زیتون- منصوره حسینی یگانه: تنها سه روز پیش از شروع جنگ میان حماس و اسرائیل، برای اولین بار صدها زن فلسطینی و اسرائیلی با لباس سفید از اورشلیم تا کرانه باختری رود اردن راهپیمایی صلح برگزار کردند. به گزارش یورونیوز عربی، این زنان به زبانهای عربی٬ عبری و انگلیسی شعار صلح میان فلسطین و اسرائیل سر دادند. هدی ابو عرقوب، فعال فلسطینی و مدیر سازمان غیردولتی «اتحاد برای صلح خاورمیانه» آنجا گفت: «پیام ما این است که میخواهیم فرزندانمان به جای جنگ و کشتار، زنده باشند و زندگی کنند.»
سه روز بعد اما جنگ آغاز شد و امروز نمیدانیم چند نفر از آن زنان سفیدپوش زندهاند، چند تن از آنها در عزای عزیزانشان نشستهاند و چه بر سر آنهایی خواهد آمد که از این جنگ جان سالم به در خواهند برد و باید دوباره روی سیاهی و ویرانیِ به جا مانده از جنگ، رنگ زندگی بپاشند.
این نوشته را تقدیم میکنم به تمام زنانی که روایت رنجهایشان در تاریخنگاری مردانه از جنگهای جهان گم شد و ناخوانده ماند.
***
-تا پیش از اینکه خبر کشته شدن “جمیله شنطی” اولین و تنها زن عضو حماس منتشر شود، تنها نشانی که از زنان غزه در خبرگزاریها منتشر شد تصاویر مادران داغدیده و عزادار یا زنان آوارهای بود که که از جنگ گریزان و پریشان بودند. آنچه بهویژه در رسانههای داخلی منتشر میشد تصویر مظلومیت زن در قامت مادر و همسر کسانی بود که از دست رفتهاند و هویت مستقل دیگری برای زنان فلسطینی در این اخبار به چشم نمیخورد.
هرچند که در دیگر نقاط جهان، زنان فلسطینی با شرکت در تظاهرات اعتراضی و گفتگو با رسانهها تلاش میکنند چهرهای دیگر از زنان فلسطینی نشان بدهند اما در نهایت آنچه از زنان آن سرزمین تصویر غالب رسانههای جهان شده است تصاویر دردناک بیپناهی آنهاست؛ تصویری که به نظر میرسد تنها برای جلب توجه افکار عمومی به مظلومیت زنان در نقش مادران و همسران است و هویت دیگری برای آنها و رنجهای مستقلشان قائل نیستند.
این در حالی است که وقتی صحبت از زنان در طرف دیگر این جنگ یعنی اسراییل میشود نخستین تصویر از آنِ زنانی است که در ارتش خدمت میکنند. زنان اسرائیلی اگر خود را از خانواده مذهبی معرفی نکنند موظف به گذراندن دوره دوساله سربازی هستند و حدود ۱۸ درصد از نیروی دفاعی این کشور را تشکیل میدهند؛ هرچند در جنگ اخیر اخبار آوارگی، تعرض و کشته شدن زنان غیر نظامی اسرائیل هم در اخبار به وفور دیده میشود اما باز هم زنان این سوی جنگ تنها محدود به هویت مادری و همسری نمیشوند و نگاه مستقلتری به آنها وجود دارد.
پردهنشینان حماس
زنان در فلسطین
در سال ۲۰۱۴ دولت فلسطین به کنوانسیون رفع تمام تبعیضها علیه زنان پیوست؛ اما آن را در روزنامه رسمی دولتی ثبت نکرد تا رسمیت نداشته باشد و دست حکومت و نهادهای مذهبی برای تحمیل تبعیض بسته نشود و لزومی هم بر اصلاح قوانین نباشد. قوانینی مانند ماده ۳۴۰ قانون مجازات در فلسطین (کرانه باختری) که در آن، مرتکب قتل ناموسی از مجازات مصونیت دارد٬ یک پنجم ازدواجها در غزه کودک همسری است٬ زنان در ازدواجهای مختلط مسلمان و غیرمسلمان نه ارث میبرند و نه ارث میگذارند و هنوز این قوانین رسمیت دارد و اجرا میشود.
آنچه وضعیت زنان فلسطینی را در این سالها بدتر کرده است دو-پاره شدن فلسطین در سال ۲۰۰۷ به کرانه باختری و غزه بود؛ این اتفاق بهانهای شد تا بیشتر قوانین و کنوانسیونها برای بهبود وضعیت زنان روی کاغذ بماند و ضمانت اجرایی پیدا نکند.
دولت فلسطین از زمان دو-پاره شدن در سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۱۸ بیشتر از ۷۷۰ حکم و مصوبه داشته است که اکثریت آنها ربطی به وضعیت زنان نداشته است. حتی بر خلاف آنچه در کرانه باختری مقرر شد که دست کم ۳۰ درصد کرسیها در نهادهای هیات حاکمه سهم زنان باشد تنها یک زن به کمیته اجرایی و ۵ زن به شورای مرکزی راه یافتند.
زنان در اسرائیل
کشور مقابل که طرف دیگر جنگ است اما جایگاه دیگری برای زنان در نظر گرفته است. در آنجا زنان به ریاست قوه قضاییه، دادستانی و ژنرالی ارتش میرسند و سهم مناسبی از کرسیهای کنست را به خود اختصاص میدهند. به گفته “فرنوش رام” خبرنگار ساکن اسرائیل، در این کشور تقریبا زن خانهدار وجود ندارد و تمام زنها حتی از خانوادههای مذهبی هم بیرون از خانه کار میکنند؛ هرچند که به گفته او در اسراییل هم مانند سایر نقاط جهان تبعیضهایی وجود دارد و میزان حقوق کارمندان زن دولت، سه یا چهار درصد کمتر از مردان است اما در مقایسه آماری، در فلسطین زنان ۲۰ تا ۴۰ درصد کمتر از مردان حقوق میگیرند و تنها کمی بیشتر از ۱۹ درصد از آنها اشتغال دارند که آن هم بیشتر در مزارع است.
سرنوشت زنان بیهمسر
از سوی دیگر نقش زنان اسرائیلی حتی در جایگاه قربانی و همسر و فرزند از دست داده هم هویت مستقل و مطالبهگر دارد و تلاش میکنند تا با توجه به شرایط جنگ، وضعیت را برای زنان منصفانهتر کنند. مثلا در همین جنگ اخیر تعدادی از زنان اسرائیلی که همسر یا شریک زندگیشان در حملات غافلگیرکنندهٔ حماس به اسرائیل کشته شدند، از نهادهای مختلف این کشور بهویژه وزارت بهداشت خواستند که پیش از آماده کردن جسد برای خاکسپاری، امکان خارج کردن اسپرم از بدن آنها را فراهم کنند تا هر زمان که خواستند، از آن برای باروری استفاده کنند.
گرفتن اسپرم از جسد مردان کشتهشده از مدتی پیش در اسرائیل اوج گرفته که یکی از دلایل آن درخواست یک خانواده بود تا از پسر نظامی کشتهشدهٔ خود نوهای داشته باشند. پافشاری این خانواده سبب شد برخی سربازان تازهوارد به ارتش نیز اسپرم خود را در یک بانک مخصوص نگه دارند تا اگر به هر دلیلی جان باختتد همسر، دوستدختر یا زن دیگری که والدین انتخاب میکنند، با استفاده از آن اسپرم باردار شوند.
در طرف مقابل، زنان فلسطینی برای چنین کاری پشتوانه دولتی ندارند و سالهاست اسپرم همسرانشان را که در زندانهای اسرائیل هستند برای باروری قاچاق میکنند. باشگاه زندانیان فلسطین که یک نهاد مستقل است اعلام کرده که از این روش تا حال ۹۶ کودک به دنیا آمدهاند که برخی از آنها تا به حال پدرانشان را ندیدهاند. هزینه لقاح ۲۰۰۰ دلار است اما مرکزی در غزه است که این کار را به شکل رایگان انجام میدهد؛ اما هیچ امکاناتی برای تست دی ان ای وجود ندارد و زن به شکل مستقل نمیتواند تقاضای لقاح را انجام دهد. برای این عمل باید چهار نفر (دو نفر از طرف خانواده همسر و دو نفر از طرف خانه زن) در کلینیک حضور داشته باشند و تعهدنامههایی را امضا کنند. پزشکان هیچ مسوولیتی در برابر اسپرم و نحوه انتقال آن نمیپذیرند.
به رغم مشکلاتی که قاچاق اسپرم دارد از نظر قانونی و مالی شرایط خاصی برای این دسته از زنان تعیین نشده است و تنها درصد کمی از زنانی که تمایل به این بارداری دارند، میتوانند آن را انجام دهند.
از سوی دیگر، وضعیت زنان در غزه بعد از مرگ همسرانشان بسیار سختتر خواهد شد. علاوه بر کم بودن فرصتهای شغلی برای زنان که به آنها امکان استقلال مالی نمیدهد، مفهوم دارایی مشترک برای ازدواج وجود ندارد و عملا زنان از هرگونه ادعای قانونی برای مسکن محروماند. همچنین به خاطر سنت و فرهنگ غالب، ازدواج با برادر یا سایر بستگان شوهر متوفی وجود دارد و حضانت فرزندان نیز نصیب خانواده شوهر میشود. “هالا شاهدا” یکی از زنان غزه که همسرش در سال ۲۰۱۴ در بمباران کشته شد از معدود افراد خوششانسی بوده که امکان خروج از نوار غزه را داشت اما نتوانست از آن استفاده کند، زیرا پدربزرگ و مادربزرگ پدری فرزندش به او اجازه سفر نمیدادند.
زن به مثابهی عدد!
نقش زنان در کشورهای اسلامی به ویژه ایران و فلسطین که در تاریخ معاصر درگیر جنگ بودهاند محدود به پشت صحنه است. در جنگ ایران و عراق ۶ هزار و ۴۲۸ زن کشته شدند که ۵۰۰ نفر از آنها جنگیده بودند اما هیچ تصویری از این زنان بر در دیوار شهرها نیست و به ندرت نام زنی به عنوان “شهید” بر تابلوی خیابانها و کوچهها و مؤسسات دیده میشود؛ چیزی که در غزه هم اتفاق افتاده است. تعداد زنانی که در جنگ بین فلسطینیان و اسرائیل کشته میشوند، تنها محدود میشود به عددها و درصدهایی که در اخبار میآید و تصاویرشان تنها در این روزها ابزار تاثیرگذاری در رسانههاست. بعد از هیچیک از این جنگها نام آنها بر تابلوی خیابانی دیده نمیشود یا قانونی به تصویب نمیرسد که وضعیت زنان را در زمان جنگ لحاظ کند یا کمبودهایی را که آنها به واسطه جنگ با آن درگیر شدهاند، بهبود بخشد.
زنانی که صلح را میسازند
نهادهای مدنی فلسطینی بخشی از محرومیت زنان این سرزمین از حقوقشان را ناشی از حصر غزه از سوی اسرائیل میدانند اما گزارش مشترک آنها از وضعیت زنان فلسطینی به کنوانسیون ژنو در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد که حصر زنان فلسطینی در دیوارهای بلند عشیره و مذهب، سهمی بیشتر از حصر غزه به دست اسرائیل دارد. با اینهمه اما صدها زن فلسطینی و اسرائیلی که سه روز پیش از شروع جنگ با لباس سفید از اورشلیم تا کرانه باختری رود اردن راهپیمایی صلح را با شعار «نساء یصنعن السلام» برگزار کردند باور دارند که در نهایت این زناناند که صلح را میسازند؛ آنها زنان سرزمین زیتون را فراتر از دیوارهای میان غزه و اسرائیل، گرهگشای این کلاف خونین و پیچیده میدانند. کسی چه میداند! شاید آنها که صدای زنان را در هیاهوی جنگها و جنگندهها خفه میکنند هم این راز را فهمیدهاند.
📎منابع:
*گزارش مشترک ۳۰ نهاد مدنی فلسطینی به کنوانسیون ژنو – ۲۰۱۸
*گزارشهایی از یورونیوز عربی، رادیو فردا و روزنامه شرق
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…