گزارش بی بی سی که با آب و تاب بسیاراز برنامه شصت دقیقه منتشر شد؛ و تقریبا نیمی از وقت برنامه را گرفت، نمی توان این برنامه را به عنوان یک برنامه معمول تلقی کرد. گزارشی که خوانده شد، افرادی که در برنامه شرکت کردند، زمانی که برنامه منتشر شد، یعنی درست در آستانه بزرگداشت رحلت امام خمینی، تمامی نشان از یک برنامه محاسبه شده داشت. زمانی مناسب برای اعلام کشف بزرگ بی بی سی. دکتر یزدی با هوشمندی همیشگی و سرعت عمل به بخش دوم مدعای بی بی سی پاسخ گفته اند و موضوع پیام کارتر و پاسخ امام خمینی و نیز تحریفی که در پاسخ صورت گرفته است؛ به خوبی و سنجیدگی نقد و رد کرده اند.
در مورد روایت نخست یعنی پیام آیه الله خمینی به جان کندی رئیس جمهور وقت امریکا بایستی اندکی مداقه کرد. آیا این بخش هم در حقیقت کشف بی بی سی فارسی ست و یا بیشتر کاری غیر حرفه ای و بلکه می توان آن را گونه ای اختراع خواند.
یکم: در گزارش بی بی سی سندی منتشر نشده است. متن انگلیسی که درج شده است. هیچگونه نشانی از اسناد کلاسه شده سازمان سیا را ندارد. گویی متن از یک نشریه یا روزنامه کپی-پیوست شده است. در گزارش هم اشاره شده است که این پاراگراف از طریق نسخه دیجیتالی کنابخانه جیمی کارتر به دست امده است. این سند هم در گزارش نیامده است.
دوم: سند می گوید، حاج میرزا خلیل کمره ای پیام آیه الله خمینی را به سفارت آمریکا رسانده است. به فرض درستی روایت سیا، این پیام اگر مکتوب بود، حتما نشانی از آن در دست بود و در طول این سال ها حتما سازمان سیا به طریقی این سند را افشا می کرد. این که تا به حال چنین سندی افشا نشده است، دلیل روشنی است که امام خمینی به شکل مکتوب پیامی نفرستاده است.
سوم: در گزارش بی بی سی، که مدعی است برای نخستین بار این سند و یا ان پاراگراف مهم را منتشر می کند بی دقتی های قابل تاملی دیده می شود. می توان به روشنی تفاوت متن انگلیسی و برداشت ازاد بی بی سی فارسی را از یکدیگر تفکیک کرد. متن انگلیسی:
” In November 1963 Ayatollah Khomeini sent a message to the United States government through Haj Mirza Khalil Kamareei, a professor of the theological faculty of Tehran University and an Iranian politician close to opositionist religious groups.
Khomeini explained that he was not oppose to American interests in Iran. On the contrary, he thought the American presence was necessary as a counterbalance to Soviet and possibly British influence.
Khomeini also explained his belief in close cooperation between Islam and other world religions, Christendom.”
الف: بی بی سی ، آیه الله حاج میرزا خلیل کمره ای را « به ظاهر فردی غیر سیاسی» معرفی کرده است. در حالی که در پاراگراف مستند بی بی سی ، حاج میرزا خلیل کمره ای فردی نزدیک به گروه های معارض دینی معرفی شده است. علاوه بر این که به موقعیت علمی ایشان به عنوان استاد الهیات دانشگاه تهران هم توجه شده است. زندگانی آیه الله کمره ای که در سال ۱۳۱۴ توسط نیروهای امنیتی زمان رضا شاه در شهرستان اراک بازداشت شده بود، حاکی از فعالیت های سنجیده سیاسی ایشان است.از ایشان رونوشت نامه آیه الله حایری یزدی به رضا شاه را کشف کرده بودند و به همین دلیل ایشان به زندان تهران منتقل شد و مدتی در زندان بود.
ب: در متن انگلیسی امده است، که ایه الله خمینی توضیح داده اند که ایشان مخالف منافع امریکا در ایران نیستند. اما در برداشت آزاد بی بی سی فارسی آمده است: «در نیمه آبان ۱۳۴۲ بی سر و صدا به دولت جان اف کندی پیام میدهد تا حملات لفظیاش سوء تعبیر نشود زیرا او از منافع آمریکا در ایران حمایت میکند. »
بخش نخست این عبارت، تا حملات لفظی اش… در متن انگلیسی وجود ندارد و در واقع جعلی است. بخش دوم هم در متن انگلیسی به وجه سلبی مطرح شده است و نه اثباتی. تفاوت این دو وجه بر اهل دقت پوشیده نیست.
چهارم: آیا می توان به درستی سند مکشوفه اعتماد کرد؟ آیا در نیمه ابان ماه ۱۳۴۲ امام خمینی چنین پیامی را برای جان کندی از طریق آیه الله کمره ای ارسال کرده اند؟ آیا پیام همان گونه که ایشان بیان کرده اند به سفارت آمریکا انتقال یافته است؟ ایا حاج میرزا خلیل کمره ای که دوست سالیان سال امام خمینی و رفیق شفیق درس و بحث فلسفه و خارج فقه ایشان بوده اند؛ از پیش خود پیامی را به سفارت آمریکا منتقل نکرده اند تا موجب حفظ جان امام خمینی در ان روزگار سخت سال ۱۳۴۲، یعنی پس از نهضت پانزده خرداد ۱۳۴۲ شوند؟ ایا مترجم سفارت پیام را به درستی گرفته و ترجمه کرده است، یا دقت آن ها هم در همین حدود دقت بی بی سی فارسی امروزه بوده است؟ می دانیم که حاج میرزا خلیل کمره ای فقیهی زمان شناس و نوآور بود. او بود که پس از فرود آمدن آپولو بر کره ماه، نامه ای به نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۳۴۸ نوشت. آن موفقیت بزرگ را به نیکسون و ملت آمریکا تبریک گفت و از نیکسون خواست که اکنون نگاهی به زمین و دو میلیون آواره فلسطینی بیندازد که در شرایطی سخت به سر می برند. همو بود که اعلام کرد، هر شیعه ای سنّی و هر سنّی یی شیعه است! و نامه ای برای ملک فیصل پادشاه سعودی در سال ۱۳۴۳ نوشت و نگرانی خود را از تفرقه در جهان اسلام تبیین کرد. در یک کلام، آیا پیام به سفارت آمریکا در فرض صحت ابتکاری از سوی حاج میرزا خلیل کمره ای برای حفظ جان آیه الله خمینی نبوده است؟
پنجم: دکتر عباس میلانی که در برنامه بی بی سی شرکت داشت. نکته مهمی را بیان کرد- دیگر شرکت کنندگان سخن قابل توجه و تاملی نداشتند. منصور فرهنگ که آیه الله سید محمد خامنه ای را که سووال از وزیر خارجه وقت دکتر ولایتی را امضا کرده بود، با ایه الله سید علی خامنه ای که در آن وقت رئیس جمهور بود و نمی توانست به عنوان نماینده مجلس نامه ای را امضا کند، با یکدیگر خلط کرد و نشان داد بی دقتی به تعبیر بیهقی پهنایش تا به کجاست!- حرف دکتر میلانی این بود. که پیام نشان می دهد که آیه الله خمینی برای تغییر رژیم برنامه داشته است. این سخن قابل توجه و تامل است. در حقیقت در صورت درستی گزارش سیا، پیام به کندی که مخالف شاه بود و اگر ریاست جمهوری اش ادامه پیدا می کرد، به احتمال بسیار ما شاهد تغییراتی در ایران و نحوه حکومت استبدادی شاه می بودیم؛ پیام به کندی برای ایجاد فرصت بوده است.اگر کرده باشد! چون کندی مدتی بعد ترور شد.
آیه الله خمینی در رهبری انقلاب به دو نکته بسیار مهم توجه همواره داشت. یکم: جدا کردن آمریکا از شاه. دوم: جدا کردن ارتش از شاه. در واقع محمد رضا شاه پهلوی بدون آمریکا و بدون ارتش به معنای حقیقی کلمه هیچ بود، نه آن هیچ مشهور پرویز تناولی که در آن هیچ چیزی هست. پوچ بود! همان واژه ای که نتانیاهو یاد گرفته بود و در گفتگو با خبرنگار بی بی سی فارسی به کار برده بود!
به عنوان نمونه، وقتی ژنرال هایزر به ایران آمد و شاه از سفر او به ایران بی خبر بود! ماموریت واقعی هایزر سازماندهی یک کودتا توسط ارتش بود. تدبیر و درایت شگفت انگیز امام خمینی و تماس با هایزر توسط نمایندگان یا شخصیت های مورد قبول امام با هایزر به منتفی شدن برنامه کودتا انجامید. کودتایی که هنوز هم حسرتش در دل برنارد لویس در کتاب یادداشت های یک قرن و دور گولد مشاور نتانیاهو مانده است.
پیامبر بزرگوار اسلام در باره مومن روایتی بسیار حکمت آموز دارند: « المومن کیّس فطن حذر!» مومن با کیاست، هوشمند و نکته بین و مراقب است. امام خمینی رهبری با تمامی این مشخصات بود. هر دو تاکتیک موفق او، جدا کردن آمریکا به عنوان پشتوانه وجودی شاه و ارتش به عنوان ابزار سرکوب او در داخل، به خوبی به ثمر نشست و انقلاب اسلامی در زمانی نسبتا کوتاه به پیروزی رسید. بر خلاف تفسیر خام منصور فرهنگ ارتش چلچراغی نبود که با رفتن شاه رشته اش قطع شود و سقوط کند و خرد شود. ارتش باقی ماند و رشته اش به انقلاب و ملت پیوند خورد و در جنگ تحمیلی نقطه قوت دفاع از کشور بود. اکنون که بیست و هفت سال از رحلت امام خمینی رهبر پر شکوه انقلاب اسلامی می گذرد، اگر با دقتی بیشتر به کارنامه او نگاه کنیم. کارنامه او را به درستی و منصفانه بسنجیم، گمان نمی کنم فرصتی برای غباری بماند که خواستند در آستانه رحلت او بر سیمایش بنشانند..
در این دیار دودی!
این داوران دودی شکل
بیهوده سنگ
بیهوده گِل ، به ساحت مهتاب می زنند.
توضیح: این نوشته پیش از این در «وبلاگ مکتوب، سایت شخصی عطاالله مهاجرانی » منتشر شده است. مطلب اصلی را «اینجا»میتوانید بیابید. ما پیشنهاد می کنیم مطالب را در منابع اصلی هم ببینید، گاهی تفاوت هایی در عکس و لینک های افزوده وجود دارد.