نتایج انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ مانند سه انتخابات گذشته گواه عدم مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران و رأس آن، علی خامنهای، بود. این نکته که عزم مردم در عدم شرکت در خیمهشببازی انتخابات، حتی دست مهندسان انتخابات و دستگاه پروپاگاندای نظام را برای نمایش مشروعیت بست نیز خود گویاست که جامعه ایران به چه سویی میرود.
کار به جایی رسیده است که خودکامه حاکم بر ایران، باز مجبور به وارونهنمایی میشود و اکثریت قاطع مردم را که با علم و آگاهی از شرکت در نمایش او امتناع کردند را حامیان نظام استبداد دینی بخواند. گفتهاند که آن کس که خواب است با ندایی بیدار میشود و آن کس که خود را به خواب زده با فریاد نیز بیدار نمیشود.
این که حتی در چنین عدم مشارکت گستردهای -اینجانب نمیتوانم به آراء اعلامی وزارت کشور حکومت استبداد دینی اعتماد کنم و به همین دلیل به اعداد اعلامی استناد قطعی نخواهم کرد- باز مسعود پزشکیان بیشتر از کاندیداهای جناح چماق و سرکوب رأی میآورد نیز گواه عمق عدم مشروعیت کامل نظام است. کیست که نداند اکثریت کسانی نام مسعود پزشکیان را در برگه رأی نوشتند، از سر استیصال و به مصداق «الغریق یتشبث بکل حشیش» چنین کردند. کیست که نداند اتاق فکر نظام استبداد دینی و شخص علی خامنهای، مستبد قدرتپرست حاکم بر ایران، دوگانهای را ساختهاند: انتخاب بین جبهه تخریب فعال کشور (جلیلی و جریان پایداری) و جبهه انفعال در برابر تخریب کشور (مسعود پزشکیان و طیفهای حامی او) و اقشاری از مردم در این دوگانه تصمیم به رأی دادن گرفتند.
من در مرحله دوم این نمایش انتخاباتی نیز بر تحریم اصرار میورزم. اما آن گروه از مردم را که به مسعود پزشکیان رأی دادند، درک میکنم و اکثریت قریب به اتفاق آنان را کسانی میدانم که دغدغه این آب و خاک را دارند. آنان علیالاصول در تشخیص مشکل کشور، یعنی استبداد مطلقه ولایت فقیه، کنار اکثریت عظیمی قرار میگیرند که از شرکت در نمایش انتخاباتی که با دوگانه کاذب ساخته شده سر باز زدند، هرچند نهایتاً تصمیم دیگری گرفتند. اما باز یادآور میشوم که آنچه گرهگشای کار این مرز و بوم است تغییر نظام استبداد دینی حاکم بر ایران به نظام جمهوری دمکراتیک سکولار است. این هدف جز از طریق مقاومت مدنی و کنشگری اجتماعی و سیاسی در مقابل استبداد دینی و شخص مستبد به دست نخواهد آمد، چه مسعود پزشکیان رئیسجمهور شود و چه سعید جلیلی. من به دوستداران ایران، که بنا به هر تحلیلی در رأیگیری شرکت میکنند، تأکید میکنم که مبادا هدف اصلی و روش رسیدن به آن را بعد از ریاست جمهوری احتمالی مسعود پزشکیان فراموش کنند.
یک پاسخ
می دونم دیدگاه ها رو منتشر نمی کنید
برای سر دبیر می نویسم
ابولفضل قدیانی شغلش چیه؟
تحصیلاتش چیه؟
چه کتابی نوشته؟
اصلا چه کتابهایی خوانده؟
دیدگاهها بستهاند.