حاکمان جمهوری اسلامی از اهدای جایزه ی صلح نوبل ۲۰۲۳ به نرگس محمد فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی در ایران بسیار خشمگین و بر آشفته شدهاند . روزنامههای وابسته به حکومت اسلامی از سیاسی بودن این جایزه سخنها نوشتهاند و اهدای نوبل صلح را به نرگس محمدی حربهای سیاسی دانستهاند. در حالی که اکثریت قریب به اتفاق رهبران سیاسی دنیا از جو بایدن رئیس جمهور آمریکا تا اولاف شولتس صدر اعظم آلمان و آنالنا بربوک وزیر خارجه آلمان اهدای جایزه ی صلح نوبل به نرگس محمدی را نشانگر قدرت زنان ایرانی برای تحقق آزادی دانستهاند، حاکمان جمهوری اسلامی نه تنها اهدای جایزهی صلح نوبل را سیاسی خواندهاند که آن را بسیار ملامت کردهاند و از افرادی نام بردهاند که در گذشته این جایزه به آنان تعلق گرفته و بهزعم تفکر منحصر به فرد حاکمان جمهوری اسلامی این افراد نام خوشی در عرصهی سیاست نداشتهاند و با نسبت دادن خانوادهی نرگس محمدی به سازمان مجاهدین خلق سعی دارند اهدای جایزهی نوبل به او را در افکار عمومی خدشهدار کنند و کوچک جلوه دهند.
خانم بریت ریس اندرسون رئیس کمیتهی نروژی نوبل در مصاحبه با رسانهها گفته اهدای جایزه ی صلح نوبل به نرگس محمدی در حقیقت اهدای این جایزه به صدها هزار ایرانی بوده است که بیش از یک سال است با شعار زن زندگی آزادی اعتراض میکنند و این در حالی است که خانم اندرسون سخنرانی آغازین پیش از اهدای جایزه ی صلح نوبل را با تکرار شعار «زن زندگی آزادی» به زبان فارسی آغاز کرد.
حال باید از حاکمان جمهوری اسلامی پرسید که چرااز اهدای این جایزه به نرگس محمدی چنین برآشفته و عصبانی هستید ؟ اگر شما حاکمان ایران زمین نمیبودید ، زنان ایرانی برندهی جایزه ی نوبل نه برای صلح و مبارزاتشان برای تحقق دموکراسی در کشور و احقاق حقوق زندانیان سیاسی و غیر سیاسی، نه به اعدام ، باز ستاندن حقوق اقلیتها و صدها مورد دیگر از عدم رعایت قانون توسط شما به عنوان کارگزاران مملکت میشدند که شاید جایزه نوبل را در رشته های دیگری از ریاضیات، شیمی ، فیزیک و ادبیات برای ایران به ارمغان می آوردند. شما از اهدای جایزه صلح نوبل به زنان ایرانی خشمگین و عصبانی هستید البته که باید خشمگین و عصبانی هم باشید و جا دارد که از این خشم و عصبانیت بمیرید که برای اولین بار در تاریخ نوبل این جایزه یعنی صلح نوبل به دو زن از یک کشور تعلق گرفته است آن هم در فاصله ی زمانی دو دهه.
وقتی که شیرین عبادی بیست سال قبل برنده ی جایزهی صلح نوبل برای تحقق دموکراسی و حقوق بشر در ایران شد شما باز هم عصبانی بودید و از هیچ حملهای به خانم عبادی فروگذار نکردید. اکنون پس از بیست سال وضعیت حقوق بشر در ایران بهبودی که نیافته هیچ که هزاران پله هم سقوط کرده است .
نرگس محمدی در حالی برندهی صلح نوبل شده است که بیشتر از هفت سال است فرزندانش را ندیده است و نزدیک دو سال است که حتی امکان گفتگوی تلفنی میان او و فرزندانش را هم از ایشان دریغ کردهاید ، تقی رحمانی همسر نرگس محمدی بیشتر از یازده سال است که نرگس را ندیده است. نرگس محمدی حتی اگر برای احقاق حقوق خودش ، همسرش و فرزندانش هم با شما مقابله میکرد که نه بر ای احقاق حقوق زندانیان و نه به اعدام، مستحق گرفتن این جایزه میبود که شما زندگی عادی او و میلیونها ایرانی دیگر را به واسطهی ناکارآمدی حکومتیتان مختل کرده اید.
همانطور که اندرسون رییس کمیتهی نوبل گفته است این جایزهای است به زنان ایرانی که سالیان درازی برای تحقق حقوق شان و تحقق آزادی مبارزه میکنند. تقی رحمانی همسر نرگس محمدی در مصاحبه هایش بارها تاکید کرد که این جایزهای است به جنبش زن زندگی آزادی و نرگس نماد این جایزه شده است .
جایزه ی صلح نوبل در حالی به زنی مبارز و شجاع از ایران تعلق گرفته است که آرمیتا گراوند به احتمال بسیار زیاد با سرنوشتی شبیه سرنوشت مهسا امینی در بیمارستان فجر در کما به سر میبرد؛ بیمارستانی که شما آن را شبیه دژی نظامی کردهاید. بنا بر اخبار و روایتهایی که رسانههای گوناگون منتشر کردهاند آرمیتا گراوند دختر ۱۶ ساله هنگام سوار شدن به مترو بدون پوشش اجباری با زن آتش به اختیار حجاببان مامور در مترو بحث میکند که آن زن با هل دادن آرمیتا باعث ضربهی مغزی او می شود.
تا کنون که نزدیک به یک هفته از وقوع آن حادثه گذشته است هنوز هیچ خبرنگار مستقلی نتوانسته خبری موثق دربارهی وضعیت این دختر که ملتی نگران احوال اوست بنویسد، هر چه بوده چهرهی رنگ پریدهی والدین آرمیتا بوده است که جلوی دوربین اعترافات اجباری رسانهی میلی شما که عدم صداتش بر همگان واضح است.
آیا جایزه ی صلح نوبل نباید به ملت ایران و به خصوص به زنان ایرانی تعلق بگیرید ؟ زنانی که برای ابتداییترین حقشان یعنی حق پوشش کتک میخوردند ، تحقیر میشوند ، هل داده میشوند و در نهایت با ضربهی مغزی به کما میروند مانند مهسا و آرمیتا. آیا کشور دیگری سراغ دارید که در آن زنانش کشته شوند به جرم رعایت نکردن حجاب اجباری ؟ آیا در عربستان سعودی، خاستگاه اسلام تا کنون چنین حوادثی رخ داده است ؟ آیا در افغانستان کشوری با حاکمانی که شما آنان را دوست و برادر خواندهاید و البته همهی دنیا این حاکمان را به نام تروریست میشناسند، شاهد بودهاید که دختری ضربهی مغزی شود به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری؟
خودتان که کلاهتان را با کمی انصاف قاضی کنید باید اعتراف کنید که جایز هی صلح نوبل تنها و تنها میتواند حق زنان ایرانی باشد همین زنان و دخترانی که سالیان سال است برای احقاق حقوق انسانی شان در نبردی نابرابر و بدون حمایت با شما می جنگند.
این جایزه ی بارقه های امید را مجدد در دل تکتک زنان آزادی خواه ایرانی روشن کرد و همچون نوری است در ظلمت سرد و تاریکی که شما برای این کشور، زنان و مردانش به ارمغان آورده اید.«زن زندگی آزادی» حالا دیگر فقط یک شعار نیست که آغاز انقلابی است زنانه که صدای جنبش تحققخواهی زنان ایرانی را به گوش جهانیان رسانیده و هر روز بلند و بلندتر پرده از روسیاهی شما حاکمان متحجر و نابخرد غالب بر ایران زمین بیشتر بر میدارد تا روزی که زنان و مردان ایرانی در سایهی صلح و دموکراسی نام شما را در کتابهای تاریخ به عنوان حاکمانی تمامیتخواه و ویرانگر برای فرزندانشان بخوانند و نام ننگین شما همراستای حملهی مغولان به ایران زمین ثبت در تاریخ این مرز و بوم شود.
به نام زن زندگی آزادی…