۱– چیزی کمتر از دو هفته پس از کشتار صبرا و شتیلا به فرماندهی و هدایت آریل شارون وزیر دفاع اسراییل (بعدها نخست وزیر قدرقدرت) امانوئل لویناس فیلسوف نامدار آنروزها در مصاحبهای رادیویی که درباره «اخلاق و سیاست» بوده به ناگاه با پرسش مصاحبهکننده (شولوما مالکا) روبرو شد:
– امانوئل لویناس! شما فیلسوفی هستی که به فلسفه «دیگری» شناخته می شوی. آیا تاریخ و سیاست، موقعیت محض روبرویی و مواجهه با دیگری نیست؟ و آیا برای یک فرد اسراییلی، «دیگری» فراتر از تمام فلسطینیان نیست؟
– تعریف من از «دیگری» به تمامه امری متفاوت است. دیگری میتواند همسایه شما باشد، که لزوماً هم قوم و خویش شما نیست، هرچند میتواند باشد. و در این مفهوم، اگر برای «دیگری» باشی یعنی برای همسایهات هستی. اما اگر همسایهات به همسایه دیگر حمله کند و یا ناعادلانه رفتار کند، چه میتوانی بکنی؟ دگرستیزی اینجا رخ می دهد و در دگرستیزی ما با دشمنانی روبرو میشویم، یا کمینه با این مشکل مواجه می شویم که چه کسی حق است و چه کسی ناحق، کدام طرف داستان عادل است کدام طرف ظالم و جائر. اما روشن است که هستند مردمانی که ناحقند.
در جای دیگری نیز لویناس لب لباب نظر خود را درباره نسبت مردمان فلسطین و یهودیان چنین تبیین می کند:
«مردم فلسطین در جایگاه «دیگری» برای یهودیان نیستند.» (رابرت برناسکانی. ۲۰۰۶) این نظر اخیر، معروفیتی جهانی یافت و به عنوان اصلی ترین شکاف و اختلال در کل نظام اخلاقی لویناس بر سر زبانها افتاد. مدعای این نقد این بود که اگر در اوضاعی به وضوحِ آنچه بین اسراییل و فلسطین می گذرد، نظام اخلاقی لویناس ناتوان از تبیین و مراقبه باشد، پس کجا چنین نظامی قرار است به کار آید؟!
۲- بیانیه اخیر یورگن هابرماس و دو نفر دیگر درباره جنگ اخیر در غزه، نشان داد تا کجا فیلسوفان یهودتبار می توانند درباره اوضاع خاورمیانه، برخلاف تمام نظامات فکری و فلسفی خود پیش روند. فیلسوف «گفتگو» وقتی به سراغ تحلیل ماوقع جنگ میرود چنان از فهم و درک شرایط یک طرف جنگ عاجز و ناتوان می شود که گویی تمام این سالها در سلول انفرادی ذهنیت خود اسیر بوده و هیچ تماسی با واقعیت بیرونی نداشته است. این دست تحلیلها همانند تحلیلهای رهبر جمهوری اسلامی است که گویی در جهانی وارونه و موازی زندگی میکند. تمام سالهای «گفتگوهای» صلح میان فلسطینیان و اسراییل با زیادهخواهی و درک معوج ساختار حکومت اسراییل از مفهوم صلح با همسایگانش، به مردابی پرعمق و پرعفونت تبدیل شده که هیچ راهی برای پایانش در چشم انداز و افق کوتاه مدت و میان مدت متصور و میسور نیست. با این همه فیلسوفی که از گفتگو دم می زند، هشدار می دهد یهودستیزی و … در هیچ جای جهان نباید تحمل شود…
۳– در دوران جنگ جهانی دوم نیز که آلمان نازی دست به کار کشتار یهودیان در اروپا و جنگ و اشغال کشورهای اروپایی بود، مارتین هایدگر فیلسوف شهیر جهان، با حکم دولت نازی به ریاست دانشگاه فرایبورگ منصوب شد و مدتها سمپات فکری دولت نازی بود. فیلسوفی که از «دا-زاین» و مشخصه اخلاقی «پروا» سراغ میگرفت، نمیتوانست ببیند چگونه حکومت نازی، بی پروایانه دست به کشتار مردمان بی گناه می زند.
این نمونه ها نشان می دهد وقتی فیلسوفان وارد سیاست و امر سیاسی می شوند تا چه اندازه به خطا می روند و بر ضد تمام دستگاه فلسفی خویش، گام بر میدارند. این گرفتاری، در میان فیلسوفان یهودیتبار و درباره موضوع اسراییل به وخامتی عجیب دچار است و گویی دلبستگی به قوم یهود و دولت اسراییل حتی در میان فیلسوفانی که دل در گروی دین یهودیت ندارند، و یهودیت را با قومیت یکی میدانند و اسراییل را نماد مطلوب و مطلق این قوم، به بیراهگی و «دگرنشناسی» غم انگیزی منجر شده است.
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…
۱. بدیهی است که میتوان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با…
دونالد ترامپ، چهره جنجالی این سالهای آمریکا و جهان، پس از سالها تلاش و پایداری…
بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بنبست راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" رهبر حاکمیت ولایی را…