ای بسا لعل که اندر دلِ سنگ است هنوز؛ اندر حکایت حصر غیرقانونی

علیرضا کفایی

پانزده سال حصر ذره ای در اراده و استقامت محصوران خللی پدید نیاورد اما آنچه را لازم است مجدداً گوشزد شود مطالبه عمومی بر رفع حصر و نیز نقض قانون، شریعت و حقوق انسانی است.
حصر هیچ توجیهی ندارد الا اینکه سراسیمگی و سردرگمی حاکمیت را نشان می دهد.
نکته حائز اهمیت این است که به وضوح قانون نادیده انگاشته شده خصوصاً از سوی افراد و جایگاهی که خود را مدعی صیانت و نظارت بر قانون می انگارد…. چنانکه آقای احمد جنتی بعنوان دبیر شورای نگهبان و امام جمعه وقت دو تخلف آشکار می کند
1- ایشان وظیفه صیانت و دفاع از قانون را عهده دار بودند و می بایست مطابقت قانون و شرع را لحاظ می کردند اما دستور به دستگاه قضا می دهند که :” کاری که قوه قضاییه می‌تواند انجام دهد و من فکر می‌کنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط این‌ها را به کلی از مردم قطع کند، در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند.”
2- ایشان از نظر قضایی هیچگونه مسئولیتی نداشتند و در امور قضا دخالت آشکار کرده اند.
باید پرسید با چه توجیهی و با چه مجوزی و به دستور چه کسی اینچنین به خود حق داده که چنین خط و نشان بکشد و دستور به زندان خانگی دهد؟ چرا در امور قضا دخالت کرده و آیا وی از قانون تخلف نکرده؟ آیا می توان حصر و زندان خانگی را قانونی دانست که دبیر شورای نگهبان قانون اساسی چنین آشکار نقض قانون می کند؟
به این تخلفات اضافه شود که بی وجودی چون محمود احمدی نژاد در خطبه های پیش از نماز جمعه خواستار ادامه حصر رهبران جنبش سبز شد و ادامه داد: “این‌ها همان‌طور که مردم ایران می‌دانند از آمریکا خط می‌گیرند و آزادی چنین منافقانی به ضرر کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.”
مجلس و راه یافتگانش را نیز بنگرید که در مجلس فرمایشی آن زمان شعار “مرگ بر موسوی” و “مرگ بر کروبی” و “موسوی و کروبی اعدام باید گردند” سر دادند و خواستار اعدام این دو رهبر اصلاح طلب شدند…نمایندگان نوشته‌ای بر روی جایگاه هیئت رئیسه نصب کرده بودند بدین شرح: “ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار محاکمه و اشد مجازات موسوی و کروبی به جرم افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت ملی کشور هستیم”
همه آنچه اتفاق افتاد تخلف از قانون و مبانی دینی و نقض کرامت و حقوق انسانی است…. هم حصر غیرقانونی و ظالمانه است و هم آنان که دستور و اصرار بر حصر کرده اند تخلف از قانون کرده اند….. باید واکاوی شود که چرا آزادی و امنیت را نادیده گرفته اند.
آنان که از قانون تخلف کردند و آشوب راه انداختند و به تقلب و تغلب آمدند و حصر غیرقانونی را تجویز کردند، فتنه گرند، زیرا آشوب بپا کرده و به شعور مردم توهین کرده و از اهداف و آرمان ها و ارزش ها عبور کردند
امروز اما رفع حصر مطالبه عمومی است و محصوران همچنان بر همان عهد ایستاده اند، تاریخ گواه خواهد بود بر سربلندی محصوران….
ای بسا لعل که اندر دل سنگ است هنوز

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

نزاع فکری میان مخالفان جمهوری اسلامی درباره جمهوری‌خواهی و مشروطه‌خواهی، یکی از رایج‌ترین چالش‌های نظری است که طی سالهای گذشته در جریان بوده است که تحقق آن، ارتباط چندانی به امروز ندارد. گذشته از کم‌فایدگی

ادامه »

۱– تفاوت نظر سیاسی افراد در یک تقسیم‌بندی کلان، یا در سطح راهبردها، بنیان‌ها و مبانی است یا در سطح رویکردها، روبناها و راهکارها.

ادامه »

از منظر اکادمیک هیچ «فاکت ناب» یا «واقعیت بی‌واسطه» در تحلیل، فهم و تاویل رخدادها و انقلاب‌ها وجود ندارد. بلکه

ادامه »