زیتون- ۱۷۰ نفر از فعالان سیاسی و مدنی در بیانیهای ضمن محکوم کردن «مسببانِ مصائب تحمیل شده به مردم ایران»، راه برونرفت از بنبست بحرانها را «تغییرات بنیادین فکری و ساختاری، در راستای تفکیک و استقلال دو نهاد دین و حکومت» دانستهاند.
به باور امضا کنندگان بیانیه «برای این تغییر و تحول، ظرفیتها و سرمایههای ملّیِ کنشگر، نیاز به همگرایی و انسجامِ سازمانیافته دارند» و «در این مسیر گذار، اعتراض سازمانیافته، منضبط و خشونتپرهیز و نیز نافرمانی مدنی ضرورت مییابد زیرا تنها روش بنبستشکن و راهگشا همبستگی اجتماعی و سامانیابی مقاومت و قوام مدنی است».
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته در ادامه میآید.
بهنام هستیبخش
راهبرد خروج از بحرانها؛ همبستگی اجتماعی، مقاومت سیاسی و استواری مدنی
در گیروداریکی از شرمآورترین نسلکشیهای دهههای اخیر در فلسطین و به خاک و خون کشیدهشدن کودکان و زنان بیگناه در آن سرزمین، جامعهی ایران که همواره با آواره فلسطینی همدرد بوده، خود نیز بیش از پیش، دلمشغول عبور از زیر چتر استثمار اقتصادی، استبداد سیاسی و استبداد دینی است و همچنان سایهی سختگیری و سرکوب بر سر ملّت و بویژه جامعهی زنان سنگینی میکند. نادانی و ناکارآمدی در مدیریت کلان کشور، همراه با شیوع مزمن و همهجانبه فساد، آثار مخرّب ساختار و شیوهی معیوب حکومتداری را برملا ساختهاست:
افزایش۶۰ درصدی خانوادههای تحتپوشش کمیتهی امداد نسبت به ۵ سال پیش، بازماندن حدود ۹۳۰ هزار دانشآموز از تحصیل در سال گذشته، شناسایی اعتیاد بهعنوان مهمترین آسیب اجتماعی موجود، سهم ۴۰/۸ درصدی جمعیت فارغالتحصیلان دانشگاهها از کلّ بیکاران، کاهش نرخ مشارکتِ اقتصادی زنان به ۱۴ درصد، مرگومیرهای غیرطبیعیِ فراتر از ۱۲ هزار نفر طی سه ماه اول سال جاری(ازجمله آن مرگ ۵۰۸۵ نفر ناشی از تصادفهای رانندگی طی همین مدت )و رشد ۴۰ درصدی خودکشی طی دههی گذشته(با یادآوری خودکشی دردناک ۶ کارگر اخراجی پتروشمی چوار ایلام در روزهای اخیر) ، جملگی تنها اندکی از انبوه نشانههای محسوس و آشکاری هستند از محنت آحاد ملت، بویژه در مناطق نابرخوردار.
اما آنچه در این میان تکاندهنده و سوالبرانگیز است، این که در شرایطی که هزینههای گزاف زندگیِ معمول و کاهش روزافزون قدرت خرید و تعمیم فقر و تحریم و تورم افسارگسیخته، تنگدستی و فشار مضاعفی را بر نسل جوان وارد میسازد، برای حکمرانان هنوز اجبار حجاب مسالهی اول کشور است! و این پدیده، نمادی از تفکر و سبک مدیریت کلان بحرانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور و سرنخ کلاف درهم پیچیده و سردرگم کلیهی معضلات مبتلابه جامعهی ما و محصول آن خط فکریی است که از بدو استحالهی انقلاب ۵۷ گام به گام و مرحله به مرحله، در مسیری انحطاطی و با شیبی تند، تحول ماهوییافته و اینک به فاز بحرانی و دورهی تعیینکنندهی خویش رسیده و ورشکستگیِ درک صوری، بیمحتوا و متصلبِ خود را در برابر همگان به نمایش گذاردهاست. این گرایش با نفی آزادیها و حقوق بشری و شهروندی، خواستار طرد و حذف بنیادین جمهوریت و دموکراسی است و بهشکل خزنده و مرحله به مرحله از حاشیه به متن قدرت آمده و اینک اقدام به “یکپارچهسازی” حکومت کردهاست.
این روایت محافظهکارانه و بنیادگرایانه، در سیاست خارجی بهجای پاسداشت مصالح و منافع ملی، سودای بازسازیِ خلافتها و سلطنتهای سبک عثمانی و صفوی را در سر میپروراند و در عرصهی داخلی، نوعی اقتصاد بیرویهی رانتی و “خصولتیِ” توام با اقتدارگرایی و سیاست نظامی-امنیتی و انسداد و سرکوبِ آزادیها و حقوق فردی و جمعی را به پیش میبرد که نتیجهای جز عقبماندگیِ اقتصادی-اجتماعی و اضمحلالِ “حق مساوات و برخورداری از امکانات برابر” را درپی نداشتهاست.
شکل انحصاری قدرت سیاسی در ایران پیوسته با تحمیل محرومیتها، حبسها، حذفها و به محاق بردن آزادیهای سیاسی و شهروندی همراه بودهاست وبیتردید دوبرابر شدن تعداد ایرانیانِ ترک وطن کرده در دو سال اخیر نسبت به ۳۰ سال گذشته، حاصل همین حکمرانی تبعیضآمیز است. بدینترتیب اکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که حاکمیتِ چهلوپنج سالهی موجود به نازلترین درجه از مشروعیت، فراستِ حکمرانی و ظرفیت مدیریت و متقابلاً به بالاترین درجه فساد ساختاری و بیپروایی در اتلاف منابع و منافع ملی رسیدهاست.
سرکوب مطالبات مدنی و صنفی، انسداد سیاسی و مسدود ساختن همه راههای اصلاحی باعث شدهاست که امروز حتّی هزینهی اعتراض و سرپیچی از اجبار حجاب، گاه به سرحد مرگ و حبس و محرومیت از تدریس و تحصیل و کار برسد.
ما ضمن محکوم دانستن مسببانِ مصائب تحمیل شده به مردم ایران، بویژه خشونتورزیهای اخیر نسبت به معلمان، کارگران، خبرنگاران، هنرمندان و بویژه زنان جوانِ در معرض مزاحمت و آزار ماموران، راه برونرفت از بنبست بحرانها و تامین توسعهی ملی و اعتلای معنوی را در تغییرات بنیادین فکری و ساختاری، در راستای تفکیک و استقلال دو نهاد دین و حکومت مییابیم.
ما بر این باوریم که برای این تغییر و تحول، ظرفیتها و سرمایههای ملّیِ کنشگر، نیاز به همگرایی و انسجامِ سازمانیافته دارند. پیشگام این کنشگری نیز مردم و بویژه نسل جوان هستند که با نیروی نظر و توانِ اندیشهورزی خود و از مسیر مشارکت مردمی در جنبشهای دانشجویی و کارگری و فرهنگی و تقویت جامعهی مدنی، برابری و عدالت اجتماعی و بهروزی آینده ایران را رقم خواهندزد و در اعتراض به وضع موجود، حق زیست مدنی را تثبیت میکنند.
در این مسیر گذار، اعتراض سازمانیافته، منضبط و خشونتپرهیز و نیز نافرمانی مدنی ضرورت مییابد زیرا تنها روش بنبستشکن و راهگشا همبستگی اجتماعی و سامانیابی مقاومت و قوام مدنی است.
اسامی :
مسعود آقایی , رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, ابوطالب آدینهوند, فاطمه آذری, حمید آصفی, هادی احتظاصی, شهروز احمدی, محمدرضا احمدی, حسین ارغوانی, عباس اقبال, مهدی اقبال , شهربانو امانی, شهناز امجدی, رضا امینی, سیدعبدالمجید الهامی, مرتضی الویری, مصطفی بادکوبهایهزاوهای, هاشم باروتی, ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, اکبر بدیعزادگان, احترام براتیمنش, فرشته بقایی, محمدحسین بنیاسدی, جلال بهرامی, بهنام بیات, صفا بیطرف, محمدرضا تحویلداری, علی تکفلاح, علی تمسکی, قنبر توحیدنژاد, محمود توحیدی, محمد توسلی, درخشنده تیموریان, حسین ثاقب, معصومه جزایری, حسین جزایری, رضا جعفری, محمد جمادی, امین چالاکی, امیرحسین حاجبیان, رضا حاجی, یونس حاجیزاده, مهرداد حجّتی, حسین حدادنژاد, میرسلیمان حسینیمقدم, عبدالعلی حسینیون, بهزاد حقپناه , ابوالفضل حکیمی, عبدالله حکیمی, محمد حیدرزاده, فرید خاتمی, مژگان خانزاده, سیدامیر خرم, شیرین خسروشاهی, همایون خسروی, ابراهیم خوشسیرت, ناصر دانشفر, محمدحسن داوودی, احمد دلآسایی, عباس راستیبروجنی, محمدصادق ربانیاملشی, علیرضا رجایی, محمدجواد رجاییان, علیرضا رجبیان, محترم رحمانی, جواد رحیمپور, علی رحیمی, زهرا رحیمی, یونس رستمی, بهمن رضاخانی, محمّد رضایی, حسین رفیعی, کاظم روغنچی, رقیه زارعپورحیدری, عزیزه زارعپورحیدری, مهدی زمانی, جعفر زمانی, نرجس سالاری, سیّدمحمّدعلی سجادی, عیسی سحرخیز, حسین سربندی, پروانه سلحشوری, رضا سیدزاده, حسین سیفاللهی, جعفر شاپورزاده, لاله شاکری, علی شاهزیدی, احسان شریعتی, هرمز شریفیان, مهدی شعبانی, انوشیروان شکرینوشنق, پرویز شهپر, محمد شهرستانکی, شادیه شهیدی, فیروزه صابر , سعید صاحبمحمدی, هاشم صباغیان, رویا صدر, مجید صفری, جلال صمصامی, کیوان صمیمی, طاهره طالقانی, فرید طاهری, علی طهماسبی, معصومه طوفانپور, احد عبدالحسینوند, نازی عصایی, آتوسا عطایی, روئین عطوفت , نصرتالله علمشاهی, اسماعیل علوی, طاهره علیزاده, محمود عمرانی, علیاصغر غروی, نسرین غلامحسینزاده, منیژه فتحی, علیمحمّد فراهانی, غفار فرزدی, سعید فرمد, علی فریدیحیایی, حسین فلاح , ابوالفضل قدیانی, نظامالدین قهاری, نادر قوچکانلو, محمد کارخانهچین, رحمان کارگشا, کیارش کاظمی, جمیله کریمی, روحالله کلانتری , صدیقه کنعانی, بهناز کیانی, رضا کیانی, حمید گرامی, علی گرجی, بیژن گلافرا, فاطمه گوارایی, مسعود مانیان, حسین مجاهد , فخرالسادات محتشمیپور, حمیدرضا محمدنژاد, سعید محمدی, محمد محمدیاردهالی, عبدالله مرادی, علی مزروعی, رضا مسموعی, اکرم مصباح, احمد معصومی, بدرالسّادات مفیدی, علی ملکپور, احمد ملکزاده, اصغر ممبینی, خسرو منصوریان, جهان میرپیشبین, الهه میزانی, عبدالله ناصریطاهری, رضا نامداری, محمد نانکلی, مهدی نصیری, علی نظری, اکرم نقابی(زینالی), محمود نکوروح, مهدی نوربخش, محمدرضا نوری, محمّدامین هادوی, احمد هادوی, محمدحسین هادیزاده, هادی هادیزادهیزدی, علیرضا هندی, مصطفی یاراحمدی
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…