بنا به پژوهش های بین المللی، رشد اقتصادی فراگیر و پایدار، نیازمند حاکمیت شفاف، پاسخگو و مشارکتی است؛ که در آن حقوق و آزادیهای اقتصادی و سیاسی محترم شمرده شده؛ و سرمایه اجتماعی نیز افزایش بیابد. رشد اقتصادی فراگیر و پایدار، همچنین مستلزم اجتناب از اقتصاد جنگی-پلیسی، ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، و رفع تنش با جهان است. انتخابات فرمایشی-فرمالیستی در حاکمیت استبداد ولایی زمینه ساز بیثباتی سیاسی، فساد، ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی، تبعیض و سرکوب سیاسی است. ترکیب این عوامل رشد اقتصادی را پُر اُفت و خیز نموده و به سقوط می افکند. کاهش درآمد سرانه به قیمت ثابت، گسترش و تعمیق فقر، شکاف طبقاتی در ایران از پیامدهای نبود رشد فراگیر و پایدار است. تجربه بیش از ۴ دهه از حاکمیت ولایی، تایید نکاتی است که ذکر آن در بالا رفت. سرانه میانگین نرخ سرمایه گذاری به قیمت ثابت، در این بیش از چهار دهه منفی، و رشد اقتصادی نیز به دنبال آن، پایدار، پیگیر و چشمگیر نبوده است. مقایسه این دو متغیر یعنی سرانه میانگین میزان سرمایه گذاری به قیمت ثابت، و رشد اقتصادی- با میانگین منطقه خاورمیانه یا جهان، نشانه ناکارآمدی حاکمیت در مدیریت عمومی میباشد. در حاکمیت رانتی-ولایی، بخش عمدهای از درآمد دولت از خام فروشی منابع طبیعی مثل نفت و گاز تأمین میشود. درآمدهای حاصله از منابعی که یاد شد، نیز به شکل رانتی در میان نهادهای ولایی- نظیر سپاه و بسیج، حوزه های علمیه وابسته، دستگاه های تبلیغاتی و …. توزیع میشود. این وابستگی اقتصاد کشور به منابع طبیعی و همزمان مصارف رانتی، اقتصاد را در برابر شوکهای سیاسی و اقتصادی آسیبپذیر میکند و رشد پایدار اقتصادی را مختل می نماید. در سطوری که می آید رابطه میان انتخابات فرمایشی-نمایشی در حاکمیت استبدادی ولایی با رشد اقتصادی به کوتاهی و سادگی گزارش میشود.
عدم شفافیت و پاسخگویی و رشد اقتصادی: در نظام انتخابات فرمایشی-نمایشی، رهبر حکومت، مقامات و موسسات حکومتی پاسخگو نیستند؛ و بنابراین شفافیتی در تصمیمگیریهای سیاسی و انتخاباتی وجود ندارد. پیامد چنین امری بی ثباتی سیاست گذاری، تصمیمات اقتصادی ناپایدار و غیرقابل پیشبینی است. بدین ترتیب عدم اطمینان نسبت به آینده کشور، افزایش یافته و فرار سرمایه از چرخه تولید- که به معنای سقوط رشد اقتصادی است- افزایش می یابد. در شرایط متعارف داخلی و جهانی، پیش زمینه هر نوع جذب سرمایه خارجی و فعال شدن سرمایه داخلی، اطمینان نسبت به آینده و قوانین و مقررات پایدار و قابل پیشبینی است. انتخابات فرمایشی- نمایشی اما این نیاز را برآورده نمی کند و بالعکس فرار سرمایه از کشور را تشویق می کند.
انحصارات و رانتخواری و رشد اقتصادی: انتخابات فرمایشی-نمایشی حاکمیت رانتی-ولایی به معنای فساد انتخاباتی و همزمان فساد سیاسی است. چه این دو گونه فساد، قرین یکدیگرند. انحصار سیاسی و قدرت در نزد گروه اندکی که در راس حاکمیت قرار دارند، به تمرکز تصمیم گیری و افزایش انحصارات اقتصادی- نظیر بنیادهای تحت نظر خامنه ایی- و گسترش رانتخواری می انجامد. این امر مخل رقابت و شفافیت فعالیت های اقتصادی است؛ و مکانیسم بازار را دچار اختلال می کند. تصمیمات اقتصادی انحصاری و مبتنی بر رانتخواری موجب هدر رفت منابع و کاهش کارآمدی اقتصاد می شود. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در پروژههای غیر مولد، یا بدون توجیه اقتصادی – نظیر پروژهایی که سپاه پاسداران اجرا می کند- منابع مالی را به هدر می دهد. کاهش بهره وری و کار آمدی از پیامدهای اقتصاد دستوری و رانتی است. حاکمیت ولایی به جای تمرکز بر توسعه اقتصادی و رفاه عمومی، و سرمایه گذاری بر روی آنها، منابع را به پروژههای پر هزینه و غیرمولد نهادهای ولایی و موسسات امنیتی و نظامی اختصاص میدهد؛ که هدفشان افزایش اقتدار حاکمیت و دخالت در تنش های منطقه ای است.
فساد سیستماتیک و نهادینه و رشد اقتصادی: در حکومتهای استبداد ولایی، انتخابات فرمایشی-نمایشی به فساد سیاسی می انجامد؛ که خود مقدمه فساد مالی-مدیریتی و اقتصادی است. فساد گسترده، سیستماتیک و نهادینه، طبیعتا به سوء استفاده از منابع دولتی و کاهش بهره وری و کار آمدی اقتصادی منجر شود که پیامد آن رکود است. در حاکمیت ولایی، سیاست گذاری، قوانین و مقررات به به سود مقامات و موسسات ولایی و به زیان کار آفرینان و نو آوران تدوین میشود. این امر به کاهش نو آوری و توسعه کسب و کارهای نوین منجر میشود.
تضعیف نهادهای اقتصادی و اجتماعی و رشد اقتصادی: در حاکمیت استبداد رانتی- ولایی، نهادهای اقتصادی و اجتماعی مستقل- نظیر بخش خصوصی یا نهادهای مدنی- در معرض سرکوب قرار دارند؛ و بنابراین دارای توانمندی و نفوذ نیستند. این نهادها، که نقش مهمی در حفظ حقوق مالکیت، اجرای قراردادها و تضمین عدالت اجتماعی دارند، در چنین شرایطی نمیتوانند به شکل کار آمد عمل کنند؛ و این امر به کاهش سرمایه اعتماد عمومی و کاهش انگیزه برای فعالیتهای اقتصادی میانجامد.
سرکوب نوآوری و کارآفرینی و رشد اقتصادی: نوآوری و کارآفرینی و رشد اقتصادی دارای رابطه تنگاتنگی با یکدیگرند. فساد انتخاباتی و سیاسی اما به معنای محدودیت آزادیهای سیاسی و اقتصادی است. بدین ترتیب فضای لازم برای نوآوری و کار آفرینی از بین میرود. در چنین شرایطی خلاقیت و انگیزههای کار آفرینی کاهش می یابد و در نتیجه، رشد اقتصادی کند می شود. مهاجرت نو آوران و کار آفرینان از ایران به کشورهای دیگر بیان همین سرکوب نو آوری و کار آفرینی است.
فقدان زیر ساختهای مناسب و رشد اقتصادی: حاکمیت استبدادی رانتی-ولایی و سیاست گذاری آن به دلیل تمرکز منابع بر روی پروژههای نمایشی، امنیتی، تبلیغاتی و مذهبی و سیاسی- نظیر اختصاص بودجه به حوزهای علمیه وابسته و نهادهای مذهبی، مداحان وابسته، نمایش راهپیمایی اربعین- توسعه زیرساختهای عمومی مانند حمل و نقل، ارتباطات و آموزش را مغفول میگذارد. کار آفرینان برای رشد و توسعه به زیرساختهای قوی و کارآمد نیاز دارند؛ و نبود این زیر ساختها، آنها و سرمایه داخلی را به سمت کشورهایی با زیر ساختهای بهتر هدایت میکند.
فضای کسب و کار نامناسب و رشد اقتصادی: حاکمیت استبدادی رانتی-ولایی و سیاست گذاری و تصمیمات اقتصادی و سیاسی آن، بر اساس منافع کوتاه مدت رهبر حاکمیت و نهادهای ولایی اتخاذ میشود؛ نه بر اساس برنامههای بلندمدت و استراتژیک مبتنی بر منافع عمومی. این امر منجر به بیثباتی و کاهش امکان پیشبینی روندهای اقتصادی میشود که خود به کاهش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی منجر شده، و فضای کسب و کار را هم ناپایدار می کند. افزون بر این، انتخابات فرمایشی-نمایشی به معنای اختصاص منابع و فرصتهای اقتصادی بیشتر به نفع مریدان رهبر یعنی فرماندهان سپاه، مقامات امنیتی، حوزویان وابسته، مدیران وابسته، و خصولتی ها است. این تخصیص تبعیض آلود و ناعادلانه منابع، فرصتهای برابر در عرصه فعالیت های اقتصادی را از بین برده؛ و انگیزههای کارآفرینی را کاهش میدهد. کارآفرینان برای استفاده بهینه از منابع و فرصتهای مناسب تن به مهاجرت داده و تخصص و سرمایه خود را به کشورهایی می برند که در آنجا، توزیع فرصت ها رقابتی و شفاف است.
عدم ثبات قوانین و مقررات و رشد اقتصادی: برونداد انتخابات فرمایشی-نمایشی، بی ثباتی سیاستگذاری و مقرراتی است که به طور مداوم و بدون تکیه بر خواست و منافع عمومی تغییر می کنند. این تغییرات مکرر و غیرقابل پیشبینی باعث میشود که برنامهریزی و پیشبینی برای کسب و کارها دشوار شده؛ و اعتماد سرمایهگذاران کاهش یابد.
کاهش رقابتپذیری جهانی و رشد اقتصادی: رقابتپذیری ، و افزایش سهم در بازرگانی جهانی یکی از منابع رشد اقتصادی است. این در حالی است که انتخابات فرمایشی-نمایشی و نظام رانتی به افزایش فساد، کاهش بهرهوری و ناکارآمدی اقتصادی منجر میشود. این عوامل باعث کاهش رقابتپذیری کشور در بازارهای جهانی میشود و توانایی کشور برای جذب فناوریها و دانش جدید، و حضور فعال در بازارهای بین المللی- اعم صادرات و واردات- را محدود میکند. کاهش رقابتپذیری جهانی و رشد اقتصادی دارای پیامدهای منفی بر جایگاه استراتژیک کشور در منطقه و جهان است که به نوبه خود به معنای تهدیدات امنیتی برای ایران خواهد بود.
فرار سرمایه انسانی، نیروی متخصص و ماهر و رشد اقتصادی: پیامد انتخابات فرمایشی-نمایشی ولایی نبود آزادیهای سیاسی و اقتصادی و فضای ناپایدار کسب و کار است که موجب مهاجرت سرمایه انسانی، نیروهای متخصص و ماهر به کشورهایی با شرایط بهتر میشود. این فرار نیروی انسانی کارآمد، منجر به کاهش توان علمی و فنی کشور و در نتیجه کاهش توان رقابتی آن در سطح جهانی میشود. چنین روندی ب تهدیدات امنیتی ایران را افزایش خواهد داد.
نتیجهگیری
انتخابات فرمایشی-نمایشی در حاکمیت استبدادی ولایی با ایجاد بیثباتی سیاسی، افزایش فساد، کاهش نو آوری و کار آفرینی، ناکارآمدی در سیاستهای اقتصادی، تبعیض و نابرابری، فضای کسب و کار نامناسب، و سرکوب سیاسی و اجتماعی، به طور جدی تاثیری منفی بر رشد اقتصادی می گذارد. این عوامل همگی با هم افزایی یکدیگر، به ایجاد یک محیط اقتصادی ناپایدار و ناکارآمد منجر شده که توانایی تحقق توسعه پایدار و رشد اقتصادی بلندمدت را به شدت کاهش میدهند.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…