تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتشبس فوری در غزه، اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس مستقر در دوحه، طی سفری کوتاه به تهران با علی خامنه ای و امیرعبداللهیان دیدار و گفتگو کرد. پیام این سفر چه بود؟ آینده جنگ به کدام سو در جریان است؟
جنگ غزه: ورود در فاز مذاکراتی
اگرچه طی ماههای گذشته جنگ غزه عمدتا در فاز عملیات نظامی در جریان بوده، اما، باب مذاکرات برای یافتن راه حلی دیپلماتیک مسدود نبوده است. مذاکرات هرچند دشوار،اما، نه اسرائیل و نه حماس از مذاکرات خودداری نکرده اند. برای مثال، در گذشته، ادواری از مذاکرات در قاهره، دوحه و پاریس در جریان بود که دستکم در یک مورد به آتشبسی موقت در حدود یک هفته در اواخر نوامبر (حدودا دو ماه پس از آغاز جنگ) منتهی شد. در نتیجه این آتشبس موقت حدود نیمی از گروگانهای اسرائیلی و چند صد تن از زندانیان فلسطینی تبادل شدند. با این حساب، روشن میشود به رغم همه دشمنیها، باب مذاکرات مسدود نیست که خود نقطه مثبتی در این بحران تلقی میگردد. اما، پرسش این است که کدام یک دست برتر را دارند؟
آغاز دوباره جنگ و ادامه آن برای ۴ ماه دیگر بر همگان روشن ساخت که مذاکرات در زمان فعال بودن فاز عملیات نظامی چندان راهگشا نیست. وتو نکردن قطعنامه شورای امنیت از سوی امریکا دقیقا برای مجبور ساختن اسرائیل بود تا وارد فاز مذاکرات شود.
قطعنامه شورای امنیت با ۱۴ رای مثبت (از جمله فرانسه و بریتانیا، دوستان اسرائیل) و حمایت دبیرکل، مجمع عمومی، دیوان بین المللی دادگستری و اتحادیه اروپا از آن، نشان شکل گرفتن یک «اجماع جهانی» بدون حتی یک مخالف در ضرورت آتشبس است. تنها استثنا در این میان کابینه جنگی اسرائیل است که گفته چه با حمایت امریکا و چه بدون آن جنگ را به پیش خواهد برد. بنیامین نتانیاهو، اعلام داشته که حمله به رفح را از تصویب کابینه جنگی گذرانده است.
این در حالی است که به دلیل از بین رفتن زیرساختها در غزه و تراکم جمعیت در رفح (یک و نیم میلیون) اگر عملیلت نظامی اسرائیل در این منطقه انجام شود، فاجعهای انسانی بیش از آنچه تاکنون رخ داده، صورت خواهد گرفت. از یاد نباید برد که تا همینجا، خانم فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سازمان ملل، در گزارش به شورای حقوق بشر چنین ارزیابی کرده که عملیات اسرائیل در نوار غزه مصداق «نسلکشی» است. او از همه کشورهای عضو درخواست کرده تا اسرائیل را تحت تحریم تسلیحاتی و دیگر تحریم ها قرار دهند «تا در آینده چنین جرایمی تکرار نشود.» گفتنی است که اسرائیل و امریکا هر دو در نشست شورای حقوق بشر غائب بودند، با این فرق که اسرائیل ارزیابی گزارشگر را «شنیع» دانسته ولی امریکا از هرگونه اظهارنظری درباره آن سکوت کرده است. سکوت امریکا در برابر این گزارش در حالی است که لوید آستین، وزیر دفاع امریکا، در دیدار با یوآو گالانت، همتای اسرائیلی خود که به واشینگتن سفر کرده بود اگرچه از تعبیر«نسلکشی» استفاده نکرد ولی در انتقاد از اسرائیل گفت: « غزه دچار فاجعه انسانی شده و وضعیت در حال وخیمتر شدن است. تعداد تلفات غیرنظامیان امروز در غزه بسیار زیاد و میزان کمکهای بشردوستانه بسیار کم است.» (از یاد نباید برد که سفر وزیر دفاع اسرائیل به امریکا دو روز پس از تصویب قطعنامه در حالی صورت گرفت که نتانیاهو در اعتراض به وتو نکردن قطعنامه از سوی امریکا، سفر هیاتی از اسرائیل به امریکا را به نشانی ناخرسندی لغو کرده بود.)
به شرح آنچه گفته شد چه اسرائیل به رفح حمله کند یا نکند، بحران غزه پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت در وضعیتی قرار گرفته که اجماع جهانی بر آتشبس و نتیجتا گشودن باب مذاکرات حاصل آمده است. این یعنی از این پس، فاز مذاکرات بر فاز عملیات نظامی «اولویت» یافته است. در این شرایط پیام سفر هنیه به تهران چه بود؟
پیام سفر هنیه به تهران
دومین سفر اسماعیل هنیه به تهران در حالی صورت گرفت که جز رسانههای دولتی، استقبالی از این سفر در فضای مجازی و در میان عموم مردم به عمل نیامده است. اینک جای تردید نیست که توجه عمومی به بحران غزه در میان مردم ایران کم رنگ و در بسیاری از کشورها (حتی شهرهای اروپایی) پررنگ است. تنها گردهمایی در حمایت از فلسطین بدون تجلیل از اسماعیل هنیه در حاشیه «محفل قرانی در استادیوم آزادی» انجام شد که حدود یکصد هزار نفر به صرف افطار حضور یافته بودند.
با این همه نمیتوان منکر شد که دیدار هنیه از تهران حاوی پیامی مصرح از طرف او و پیامی تلویحی از طرف تهران بود. پیام مصرح حماس آن بود که اولا اسرائیل از دسترسی به اهداف سیاسی خود (ریشهکن کردن حماس و آزاد نمودن گروگانها) ناتوان بوده و ثانیا دولت نتانیاهو حتی از سوی نزدیکترین متحدان اسرائیل در انزوای سیاسی قرار گرفته است.
اما، پیام ناگفته تهران که با دعوت از هنیه مستفاد میشود اینکه جمهوری اسلامی میخواهد بگوید با حمایت تهران، حماس جنگ غزه را آغاز کرد ولی اسرائیل بالاجبار باید آن را پایان دهد بدون دست یافتن به اهداف خود.
با دعوت از هنیه، پیام تهران آن است که جریان فکری-سیاسی-نظامی حماس حذف ناشدنی است. متفرع بر این پیام، حال اگر فاز مذاکرات فراختر از گذشته آغاز شود دست برتر را حماس دارد که ۴ شرط سنگین پیشروی اسرائیل گذشته است. این چهار شرط عبارتند از: یکم: توقف فوری جنگ (که اینک از اجماع جهانی برخوردار است)، دوم: خروج اسرائیل از نوار غزه (که به منزله بازپسگیری آن توسط حماس است) سوم: بازگشت آوارگان غزه به منازل خود (که ضرورت همکاری اسرائیل را برای بازسازی ویرانهای گسترده میطلبد)، چهارم: مبادله گروگانهای اسرائیلی با زندانیان فلسطینی.
در این میان، پذیرفتن شرط چهارم حماس آسانترین شرط برای اسرائیل است، آن هم به ازای آزادی چندین فلسطینی در برابر یک گروگان اسرائیلی. اما، دیگر شروط حماس عملا احاله به محال در کابینه نتانیاهوست مگر آنکه دولت او برکنار و کابینه ای دیگر حاضر به اعطای چنین امتیازاتی شود. از همینجاست که دفتر نخست وزیری اسرائیل با فراخواندن تیم مذاکرهکننده خود از قطر (که در آن نمایندگان امریکا، مصر و دولت میزبان نیز حضور داشتند) در بیانیه ای اعلام کرد که حماس خواستههای «توهمآمیزی» مطرح کرده که نشان «بی علاقگی کامل» به توافق است.