بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بنبست راهبرد “نه جنگ، نه مذاکره” رهبر حاکمیت ولایی را برجستهتر خواهد کرد. بنا به گفته دستیاران ترامپ، رئیسجمهور چهلوهفتم آمریکا، سیاستهای سختگیرانهای برای فشار اقتصادی و انزوای رژیم ولایی به اجرا خواهد گذاشت. بر پایه تجربیات گذشته، انتظار میرود بستهای از تحریمها، راهبردهای اقتصادی و دیپلماتیک طراحی و اجرایی شوند که هدفشان تضعیف اقتصادی و انزوای بیشتر بینالمللی رژیم ایران است. بهویژه با توجه به جنبش زن-زندگی-آزادی در سه سال گذشته و کاهش قدرت نیروهای نیابتی رژیم در خاورمیانه، فاصله گرفتن اتحادیه اروپا از ایران، و شدت گرفتن تحریمها و فشارهای دیپلماتیک، انتظار میرود اقدامات کاخ سفید مؤثرتر از گذشته باشد. این بسته سیاستی و پیامدهای آن بهطور کلی عبارت خواهند بود از:
۱. افزایش تحریمهای نفتی
کاهش بیشتر درآمدهای نفتی ایران: در سالهای اخیر دولت دموکرات آمریکا، به سودای بهبود فضای گفتگو با رژیم ایران، با چشمپوشی از دور زدن تحریمها این امکان را فراهم آورد تا درآمدهای نفتی رژیم ایران افزایش یابد. اما با مدیریت جدید کاخ سفید به نظر میرسد دوره چنین مماشاتی به سر آمده است. بنابراین احتمالاً ترامپ، با تداوم سیاستهای دور گذشته ریاستجمهوری خود، تحریمهای نفتی را جدیتر دنبال خواهد کرد تا صادرات نفت ایران را به حداقل برساند. این اقدام منجر به محدودیت بیشتر ارزآوری ایران خواهد شد و دولت را از منابع مالی کلیدی برای پرداخت هزینههای داخلی و خارجی محروم میسازد. بنابراین انتظار میرود که با کاهش درآمدهای ارزی، واردات کالا کاهش یافته و قیمت ارزهای معتبر بینالمللی نیز افزایش نشان دهد.
تشدید فشار بر بودجه دولت: کاهش درآمدهای نفتی، دولت ایران را در تأمین بودجه موردنیاز برای امور امنیتی، نظامی، و خدمات عمومی به شدت تحت فشار قرار خواهد داد و احتمالاً به افزایش بدهی و کسری بودجه و در نتیجه افزایش تورم منجر میشود. افزایش تورم به معنای کاهش قدرت خرید خانوار و در پی آن افزایش سطح و عمق فقر خواهد بود.
۲. گسترش تحریمهای تجاری و انزوای اقتصادی
کاهش دسترسی به کالاها و خدمات کلیدی: تحریمهای تجاری، ایران را در دسترسی به کالاهای صنعتی، فناوریهای پیشرفته، و قطعات موردنیاز برای صنایع راهبردی محدود خواهد کرد. این اقدام به کاهش تولید داخلی و افزایش وابستگی به کالاهای سرمایهای، پیشرفته صنعتی و نظامی خارجی منجر میشود.
محدودیت در واردات کالاهای اساسی: به دلیل کاهش درآمدهای ارزی و محدودیتهای تجاری، واردات کالاهای اساسی مانند غذا و دارو نیز محدود خواهد شد، کمبود و یا کمیابی برخی از کالاهای ضروری در بازار و افزایش قیمت آنها را به دنبال خواهد داشت. پیامد چنین امری همانا افزایش هزینههای زندگی و افزایش نارضایتی عمومی خواهد بود.
۳. انزوای بانکی و محدودیتهای مالی
قطع دسترسی به سیستم مالی جهانی: با افزایش انزوای بانکی، ایران در دسترسی به شبکههای مالی و بانکهای بینالمللی با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد. این امر انتقالات مالی و تسویههای بینالمللی را دشوارتر میکند و هزینههای مبادلات تجاری ایران با جهان را افزایش میدهد. بنابراین گرانتر شدن واردات کالا و خدمات و در نتیجه افزایش تورم وارداتی شگفتآور نخواهد بود.
افزایش فشار بر نرخ ارز و تورم داخلی: با افزایش انزوای بانکی، مالی و کاهش دسترسی به ارزهای خارجی، نرخ ارز در بازار داخلی دچار افزایش بیرویه خواهد شد که این امر تورم و فشار اقتصادی را تشدید میکند.
۴. محدود کردن روشهای دور زدن تحریمها
افزایش نظارت بر مبادلات و تراکنشهای مالی: با محدود کردن راههای دور زدن تحریمها، ایران دسترسی کمتری به شبکههای غیررسمی و واسطههایی خواهد داشت که به تأمین مالی و واردات مورد نیاز کشور کمک میکنند. این محدودیتها منجر به کاهش توانایی ایران در دور زدن تحریمها و کاهش ارزهای ورودی خواهد شد.
تشدید فشار بر تجارت غیرقانونی و قاچاق: کاهش دسترسی به کانالهای غیررسمی و تقویت نظارتهای بینالمللی، ایران را در تأمین مالی و صادرات و واردات کالاهای غیرقانونی با محدودیت بیشتری روبهرو خواهد کرد. این مسئله به کاهش درآمدهای غیررسمی دولت نیز منجر خواهد شد.
۵. ائتلاف منطقهای و فشارهای ژئوپلیتیکی
افزایش فشارهای دیپلماتیک و نظامی از طریق کشورهای منطقهای: بازگشت ترامپ به تحکیم ائتلافهای منطقهای دولت آمریکا علیه رژیم ایران و افزایش فشارهای نظامی و دیپلماتیک از سوی کشورهای منطقه مانند کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس و اسرائیل منجر خواهد شد. این فشارها میتواند مواضع رژیم ایران را در منطقه تضعیف کرده و نفوذ آن را محدود سازد.
تقویت روابط بینالمللی مخالفان ایران: ترامپ با استفاده از شبکهای از روابط بینالمللی، تلاش میکند تا کشورهای اروپایی را نیز برای پیوستن به ائتلاف و اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران متقاعد کند، که در نتیجه ایران با چالشهای بیشتری در روابط خارجی مواجه خواهد شد.
پیامدهای کلی این اقدامات برای کشاندن ایران به سمت یک توافق
افزایش فشار بر اقتصاد ایران: ترکیب تحریمهای نفتی، تجاری، و بانکی باعث تضعیف بیشتر اقتصاد ایران خواهد شد و دولت را در تأمین نیازهای اساسی داخلی با مشکل مواجه میکند. این فشارهای اقتصادی بهطور طبیعی و بالطبع به افزایش نارضایتی عمومی و تقاضای داخلی برای تغییر رویکرد حاکمیت در قبال ایالات متحده آمریکا منجر خواهد شد.
تضعیف موقعیت دیپلماتیک و افزایش انزوای بینالمللی: افزایش فشارهای بینالمللی و تحریمها، ایران را بهطور فزایندهای در موقعیت انزوای بینالمللی قرار خواهد داد، که این مسئله میتواند حکومت ایران را به سوی مذاکرات و توافقی که شرایط آمریکا را در نظر دارد، سوق دهد.
افزایش ناپایداری سیاسی: با گسترش نارضایتی عمومی و فشارهای اقتصادی، امکان بروز ناآرامیها و فشار داخلی برای بهبود شرایط نیز افزایش خواهد یافت. این شرایط میتواند به شرط فراهم بودن سایر شرایط داخلی و بینالمللی، حاکمیت را به مذاکرات و توافق برای کاهش تحریمها و بهبود شرایط داخلی مجبور کند.
در نهایت، بعید نیست که ترامپ بتواند- علیرغم هر نوع پروپاگاندای حاکمیت ایران- با استفاده از ابزار تحریمها و افزایش فشارهای اقتصادی، رژیم ایران را به سمت مذاکرات و توافقی جدید سوق دهد. اگرچه چنین توافقی ممکن است مقاومتهایی از سوی رژیم ایران همراه باشد، اما با افزایش و تداوم فشارهای اقتصادی و سیاسی، بعید نیست حاکمیت جمهوری اسلامی به گفتگو با دولت جدید ترامپ وادار شود. در غیر اینصورت و تداوم سیاست “نه جنگ، نه مذاکره” حاکمیت ولایی، هزینههای کلان این سیاستها را مردم ایران و بهویژه اقشاری که دستی در قدرت یا ثروت ندارند خواهند پرداخت.