دانشگاه و مصائب آن؛ زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست

شمس افرازی

دانشگاه مکان مقدس فراگیری علم و دانش است و علم و دانش چراغی است برای روشن‌سازی راه آینده، دانشگاه بر تاریکخانه ذهن آدمی نور معرفت می‌افکند. دانشگاه محیط مساعدی برای تبادل و تضارب آرا و فکر و اندیشه است. متاسفانه با شروع انقلاب فرهنگی خصوصا در این چهار دهه، بدعت‌های غلطی ایجاد و در این محیط که باید تولید علم و زایش اندیشه چونان چشمه‌ای جوشان در جریان باشد، قابله‌های قرون وسطایی نطفه و جنین اندیشه را سقط و خردورزان و اندیشمندان بی‌پناه را با حرف‌های ناگفته و لب‌های دوخته و آش ناخورده با دهان سوخته به دست گزمه‌گان فرهنگی به تیغ و تیر دشنه می‌سپارند.
جماعتی که نه دغدغه دانش دارند و نه غم استاد. زهر در کاسه دانشجو می‌کنند و جگر طایفه علم را می‌سوزاند، از کوی دانشگاه تا اعتراضات ۸۸ و پیش و پس از آن تا به اکنون بارهای بار، لاابالی کرده‌اند و دفتر دانایی پاره کرده و با آتش عصیان و غایت جهل مشت بر پیکر اندیشه کوفته و حرمت دانشجو و استاد را شکستند و دانشگاه را خراب و از گرد و خاکستر خرابی آن تیمم کردند.
جماعت قلیلی که فراتر از قیم‌مأبی، کعبه را پشت خداوندی خود گم کرده، و مدت‌هاست آهنگ خدایی کرده‌اند و خود را کارگشای دو جهان دانسته و حیات و ممات مردم را به‌دست گرفته و علم و دانش و جایگاه رفیع دانشگاه را عمله و ملعبه‌ی دست استبداد کرده و دیگر بار از حنجره دیو درونشان دمی نو برخاسته و دانشگاه را به غمی نو مبتلا نموده‌اند. باغ و بهار دانش را به تطاول و تاراج خزان برده و از مزرعه وجودشان بذر و خوشه مصیبت به جامعه نشان داده‌اند.

این جماعت اشتهایی عجیب دارند در ماهیت‌زدایی از نهادهای مدرن و مدنی. از مجلس و انتخابات گرفته تا هنر و فرهنگ و حتی نهادهای سنتی مانند حوزه.
می‌خواهند دانشگاه را از معنا و ماهیت و فلسفه وجودی تهی کنند. بدعتی که سالهاست جماعت اندیشه‌کش و قلم‌ستیزان در دانشگاه رواج داده‌اند، امروزه به اوج بداهت و فضاحت خود رسانده‌اند امروزه با اخراج استادان عالم و جذب خارج از قاعده‌ی سرهنگ‌های عرصه فرهنگ، دانشگاه را به تصرف خود در می‌آورند و به عرصه فتوحات خود می‌افزایند. و دانشجو را از پرسیدن و پوییدن باز می‌دارند.

منطق و عقل حکم می‌کند که از نهاد دانشگاه جز خردورزی تمنای دیگری نداشت اکنون که تیر طعنه و سنگ فتنه نهاد علم و استادان دانشگاه را آماج حمله قرار داده باید اندیشه‌ی دیگر کرد و رای دیگری. و باید جلوی این ستم آشکار ایستاد و تا توانایی هست این خواست عمومی را طلب باید کرد .
به قول حضرت سعدی:
هنوز با همه دردم امید درمان هست
که آخری بود آخر شبان یلدا را .

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که جهان در آن قرار دارد. این دوران جدید از جنگ جهانی اول آغاز شد؛ زمانی که اصلی‌ترین کشورهای تشکیل‌دهنده «غربِ

ادامه »

۱. بدیهی است که می‌توان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با یکی از فقهای حوزه علمیه قم (ابوالقاسم علیدوست) در

ادامه »

بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بن‌بست راهبرد “نه جنگ، نه مذاکره” رهبر حاکمیت ولایی را برجسته‌تر خواهد کرد. بنا به

ادامه »