یک: امثال جلیلی و جماعتِ تباه ولایی قرار نیست «بیایند»، چون اصلا نرفتند که بخواهند بیایند! مجموعهی آنها و تفکرشان الان حاکم است. پس اینکه «نگذاریم آنها بیایند» غلط است. حداکثر اینکه گفته شود «بیاییم و دست آنها را کوتاه کنیم» که این هم نه تنها از مدعیان برنمیآید؛ بلکه تجربه نشان داده سر بزنگاه، «علاج» هم میکنند و توجیهگر سیاستهای حکومت میشوند.
دو: مقایسه این دوره با دوم خرداد ۷۶ غلط است. نه رهبر همان است، نه اصلاحطلبان همان، و نه جهان متوقف شده. رهبر مستبدتر، سپاه فاسدتر، ساختار در داخل بستهتر و در خارج وابستهتر، اصلاحطلبان ناتوانتر و جامعه بیاعتمادتر است. مدعیان تغییر دوباره آمدهاند بدون اینکه حتی یک تضمین ساده درباره حداقل یک موضوع مشخص از حکومت گرفته باشند. «باید برای انجام هر کاری مطالبهای را نقد کرد؛ وگرنه حکومت را فاسد میکنیم و به او ضمانت میدهیم که میتواند بیهزینه فاسدتر شود». رأی دادن بدون قید و شرط و ضمانت، نه تنها ایجاد مشروعیت برای حکومت است و پشتوانه سرکوب و فساد بیشتر، بلکه فردا همین رأی را بر سر مردم میکوبند و میگویند «مردم خودشان انتخاب کردند».
سه: برخی میگویند «درست است که رأی دادن، عقبنشینی در برابر حکومت است اما وقتی پیش روی ما بنبست است عقبنشینی لازم است». بستگی دارد در عقبنشینی چه چیزی در انتظارمان باشد؛ اگر سفرهی خالیتر و رنج بیشتر در انتظارمان باشد باید پشت دیوار بنبست به صبر و انتظار نشست تا فرصت و راهی برای شکستن بنبست پیدا شود. در انتخاب بین هیچ کاری نکردن و کار غلط کردن، اولی ترجیح دارد. از ترس مرگ که نباید خودکشی کرد. مدافعان شرکت در انتخابات ادعا میکنند که در این عقبنشینی، حداقل سفرهها خالیتر و رنج مردم بیشتر نمیشود اما دلیلی برای آن ارائه نمیکنند.
چهار: سادهترین سوال مخالفان شرکت در انتخابات این است: سرنوشت سفرهها گره خورده به ۲ جا: سیاست خارجی و نهادهای فاسد نظامی؛ تصمیم اولی در اختیار دولت نیست. مهار دومی هم در توان دولت نیست. با چه معجزهای قرار است این گرهها را باز کنید؟ البته که اقتصاد و معیشت مردم، مهمترین مسئله است و اگر با آمدن کسی حتی اندکی وضع جیب و جان مردم بهتر میشد مشارکت در این ناانتخابات هم توجیه داشت.
پنج: اصلا بر فرض که یک نامزد «صادق و بیریا» باشد؛ صداقت شرط لازم است نه شرط کافی. کسی که بدون ریاکاری حرفش را میزند فقط وقتی قابل دفاع است که حرفش «درست» باشد. مثلا اگر کسی «صادقانه» گفت «من تابع رهبریام» خطرناک است. چون اگر رهبرش گفت آدم بکش، ممکن است صادقانه و بیریا آدم بکشد یا مثل آبان ۹۸ در هنگام سرکوب مردم، همکاری یا سکوت کند!… و سرانجام لابد تمام این بحثها بر این فرض است که «انتخابات» سالم باشد!
*کانال تلگرام نویسنده
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…