زیتون- مهدی تاجیک: حالا قطعههای پازل به گونهای دارد کنار هم چیده میشود که میتوان تصویری واضح از یک برنامه مشخص برای ضربه زدن به سیاستخارجی دولت حسن روحانی را مشاهده کرد. مجموعهای از اتفاقهایی که به ویژه طی روزهای گذشته در عرصه سیاستخارجی به وقوع پیوسته است به گونهای با یکدیگر همپوشانی دارند که نمیتوان آنها را اتفاقی دانست. بیانیه هشدار آمیز قاسم سلیمانی درباره بحرین٬حمایت تلویحی آیتالله خامنهای از این بیانیه و سخنان سید حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان درباره تامین همه هزینههای مالی این گروه توسط ایران از جمله اتفاقهایی است که هر کدام به تنهایی قادرند ضربهای جدی به سیاستخارجی روحانی برای تنشزدایی از روابط ایران با سایر کشورها وارد کنند.
دست در جیب ایران
در حالی که مقامهای دولت امیدوارند تا محدودیتهای بانکی و مالی به تدریج رفع شود یک سخنرانی بی سابقه توسط سید حسن نصرالله باعث تشدید نگرانیها شده است. رهبرحزبالله لبنان در سخنرانی جمعه شب(۴ تیرماه ) خود به شکلی صریح تایید کرد که این گروه همه منابع مالی خود را از طریق ایران تامین میکند. او گفت «هر گونه اقدامی از سوی بانک ها علیه حزب الله لبنان تاثیری بر این گروه نخواهد داشت زیرا بودجه حزب به صورت کامل از ایران تامین می شود.» نصرالله همچنین گفت که « همه امور مالی حزب الله لبنان از ایران می اید و نه از طریق بانک ها. همانطور که موشک ها به ما میرسند که با آنها اسرائیل را تهدید میکنیم پول هم به ما میرسد.» سخنان او واکنشی بود به مسدود شدن ۱۰۰ حساب بانکی متعلق به حزبالله در لبنان که به واسطه تحریمهای جدید آمریکا علیه حزبالله انجام شده است. نصرالله با سخنان جمعه شب خود میخواست به مخالفان بگوید که اقدامهای آنها تاثیری بر عملکرد این گروه نخواهد گذاشت اما با تایید صریح دریافت همه کمکهای مالی از ایران عملا به موضع وزارتخارجه ایران که در پی عبور از دوران سخت تحریمهاست ضربهای جدی وارد کرد. سخنان رهبر حزبالله لبنان درست مصادف بود با تصمیم «کارگروه اقدام مالی» برای دادن مهلتی یک ساله به ایران و متوقف کردن اقدامهای تنبیهی علیه کشور. کارگروه اقدام مالی یک سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ با ابتکار G7 با توجه به سیاستهای توسعه برای مبارزه با پولشویی تأسیس شده است. این سازمان در سال ۲۰۰۱ به عمل در مبارزه با تأمین مالی تروریسم گسترش یافت. ایران در لیست سیاه کشورهای حامی تروریست توسط این کارگروه قرار دارد. مقامهای دولت امیدوار بودند که بعد از توافق اتمی بتوانند کارگروه اقدام مالی را متقاعد کنند تا ایران را از لیست سیاه حذف کند اما به این هدف نرسیدند و صرفا قرار شد که مهلتی یک ساله به ایران داده شود و عملکرد ایران در این مدت به دقت تحت نظارت قرار گیرد. حالا با سخنان رهبر حزبالله لبنان درباره تامین مالی سازمان متبوعش از سوی ایران٬ زمینه اعتمادسازی در مذاکرات با بنگاههای مالی بینالمللی سختتر هم شده است.
موازی کاری با وزارت امور خارجه
سخنان رهبر حزبالله لبنان تنها یکی از دستاندازهایی است که در جاده ناهموار سیاستخارجی دولت روحانی قرار گرفته است. بیانیه قاسم سلیمانی فرمانده برون مرزی سپاه درباره اوضاع بحرین در هفته گذشته نیز دارای پتانسیل زیاد برای خدشهدار کردن دیپلماسی دولت است. بیانیه سلیمانی که در آن وعده سرنگونی نظام بحرین داده شده بود در واقع واکنشی بود به تصمیم این کشور در سلب تابعیت از یک روحانی شیعه به نام شیخ عیسی قاسم که رهبری اعتراضهای ضد حکومتی در این کشور را نیز عهده دار بود.
آیتالله خامنهای نیز در سخنان روز شنبه (۵ تیر ماه) در جمع «خانوادههای شهدای هفتم تیر، مدافعان حرم و فاطمیون» با پیشبینی شدت گرفتن اعتراضها در بحرین بعد از سلب تابعیت از شیخ عیسی قاسم گفت که « این بیعقلها نمیفهمند که برداشتن شیخ عیسی قاسم یعنی برداشتن مانع از مقابل جوانان پرشور بحرینی علیه حکومت.» او گفت که «دیگر هیچ مانعی نمیتواند این جوانها را ساکت کند.» سخنان رهبر جمهوری اسلامی در همپوشانی کامل با بیانیه قاسم سلیمانی بود و این سخنان قطعا با واکنشهایی از سوی کشورهای عربی روبرو خواهد شد. واکنشهایی که به برنامه دولت برای آنچه « برجام منطقهای» خوانده میشود ضربهای اساسی خواهد زد. دولت بعد از دستیابی به توافق اتمی با قدرتهای جهانی از تمایل به بهبود روابط با همسایگان خبر داد و نشانهها حاکی از مذاکرات مقدماتی برای چنین توافقی است. عزل حسین امیرعبدالهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه که اصولگرایان برای او عنوان « دیپلمات انقلابی» را انتخاب کرده بودند از جمله مهمترین اقدامهای دولت برای اعتمادسازی در مذاکرات با کشورهای عربی به شمار میرود. عزل امیرعبدالهیان هفته پیش اتفاق افتاد و همزمان با آن٬ محمد جواد ظریف در «ژنو» گفت که از« اکنون اختیارات بیشتری نسبت به قبل درباره پرونده سوریه دارد و ایران ممکن است آماده نشان دادن انعطاف بیشتر برای پیشبرد راهحل سیاسی در سوریه باشد.» چنین اقدامهایی به نارضایتی شدید در بین اصولگرایان انجامیده که ایده تنشزدایی با کشورهای عربی را مردود میدانند. فضای بحرانزده در روابط خارجی برای جناح افراطی اصولگرایان کم دستاورد نخواهد بود. آنها میتوانند از تداوم تنش بهرهبرداری سیاسی بکنند و از این طریق بر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نیز تاثیر بگذارند. در تحلیلها و گمانهزنیهای کنونی پیرامون انتخابات آینده از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از گزینههای کاندیداتوری توسط اصولگرایان یاد میشود. او تاکنون این شایعه را تکذیب کرده اما بعید نیست که با نزدیک شدن به زمان انتخابات یک بسیج عمومی در اصولگرایان برای حمایت از او شکل بگیرد. حتی اگر او به عنوان کاندیدا هم در انتخابات آینده حضور نداشته باشد٬ تاثیر عملکرد نظامیان در سیاستخارجی طی مدت باقی مانده تا انتخابات٬ عملا فضا را برای ابتکار عمل دولت تنگتر میکند و این احتمال جدی وجود دارد که دستاوردهای ناشی از توافق اتمی نیز به واسطه گسترش تنشهای منطقهای تا حد زیادی خنثی شود.