نویسنده: ניר אבישי כהן – نیر أ. کوهین، فعال صلح و نویسنده اسرائیلی که اکنون به عنوان سرباز در غزه حضور دارد.
ترجمه: عمار گُلی
هیچ چیز نمیتواند قتلعام حماس را توجیه کند. حماس سازمانی تروریستی و قاتل است که باید از روی زمین محو شود. تروریستهای حماس و حامیان آنها تفاله انسانی و هیولا هستند و من از جنگ علیه حماس حمایت میکنم. اما این قتلعام در خلاء اتفاق نیفتاد. قبل از این کشتار، به مدت ۵۶ سال مردم فلسطین در کرانه باختری تحت کنترل نظامی بودند و ۱۵ سال هم باریکه غزه تحت شدیدترین محاصره قرار گرفت. این را نباید نادیده بگیریم.
این قتلعام فروپاشی سه مفهوم اصلی حاکم بر جامعه اسرائیل را عیان کرد:
۱- «نیازی به صلح نیست، ارتش اسرائیل حتی بدون صلح هم میتواند از اسرائیل محافظت کند.» متأسفانه ۷ اکتبر، ارتش اسرائیل در ماموریت اصلی خود که حفاظت از شهروندان اسرائیل است شکست خورد. به صلح در مرزهای مصر و اردن نگاه کنید و خواهید فهمید که چقدر صلح از هر لشکر، تانک یا هواپیمایی قویتر است. این یک واقعیت است: ما اشتباه کردیم.
۲- «تا ابد می توان مردم فلسطین را تحت کنترل نگه داشت و سرکوب کرد و در کنار آن نیز اسرائیل به پیشرفت خود ادامه میدهد.» ما مطمئن بودیم که میتوانیم «نزاع را مدیریت کنیم.» اما ما اشتباه کردیم. کشوری ثروتمند با فنآوری پیشرفته با ارتشی قوی در مقابل یک سازمان کوچک، افراطی، تشنه به خون و ظالم سقوط کرد.
واقعیت این است که ما فکر میکردیم فلسطینیهای غزه تا ابد در بزرگترین زندان روی زمین به آرامی به زندگی خود ادامه خواهند داد. با ۴ ساعت برق در روز، با بیش از ۵۰ درصد بیکاری و در فقر مطلق. در حالی که در آن سوی حصار کشوری مرفه به حیات خود ادامه می دهد. ما اشتباه کردیم.
۳- «شهرکها از اسرائیل محافظت و دفاع خواهند کرد.» کشتار اکتبر دقیقاً برعکس این موضوع را ثابت کرد. به جای حفاظت از [اسرائیل] در مقابل ساکنان غزه به وسیله پیاده نظام، تانک، توپ و هواپیماها، مقامات سیاسی اطمینان حاصل کردند که ارتش اسرائیل مشغول حفاظت از یک سوکا(نوعی کلبه) در حواره(نابلس) و پاسگاههای غیرقانونی است تا اطمینان حاصل کند که در منطقه شهرکنشینان یهودی در هبرون/الخلیل هیچ فرد فلسطینی قدم نزند و تنها و فقط یهودیان خالص حضور داشته باشند.
ارتش اسرائیل که قرار بود در برابر حماس ظالم [از مردم] محافظت کند، با تصمیم مقامات سیاسی مشغول اشغال سرزمین فلسطینیان در کرانه باختری و نگهبانی از شهرکنشینان بود. در روز کشتار ۳۶ گردان جنگی در غرب (کرانه باختری) حضور داشتند، در حالیکه در غزه تنها ۲ گردان مستقر بودند. اعداد و ارقام خود گویای این موضوع هستند. برای دولت اسرائیل به رهبری شهرکنشینان افراطی، خون شهرکنشینان قرمزتر از خون ساکنان شهری مثل اوتاف [در جنوب] است. این یک واقعیت است. شهرکسازی، اشغال و محاصره منجر به ویرانی اسرائیل شده است.
خون ۱۴۰۰ قربانی این کشتار بر دستان حماس است، اما اسرائیل سهم شایانتوجهی در رشد هیولای حماس ایفا کرده است. اسرائیل برای گسترش اشغال و شهرکسازی خود، به صلح در غزه نیاز داشت. در ازای این صلح جعلی، اسرائیل تضمین کرد که هر ماه میلیونها دلار پول در چمدان برای حماس ارسال شود. رهبران شهرکنشین، ما را به این باور رساندەاند که جفتی [به نام اسرائیل و فلسطین] وجود ندارد، ما چارەای جز زندگی با شمشیر نداریم.
هر رهبر فلسطینی که ممکن است رویای صلحی را در سر داشته باشد، بلافاصله به عنوان یک تروریست در اسرائیل معرفی کردند. رهبران خطرناک شهرکنشینان اعلام کردند که حواره باید “محو” شود، کمپینی را برای آزادی یک قاتل تروریست یهودی به راه انداختند و اخیراً هم میگویند که «بهکارگیری بمب هستهای در غزه هم یک احتمال است.» اینها گروههای حاشیهای نیستند، بلکه وزرا، رهبران احزاب و اعضای بلندپایه کنست ائتلاف هستند.
یادآوری این نکته مهم است که بزرگترین فاجعه دولت اسرائیل در زمانی رخ میدهد که ایدئولوژی رهبران شهرکنشین بر دولت حاکم است. آنها سالها حکومت و قدرت را قبضه کردهاند. حدود ۱۵ میلیون نفر اینجا بین دریا و رود اردن زندگی میکنند. اکثریت قریب به اتفاق آنها فقط یک چیز می خواهند: زندگی در صلح و آرامش.
یک اقلیت افراطی مذهبی در میان مردم فلسطین و یهودیان از تحقق این امر جلوگیری میکنند. یک اقلیت متوهم در حال تداوم بخشیدن به یک درگیری لعنتی است، جنگی که به شکلی غیرقابل تحملی کماکان خون میطلبد. کافی است! این کشتار باید متوقف شود، حماس نماینده مردم فلسطین نیست. گیج نشوید، پرچم سبز و زشت حماس با پرچم مردم فلسطین متفاوت است. اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیها میخواهند در صلح با دولت اسرائیل و در کمال آزادی و استقلال زندگی کنند.
جامعه اسرائیل با مهمترین نقطه عطف خود از زمان تاسیس اسرائیل مواجه است. روی آوردن به اشغال و خشونت ما را به سالها درگیری خونین و نهایتا نابودی و محو دولت اسرائیل خواهد رساند. زیرا اگر پس از شکست حماس توسط اسرائیل (که اتفاق میافتد)، ما به اشغال فلسطینیان ادامه دهیم، حماس جدیدی پدید خواهد آمد. شاید به نام دیگری، شاید به گونەای دیگر، اما در باتلاق متعفن اشغال، فقط هیولا میتواند رشد کند. هیولاهای بیرحم.
روی آوردن به صلح ما را به مسیر جدیدی خواهد برد. تخلیه شهرکها، پایان کنترل نظامی بر فلسطینیها و ایجاد یک کشور فلسطینی در کنار دولت اسرائیل، دوران جدیدی را در خاورمیانه رقم خواهد زد.
اکنون قلب همه ما، پیش از همه با گروگانها و خانوادههای آنها، با خانوادههای قربانیان اسرائیلی و با خانوادههای تخلیه شده از جنوب و شمال اسرائیل است. و بله، قلب ما همچنین با هزاران خانواده فلسطینیهایی است که کشته شدهاند، مردم بیگناهی که به دلیل تولد و زندگی در مکان نامناسبی با مرگ روبرو شدهاند. قلب ما با صدها هزار پناهنده فلسطینی است که در جنوب نوار غزه بیخانمان شدهاند.
بله، وقتی افراد بیگناه کشته میشوند، زنان و کودکان کشته میشوند، ناراحت میشوم و گریه میکنم و واقعاً برایم مهم نیست که ملیت یا مذهب آنها چیست. دلم برای خانوادههای همه کشتهشدگان لعنتیترین جنگی که تا به حال دیدهایم میسوزد.
*برگرفته از توییتر شاهد علوی
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…