خارج از دستور

زیتون- فاطمه حسینی، دختر صفدر حسینی، امروز از فرصت نطق خود به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس، برای دفاع از همسر و پدرش استفاده کرد.
صفدر حسینی، مدیر سابق صندوق توسعه ملی، در پی جنجال دریافت حقوق های چند ده میلیونی ناچار به استعفا شد. در طول زمانی که بین افشای فیش حقوقی صفدر حسینی تا زمان استعفای او فاصله بود، مواردی از جمله نحوی ورود فاطمه حسینی دخترش به دانشگاه، نحوی قرار گرفتن نام او در لیست امید و شغل همسرش نیز مطرح شده بود. 
سایت رجانیوز، روز جمعه اسنادی مبنی بر صدور مجوز صرافی برای همسر فاطمه حسینی را منتشر کرده بود. این سایت ضمن انتشار یک آگهی نوشت:  آگهی زیر که در روزنامه رسمی کشور به چاپ رسیده نشان می دهد، شرکت صرافی سیده فاطمه حسینی (دختر صفدر حسینی) و همسرش (هانی میرمحمدعلی) در اوج بحران ارزی سال ۹۰ تاسیس شده است که سیده فاطمه حسینی رئیس هیات مدیره این صرافی بوده است.
این سایت همچنین سندی ارائه داده است که مبنی بر آن بانک مرکزی مجوز این صرافی را در تاریخ ۲۰ فروردین ۹۱ با شماره مجوز ۸۹۰۷ صادر کرده بود ولی در اطلاعیه ای که بانک مرکزی در ۱۵ بهمن ۹۲ منتشر کرد، این صرافی جزو صرافی های فاقد اعتبار معرفی شد و هم اکنون نیز جزو صرافی های مجاز بانک مرکزی قرار ندارد.
صراف بودن داماد صفدر حسینی، به خودی خود نمی تواند جرم باشد، حتی صدور مجوز در اوج زمان بحران ارزی نیز آنچنان مهم نیست؛ اما پاسخ فاطمه حسینی و نحوی ارائه این پاسخ جای اما و اگر فراوان داشت.
او که وقت گرفته بود تا در جلسه ای که نمایندگان مجلس با وزیر ارتباطات داشتند، تذکر بدهد، به جای موضوع بحث، شروع به ایراد بیانیه ای در دفاع از خانواده اش کرد. حسینی به بخش پایانی جوابیه‌اش که رسید صدا در صحن مجلس هم زیاد شد؛ نماینده‌ای فریاد می‌زد «اینکه نطق است»؛ نماینده دیگر گفت «مشکلات مردم را ول کردی و از خودت دفاع می‌کنی»؛ نماینده دیگر فریاد زند «آقای مطهری! در دستور حرف نمی‌زنند»؛ برخی نمایندگان هم می‌گویند «اینها که پاسخ مستند نیست، کلی گویی می‌کنید»
سرانجام  علی مطهری، نایب رییس دوم مجلس و رییس امروز چند بار به حسینی تذکر داد که در مورد دستور جلسه سخن بگوید؛ در خواستی که با بی توجهی حسینی و ادامه قرائت بیانیه او مواجه شد. در نهایت مطهری ناچار شد بلندگوی او را قطع کند.
فاطمه حسینی اما متن کامل بیانیه اش را در اختیار سایت خانه ملت قرار داد تا انتشار عمومی نیز پیدا کند.
او در رابطه با صرافی همسرش امروز توضیح داد که «اتهام زنان، کینه توزان و شایعه گستران، در حالی بدون ارایه هیچ ادله و مستدلی اینجانب و فعالیت اقتصادی همسرم را به دلیل داشتن مجوز قانونی صرافی، به فساد ۷۰۰۰ میلیارد تومانی (!) نوسانات ارزی، آن هم در دوران دولت نهم متهم کرده‌اند که هیچ عقل سلیم و انسان فهیمی نمی‌تواند چنین دروغ بزرگی را باور کند.»
این نماینده جوان مردم تهران در مجلس در پاسخ به برخی شایعات از جمله اینکه او بدون داشتن صلاحیت وارد دوره دکتری شده است، پاسخ داد«شایعه سازان با ساختن و بافتن اوهام ذهنی‌شان، پذیرش دوره دکتری اینجانب را محصول روند فراقانونی دانستند و به ساحت استاد و دانشگاه، منزلگاه علم و دانش بی‌حرمتی کردند.» او در ادامه تاکید کرد که «من هم همچون بسیاری از فرزندان این مرز بوم، با تلاش فردی و توانایی شخصی افتخار عنوان دانشجویی دانشگاه تهران را کسب کردم و اینک در این جایگاه، به عنوان یک طالب علم و نماینده نسل جوانان اجازه نمی‌دهم به حریم دانشگاه بی‌حرمتی شود.»
فاطمه حسینی همچنین رسانه های منتقد را تهدید به شکایت کرد «اینجانب «سیده فاطمه حسینی» به عنوان نماینده مردم تهران  ری، اسلامشهر ، شمیرانات و پردیس حق فردی و اجتماعی خویش را برای پیگیری محکومیت قضایی بدخواهان، عاملان و خناسان – که هویت شماری از آنها مشخص شده است – از طریق مراجع قانونی محفوظ دانسته و با انتشار اسناد و مدارک مستدل و قانونی، به افترای آنها پاسخ خواهم گفت.» هر چند شکایت کردن از رسانه ها و درخواست ارئه مستندات، بر خلاف قانون نیست، اما اگر حسینی به جای پاسخ گویی و ارائه مستندات به ایراد بیانیه از تریبون مجلس و شکایت از رسانه های بپردازد، می توان او را نه به عنوان جوان ترین نماینده مجلس که به عنوان اولین نماینده اصلاح طلبی دانست که به جای حمایت از گردش آزاد اطلاعات، رویه برخورد با رسانه های منتقد را در پیش می گیرد.

اگرچه سخنان امروز فاطمه حسینی انتقادات فراوانی را، حتی در بین رای دهندگانش، برانگیخت، اما از سوی دیگر اقدام منتقدان دولت یازدهم و مواجه به این سخنان عجیب بود. هنوز سخنرانی فاطمه حسینی به پایان نرسیده بود که پوستری در کانال های منتسب به اصولگرایان دست به دست می شد. در متن این پوستر از قول او نوشته شده بود «دختر ارجمند سید صفدر حسینی : حقوق پدرم به کسی ربطی ندارد،سهم خود را از سفره انقلاب برداشته ایم!»