندانی میکنند و یا میکشند و مردم را گرسنگی میدهند.
مداحان و سخنرانان، بدون تحقیق سخنان دشمنان در مورد آن حضرت را بر روی منبرهای خود فریاد میزنند که در بنى قریظه چندصد نفر به دست آن حضرت کشته شدند یا حضرت در نهروان چندهزار را کشت و در لیله الهریر چقدر. و همه این حرفها بدون ذره ای تحقیق و تنها از روی احساسات گفته میشود. این حضرت علی (ع) آدم کش، عید غدیرش با کیک چند صدمتری یا با غذا دادن در خیابان ولی عصر تهران یا با مداحی فلان مداح معروف جا نمیافتد و جوانان به همه این چیزها پشت میکنند.
علیّ خشن و آدمکش را معاویه ساخته است و نادانان، نادانسته در خط معاویه قرار گرفتهاند. اما علی واقعی را قرآن در این سوره ها معرفی کرده است: سوره مائده آیه ۵۵ إِنَّمٰا وَلِیُّکُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا اَلَّذِینَ یُقِیمُونَ اَلصَّلاٰهَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّکٰاهَ وَ هُمْ رٰاکِعُونَ سرپرستی که واقعا شما را دوست دارد، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند.
سوره انسان آیه ۸ وَ یُطْعِمُونَ اَلطَّعٰامَ عَلىٰ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً ﴿الإنسان، ۸﴾
و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند!
سوره بقره آیه ۲۰۷ که در موره لیله المبیت است
و علاوه بر این آیات پیامبر(ص) در غدیر ایشان را معرفی کرده است.
پس این ولایت نصب نمیخواهد و تنها معرفی میخواهد؛ زیرا علی (ع) ذاتا مهربان است و مردم مهربانی را دوست دارند.
امروزه کسانی که خشونت از وجودشان میبارد و زندان چند هزارمتری در مشهد میسازند و زندانهایشان پر از زندانی است و مردمانشان گرسنه و دچار بیعدالتی شدهاند و از آنان ناراضی و آرزوی مرگشان را دارند، نمیتوانند معرّف حضرت علی (ع ) باشند که ذاتا مهربان است.
آنان که رزمنده چندین ساله جبهه جنگ را از خانهاش میربایند ” آقای دانش سرارودی” را میگویم که بدون دادگاه و محاکمه و … دستگیرش کردند. آنان که معلمان را کتک میزنند و به خاطر اعتراض به حقوق کم از کار اخراجشان میکنند، آنان که حقوق بازنشستگان را که قبلا از حقوقشان برداشت کردهاند، نمیدهند، آنان با هیچ روش و هیچ وسیلهای نمیتوانند علی (ع) ذاتا مهربان را جا بیندازند و به مردم معرفی کنند. چون آن علی که آنان معرفی میکنند هم سنخ خودشان است و علی معاویه است نه علی پیامبر (ص) و قرآن. آنچه مردم میخواهند و دنبال آن هستند علیّ قرآن است ایشان ولیّ است و باید سرپرست جامعه باشد. ایشان کسی است که به خاطر وجود گرسنهای در آن سر کشور خوابش نمیبرد و به خاطر کشیده شدن خلخال از پای زن یهودی مینالد، نه اینکه خودش و عواملش متجاوز باشند.
راستی مگر آقای دانش سرارودی پاسدار آیت الله خمینی نبود؟ مگر رزمنده جبهه جنگ نبود؟ تا وقتی که در خدمت نظام بود خوب بود ولی الآن که منتقد شده و اصلاح نظام را خواستار شده باید دستگیر شود؟ در حالی که او آیینه شما است و عیب های شما را میگوید. آیینه شکنی خطا است باید عیب خود را برطرف کنید. وقتی میبینید کسى که دنیاطلب نیست، به دنبال مقام نیست، اختلاسگر نیست و با شما مخالف است در کار خود شک کنید.
باید بدانیم بار کج به مقصد نمیرسد و شما حامیان بیمنطق راه باطل جهنمی میشوید. نگوئید دستور از بالاست. این توجیه درستی نیست، شما که اگر یک ماه حقوقتان عقب بیفتد اعتراض میکنید، به فردی که همه چیزش را میدهد تا نظام اصلاح شود خرده نگیرید و او را زندانی نکنید.
ایشان دلش پاک است و خواستار اعتلای اسلام و کشور اسلامی است، چون ایشان واقعا جانباز است و میخواهد برای اسلام و کشور جان دهد.
یکی دیگر از مقام های حضرت علی (ع) خلیفه رسول خدا (ص) بودن است. اکنون باید پرسید خلافت در چه بعدی؟ منشأش چیست و چه فوایدی دارد؟ در جواب باید گفت خلافت در وظیفۀ رسالت، یعنی همان چهار وظیفهای که در آیه ۲ سوره جمعه و ۱۲۹ و ۱۵۱ سوره بقره و ۱۶۴ آلعمران آمده است که همان امامت است که بحث آن گذشت و منصوب از طرف خداست.
خلافت در مهربانی کردن، اگرچه ممکن است، ولی مهم این است که ولایت را خودش ذاتا دارد و چیزی که در انسان ذاتی است، عرضىِ آن معمولا ذکر نمیشود. حضرت علی (ع) نمیگوید چون پیامبر(ص) فرمود با شما مهربان باشم پس من هم با شما مهربانم، خیر چون ذاتا مهربان است پس با مردم به مهربانی رفتار میکند.
خلافت در امور سیاسی، دو قسم است: الف. در زمان حضور پیامبر (ص) معنا دارد، زیرا آن حضرت از طرف مردم مسئول امور سیاسی مدینه شد و هر موقع به دلیل جنگ یا هر دلیل دیگری از مدینه خارج میشد فردی را در مدینه جانشین خود قرار میداد. ب. برای بعد از وفاتش چنین کاری را به نظر بنده نمیتوانست انجام دهد، چون امور سیاسی از سوی مردم در زمان حیاتش و در دوره مدنى به شخص ایشان واگذار شده بود، پس معنا نداشت که بدون اجازۀ مردم آن را به فرد دیگری واگذار کند.
بله کسانی که از دید من به غلط امامت را رهبری سیاسی معنا میکنند و از دید من به غلط حضرت علی (ع) را جانشین سیاسی رسول خدا (ص) میدانند و پس از آن امامان بعد از حضرت علی (ع) را نیز جانشینان سیاسی پیامبر (ص) میدانند و میگویند که پیامبر(ص) آنان را از قبل به حکومت سیاسی بر مردم نصب کرده است و هریک پس از پدرش باید خلیفه یا حاکم یا رهبر میشد، با این اشکال مواجه میشوند که حکومت موروثی بدترین نوع حکومت است، زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر فردی خوب بود پسرش و یا پسر پسرش اولا موجود شود و چه بسا سلسلههایی قطع میشوند و اگر قرار باشد حکومت موروثی باشد برای حفظ آن به کارهای کثیفی دست می زنند.
ثانیا برفرض وجود داشتن پسر، معلوم نیست که او هم مانند پدرش خوب باشد و این طرز فکر باعث بیزاری جوانان ازشیعه و دین شده است و با حرفی غیرعلمی و غیردقیق و غیر واقعی باعث ضربه زدن به شیعه شدهاند.
بنده قبل از دیگران خطر را حس کردم میخواستم اصلاح کنم، که حوزه و سنتیها و حکومتیها و … نگذاشتند. اکنون پس از پنج سال شمهای گفته شد تا باز ببینم غوغاسالاران چه غوغاهایی به پا میکنند.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…