در ابتدای بیانیه تاکید بر وجدان انسانی، اخلاقی و دینی شده است که ظاهرا بستر فکری بیانیه را تشکیل میدهد. و سپس با قضاوتی یکجانبه و سوگیرانه به تاریخچه “اشغالگری” میپردازد. در ادامه به مصداق روایت امام صادق ( إنَّما یحصُدُ ابنُ آدمَ ما یزرَعُ؛ آدمیزاد آنچه کاشته است، درو می کند) به نوعی جنایت هولناک داعش وار حماس را توجیه میکنند و مینویسند “و اکنون میوهی این نابودی را میچینند”.
در وجدان و اخلاق کدام مذهب و مکتب کشتار دهشتناک کودکان و زنان و پیر زنان بیگناه را با این شعر توجیه میکنند: «آنچه دیروز کاشته ای میکنی امروز درو / طمع خوشه گندم مکن از دانه جو». آیا کودک شیرخوار غیر مسلمان دانهی جو کاشته بود که جسم نحیفش اینگونه سزاوار درو بود؟
در بیانیه از گفتمان “اسلام مداراجو” ادعا به میان آمده است. اما حقیقت کتمانناپذیر دشمنی بین “یهود و مسلمان” ریشهای دینی و دیرینه دارد و نمیتوان آن را با نوشداروی دین حل و فصل کرد! زیرا دین بخشی از این معضل و مشکل است که طبیعتا نمیتواند راهگشا باشد. کما اینکه “دین” دشمنی بین یهودیت و مسیحیت را حل نکرد. باید نگاهی بسیار فراتر از خودبزرگبینی اجتنابناپذیر دینی داشت. برخی از سورههای قرآن از جمله آیه ۸۲ سوره مائده به صراحت میگوید که یهودیان دشمنترین مردم نسبت به مسلمانان هستند. آیه ۵۱ همان سوره صراحتا به مومنین دستور میدهد که یهود و نصارا را دوستان خود مگیرید.
همین نگاه دینی باعث شد که در روز ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ در مجمع عمومی سازمان ملل همه کشورهای اسلامی از جمله ایران به قطعنامه شماره ۱۸۱ برای تشکیل دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل رای منفی بدهند و با استناد به آیات قرآن “مدارا” و همسایگی با “یهود” را مطلقا نفی کنند. حدود شش ماه بعد یعنی در روز ۱۴ ماه می ۱۹۴۸ که سازمان ملل آن روز (پایان قیومیت بریتانیا) را برای ایجاد رسمی دو کشور را مقرر کرده بود, دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل رسما تشکیل کشور اسرائیل را بر اساس نقشه سرزمینی تعیین شده توسط سازمان ملل اعلام کرد. فلسطینی بهجای استفاده از این فرصت تاریخی و اعلام موجودیت کشور خود, از جهان عرب و مسلمانان درخواست کردند تا به اسرائیل حمله کنند و یهودیان را به دریا بریزند. روز بعد ارتشهای عرب از چند جهت بر اسرائیل یورش آوردند. اسرائیلی که همزمان در کنار کشور فلسطین توسط آرای %۷۲ درصد از اعضای سازمان ملل به رسمیت شناخته شده بود. در بین کشورهای غربی فقط ۸ کشور اروپایی بهعلاوه آمریکا و کانادا رای مثبت دادند. حتی بریتانیا رای ممتنع داد. وانگهی اگر صحرای برهوت نقب آن زمان را به کنار بگذاریم, سازمان ملل بهترین و بیشترین و مرغوبترین و پرجمعیتترین مناطق و شهرها را به دولت فلسطین داد, تا آنجا که از مرز لبنان تا مصر سرزمین دولت فلسطین بود و کرانه باختری به نوار غزه “وصل” بود. و حتی جمعیت بیش از ۴۰ درصد اسرائیل را عربها تشکیل میدادند. فقط با احتساب صحرای نقب سهم سرزمینی اسرائیل چند درصد بیشتر از فلسطینیها شد.
شعر زیبایی از ناصرخسرو در زبان فارسی شهرت یافته است: «چو تو خود کنی اختر خویش را بد/ مدار از فلک چشم نیک اختری را». حقیقت تلخ این است که آغاز این جنگ ۷۵ ساله توسط “ملت مظلوم فلسطین” و اعراب بود, که هرگز خصومت و جنگ را رها نکردند و تا به اکنون برای نابودی اسرائیل بارها به صورت گروهی به آن حمله کردهاند و هر بار هم شکست خوردهاند و مناطق بیشتری از خاک خود را از دست دادهاند. تا بدانجا که امروز با پشیمانی به کمتر از نصف آنچه که سازمان ملل در نوامبر سال ۱۹۴۷ به آنها داد، راضی هستند. اولین جنگ در سال ۱۹۴۸ توسط “ملت مظلوم فلسطین” و اعراب بهصورت فلهای و غافلگیرانه آغاز شد. بارها این جنگهای غافلگیرانه اتفاق افتاده. آخرین جنگ بین فلسطینیها و اسرائیل هم در روز هفت اکتبر سال جاری به صورت غافلگیرانه توسط “ملت مظلوم فلسطین” آغاز شد تا بر اساس میثاقنامه دینی و اساسنامه سیاسی حماس اسرائیل را نابود کند. در بین ما بلوچها یک ضربالمثل معروف است که میگوید: «شمشیرت را بیپروا بهخاطر برادرت بزن؛ اما حرف حق را بیطرفانه بهخاطر خدا بزن».
محکومیت شکدار جنایات تکاندهنده و غیر انسانی حماس توسط این جمع نواندیش دینی کاملا مشهود و مشروط است. آنجا که می نویسند: “برخی رفتارهای حماس در اسرائیل را به صراحت محکوم میکنیم”. اما توضیح نمیدهند که مشخصا کدام رفتار حماس محکومیتپذیر است؟ قتل عام کورکورانه بیش از ۱۴۰۰ انسان با خونسردی کامل؟ بریدن شکم زن حامله؟ قتل فجیع کودک شیرخوار؟ کشتن کودکان با نارنجک؟ کشتن و به گروگان گرفتن پیرزن ۹۰ ساله؟ لیست طولانی است, اما محکومیت شکدار محدود و مشروط!
بیانیه نواندیشان دینی عملکرد اسرائیل را “حکم جنایت جنگی” میداند. اما قتل عام ۱۴۰۰ انسان توسط گروه تروریستی ـ داعشی حماس را بهمثابه “برخی رفتار” ابدا جنایت جنگی نمیداند. به همین دلیل اسرائیلستیزان و افراطیون دینی در سراسر جهان در روزهای اولیه جنگ که حماس پیروز به نظر میرسید یا جشن گرفتند و بر پشت کشتههای اسرائیلی و شهروندان ۳۵ کشور دیگر با هلهله و شادی رقصیدند و یا سکوت کردند. در آن روزها چرا محسنات بشردوستانه و حس انسانیت این جماعت یا در خواب گران فرو رفته بود و یا به صورت گزینشی شادی میکردند؟ از قدیم گفتهاند آنرا که چنان کند، چنین آید پیش!
در پایان باید تأکید کنم که از دیدگاه نگارنده انصاف, انسانیت و وجدان گزینشی نیست. بنده همواره کشتار انسانهای بیگناه را محکوم کردهام. همواره طرفدار تشکیل کشور فلسطین بودهام. اگرچه سازمان ملل ۷۶ سال پیش این حق و گزینه را به آنها داد؛ ولی آنها آن را رد کردند و مسیر جنگ را انتخاب کردند. کما اینکه در همان زمان بسیاری از خلقها و مردمان مستعمره و در یوغکشیده شده در جهان آرزوی چنین قطعنامهای را در مورد استقلال سرزمین خود داشتند و چنین فرصت و نعمتی از طرف سازمان ملل و جامعه جهانی به آنها داده نشد. اما پشیمانی چه سود. به غفلت بدادی ز دست آب پاک / چه چاره کنون جز تیمم به خاک!
تاسفآور است که فلسطینی در گذر زمان تحت تاثیر دیکتاتورها از جمال عبدالناصر گرفته تا حافظ اسد, از صدام گرفته تا قذافی و امروز هم خامنهای بر روی گزارهها متناقض و یکسویه بر خلاف منافع ملی خود مانور دادند و اکنون به جایگاهی رسیدهاند که هم از گندم ری افتادند، هم از خرمای بغداد. یا بهمصداق شعر معروف: «این مثل باشد که تا گردون رود دیوار کج / گز ز غفلت خشت اوّل را نهد معمار کج».
همانگونه که شهرکهای یهودی در مناطق اشغالی کرانه باختری یکی از مشکلات و موانع جدی تشکیل کشور مستقل فلسطینی هستند و باید برداشته شوند, حماس و جهاد اسلامی که هیچگونه باوری به موجودیت اسرائیل ندارند و قسم خوردهاند تا از طریق جنگ و “جهاد” آن را نابود سازند, طرفداران فلسطین باید پیشنهاد عملی (و نه شعار و آرزوهای تکراری) بدهند که چگونه این دو مانع را باید از سر راه تشکیل کشور فلسطین (که نگارنده خواهان آن است) برداشت؟ بیانیه این جمع نواندیشان دینی, به باور بنده, یکطرفه و آمیخته با تعصب دینی و بر محور استانداردهای دوگانه و گزینشی و همان نگاه سنتی بیثمر ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی قبل از انقلاب است.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…